خبر و دیدگاه

نوروز حلقۀ وصل فرهنگ هاو اقوام مختلف

 

باز امسال، نوروز قصه ی نورستن و نو جستن دارد؛ نورستن از دل خاک و گسترئیدن سبزی و شادابی تا عالم افلاک. نوروز دگر باره تجدید پیمان کرده تا بی رنگی را به رنگینی و سردی و انجماد را به گرمی و طراوت دگرگون نماید و مقدمه ای زیبا و دلربیای عالم هستی را دگر باره بریزذ.

آیین نوروز از همان لمحه ی آغازین در قلعه “صد ستون” بلخ که یما (جمشید) پادشاه پاراداتا یا پیشدایان بلخ، تاج پاشاهی به سر و قبای سرداری بتن کرد ـ تا امروز در گذر زمانه ها و هزراه ها، شعر عشق و محبت خوانده و نوای دلبری و تنازی سروده است.

خاصیت فراـ دینی و فراـ ملیتی و منطق طبیعی این جشن از دره های پر خم و پیچ زمان گذشته، اما هیچگاه زمان زده نشده؛ بل زمینه ها و زمانه ها را در همسویی و همصدایی با خود کشانده و همنوا ساخته است. بسترهای ناهموار فرهنگ های متفاوت را هموار و به رنگ سبز خود که نماد و نمود از خوش کامی و خوشحالی ست، درآورده و یکجا و در کنارهم سرود های عاشقانه سر داده است.

سرودهای که از بلخ تا هریوا و از نیشاپور تا خجند و سمرقند و بخارا را از خود بی خود و مولوی وار به “رقص” و “سما” واداشته و حکایت های از مهر و وفا زمرمه کرده است.

محمد جریر طبری در تاریخ مشهور خود ضمن تآکید بر این آیین از دوره پادشاهی جمشید، نوروز را سرآغاز دادگری و عدل جمشید دانسته ومی نویسد:

“جمشید علما را فرمود که آن روز را که من بنشتم به مظالم، شما نزد من باشید تا هرچه در او عدل و داد باشد نمایید، تا من آن کنم و آن روز که به مظالم نشست روز هرمز بود از ماه فروردین، پس آن روز رسم کردند.” با این وصف نوروز را می توان پیام آور عدل و عدالت و از میان برداشتن ظلم و بی عدالتی در زمین خدا دانست.

نویسنده نامدار تاجیک، صدر الدین عینی جمله ای در شرح نوروز به این زیبای دارد: ” به سبب اول بهار، در وقت به حرکت در آمدن تمام رستنی ها، راست آمدن این عید، طبیعت انسان هم به حرکت می آید. از اینجاست که تاجیکان می گویند ” حمل در عمل”.

پاکستانی ها نوروز را “عالم افروز” می خوانند و جشن می گیرند. قزاق ها یکسال تمام به انتظارش می نشینند و مردم افغانستان به پیشواز بهار هوای دشت و دمن لاله زار می کنند و با گام برداشتن بروی سبزه های بهاری روان خود را آرامش می دهند وبا رفتن بر مزار “شاه اولیا” و دیگر بزرگان دین، مقدم این جشن پربرکت و پردبدبه را گرامی می دارند. ترکان و آذری های خوش خط و خال با جامه های زربفت رنگ این جشن را رنگین تر می سازند و کردها دست به دست هم داده رقص و پایکوبی می کنند.

بی جهت نیست که نوروز با تنیدن جال و ریشه در دل فرهنگ های مختلف لانه یی ازعشق و محبت بافته و در جمله ی فرهنگ های ماندگار جهان تثبیت هویت کرده است. از آسیا میانه تا خاور میانه و از بالکان، قفقاز و هندوستان، نیپال تا کاشغر… این آیین باشکوه تواسته با جامه زمردین خویش عبا وقبای فرهنگ های مختلف را زیب و زینت دهد و حلقه ی وصلی شود میان فرهنگ ها و باورهای گوناگون که هر سال در آغازین روز فروردین جشنی را باهم تجلیل کنند که پیام روشنایی و غلبه بر تاریکی دارد و به قول شادروان شریعتی ” برهمه جشن های عالم فخر می فروشد…”

هر روز تان نوروز نوروز تان مبارک!

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا