استاد عطا و آزمون رهبری!
من از آغاز مراودات سیاسی استاد عطامحمد نور با ارگ از یک چیز میترسیدم. این ترس را همیشه در لای بحثهای سیاسیام پنهان کردهام و هنوز نیز فریب میدهم خود را که شاید من اشتباه میاندیشم. ترس من “شکست سیاسی” استاد عطا با توجه به طرفهای بازی است.
استاد عطامحمد نور با وجود آنکه در مرکز و تحولات عمیق سیاسی نبود است، با چندین جناح مواجه است. جناحهایی که خطرناک، توطئهگر و نیرنگباز است. یکطرف سیاسی استاد عطا ارگ است، ارگ به هیچ عنوان با هیچکسی تعهد و اخلاق سیاسی ندارد.
این جناح حیلهگر که در تفاهم مهرههای استراتژیست برنامه سیاسی میسازد، استاد عطا را در آزمون بزرگی قرار داده است که من امید دارم درایت سیاسی استاد طرف بازی را درست و دقیق شناخته باشد.
طرف دیگر سیاسی در افغانستان نمایندگان سیاسی و استخبارات کشورهای گوناگون است. کشورهایی که با بیشرمی در امور داخلی افغانستان مداخله میکنند و این مداخلات آشکار را میتوان سنگ دیگری دانست که در برابر استاد عطا نهاده میشود.
خارجیها با هرکدام از شخصیتهای سیاسی که میبینند برای آنان وعده این و آن میدهند، اما در باطن مطابق پالیسی خودشان عمل میکنند. طرف دیگر استاد عطا که خطرسازتر از دوجناح دیگر است، جناح درونحزبی جمعیت است. در داخل جمعیت شخصیتهایی وجود دارد که ناکارآمدیهای شان را نمیخواهند کس دیگری جبران کند.
نمایشاتی که چندی پیش برگزار شده بود و نشان دادند که جمعیت دوباره انسجام یافته است، دروغهای شاخداری بیش نیست. جمعیتیها با ترفندهای بسیار سنجیدهشده استاد عطا را در تار خامی پیچاندند و برایش مهلت دادند.
من یقین دارم در مهلت تعیینشده مذاکرات عطامحمد نور به نتیجه نمیرسد. اگر بازی با همین ساز و ساخت ادامه پیدا کند، نیروی بالقوه استاد عطامحمد نور برای رهبری و کار کلان سیاسی در نطفه خنثا میگردد.
من ادامه این روند را چیزی جز شکست سیاسی آقای نور نمیبینم، ایکاش چنین نشود!