خبر و دیدگاه

ضرورت گفت‌وگو با پاكستان

وضعيت نابسامان كنونى افغانستان معلول علل و عوامل مختلف و گوناگون است. عوامل پايه‌يى و زيرساختى كه نقش مادر را در خلق و گسترش بحران‌هاى چند گانه اين كشور بازى مى‌كنند، عوامل داخلى اند، اما تشديد و تعميق نقش عوامل داخلى در روند توسعه نيافتگى، بى‌ثباتى سياسى و تداوم بحران امنيتى حاصل رابطه‌ى ديالكتيكى آنها با سازهها و فاكتورهاى بيرونى است. براساس اين فرضيه هنگامى كه عوامل درونى فعال مى شوند و رفته رفته بسوى رشد و فربه شدن حركت مى‌كنند، ناگهان عوامل بيرونى آنهارا درميابند و تغذيه مى‌كنند و طى يك فرآيند بده و بستان، آنها را بسوى متراكم شدن مى كشانند، امرى كه مى شود آن را نقطه عزيمت انفجار اجتماعى تلقى كرد.

در ساحت عوامل بيرونى يكى از كشورهايى كه در چند دهه‌ى اخير در افغانستان نقش منفى ايفاء كرده، پاكستان مى باشد. مداخلات سيستماتيك و مداوم آن در امور داخلى ما تاكنون پيامدهاى زيانبارى داشته و هزينه هاى سنگين و كمرشكنى را بر مردم اين سرزمين تحميل كرده است.

[pullquote]فهرست اختلافات مى‌تواند به وسيله ديپلماسى و روش‌هاى نرم افزارى به تدريج كاهش يابد[/pullquote]

اين در حالى است كه همه مى دانيم پاكستان به عنوان يك همسايه براساس رأى ما انتخاب نشده و از سويى قدرت تغيير جغرافيارا هم نداريم. گذشته از آن هيچ دشمنى جوهرى و ذاتى ميان افغانستان و پاكستان وجود ندارد. تنش و كشمكش و بحران رابطه ميان دو كشور امورى پسينى و اعتبارى است كه در طول دوره‌هاى مختلف روى هم انباشت شده است. فهرست اختلافات مى‌تواند به وسيله ديپلماسى و روش‌هاى نرم افزارى به تدريج كاهش يافته و زمينه براى تقويت و توسعه ى روابط سياسى و فرهنگى، تجارى- بازرگانى و … ميان دو كشور رقم بخورد.

در پانزده سال اخير كه حضور همه جانبه‌اى جامعه جهانى بستر مناسبى را براى گفتگوى افغانستان و پاكستان فراهم كرده بود، اما به علت غالب بودن رويكرد تاريخ گرا، راديكال و ايديولوژيك بر دستگاه سياست ساز افغانستان، جستجوى راه حل‌هاى منطقى براى خروج از بحران سنتى ميان طرفين را، قربانى توهم به انزواء كشاندن پاكستان نمود. آخرين مورد آن سياست پاكستان ستيزى اشرف غنى بود كه نتايجى معكوس بار آورد، به جاى تجريد و به حاشيه راندن پاكستان، اين كشور را به سوى ايجاد يك ائتلاف پر قدرت منطقه‌اى – يعنى تشكيل جبهه‌اى با اشتراك روسيه و چين – كشاند، امرى كه عملا تئورى اشرف غنى را ابطال كرد و او را در مقام طراح و مجرى اين نظريه به شكست مواجه ساخت.

ادامه اين وضع و تداوم جنگ و بى ثباتى سياسى در افغانستان، به ضرورت بازبينى و بازانديشى سياست‌هاى حاكم در ميان طيف وسيعى از نخبگان سياسى كشور انجاميده است. ريشه ى اين بازنگرى و تجديد نظر در اين پيش فرض معقول نهفته است كه پاكستان و افغانستان به عنوان دو همسايه، داراى ارزشهاى مشترك و منافع همسو مى باشند و در عين حال حاوى فهرستى از اختلافات و چالش بى اعتمادى و درك خصومت آميز از همديگر.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا