خبر و دیدگاه

چرا طالبان در برابر تجاوز پاکستان خاموش اند؟

taliban20

تقريبا از يک و نيم ماه بدينسو حکومت پاکستان يک سلسله حملات راکتي را بر حريم پاک ميهن عزيز ما به راه انداخته است، در سلسله اين حملات تا حالى صدها راکت مختلف النوع را بر مناطق سرحدي ولايات کنر، ننگرهار وپکتيکا شليک کرده اند که منجر به شهادت و زخمي شدن ده ها تن از هموطنان عزيز ما گرديده و صدها تن ديگر را مجبور به ترک خانه هاي شان کرده است.

ولې با تاسف فراوان که دولت مزدور کابل با وجوديکه که پاکستان را يگانه دشمن خود در روى زمين معرفي ميکند، در جواب اين تجاوز بى شرمانه تا حالى هيچ کدام عکس العمل قاطع و جدي را نشان نداده است، بلکه کرزى مزدور با بيانيه اخيرش پاکستان را تشويق به حملات مزيد کرد، او گفت: من هرگز قواى خود اجازه نميدهم که برخلاف پاکستان حملات بالمثل را انجام دهد!

پارلمان رسواى کابل هم درين رابطه در جلسه اخيرشان يک بار ديگر آبرو و عزت ما در انظار مردم جهان با خاک يکسان کردند، درين وقت حساس و درجلسه منقعد شده، به رابطه همين موضوع حساس انها يک پارچه تمثيلي را که حکايت از زد و خورد، سب و دشنام دختران گودر را ميکرد به جهانيان عرض کردند! لعنت به اين پارلمان بى خرد و بى کفايت!

و طرف ديگر قواى تجاوزگر ناتو مستقر در افغانستان هم درين رابطه تقريبا خاموشي را اختيار کرده و کدام عکس العمل مفيد را نشان نداده است، درحاليکه به گفته جنرال رحيم وردگ، دفاع از حريم افغانستان در همچو حالات يکى از وظايف عمده و مهم ناتو ميباشد.

يک سوال مهم که در اذهان اکثريت مردم افغانستان ميگردد، اين است که کدام اهداف در ماوراى حملات بى شرمانه پاکستان وجود دارد؟

بخش اعظم تحليلگراى سياسي باين عقيده هستند که اين حملات در حقيقت يک توطئه امريکا با موافقت مزدوران پاکستاني و افغاني شان است که توسط آن ميخواهند تا افکار عامه ملت غيور ما را در حمايت از وجود دايمي شان در افغانستان جلب نمایند.

بعضی دلايل که دلالت به اين گونه توطئه می کنند، قرار ذيل ميباشد:

١- با وجود تيرگى روابط بين امريکا و پاکستان و موجوديت قواى بيش از چهل و دو کشور هاى بزرگ جهان در افغانستان، هيچگاه پاکستان نميتواند که بدون قومانده امريکا دست به همچو تجاوز آشکار بزند؛

٢- عکس العمل عادى و عارى از عمل قاطع و جدي از طرف دولت مزدور کابل با وجوديکه در ترکيب اين حکومت بدنام اکثريت مردماني هستند که سالهاى متمادى به ضد پاکستان لاف و شاف ميزدند، مثل کمونيستهاى سابقه، افرادی مربوط شوراى نظار, و دست ليساى مزاري که از سالها بدينسو به هزارها هم ميهنان بى خبر ما را به ضد طالبان مى جنگانند، بدليل اينکه طالبان در خفا براى پاکستان کار ميکنند و حالا که پاکستان به صورت علنى و در پرتو حکومت همينها تجاوز کردند، در مقابل همچو تجاوز خاموشي اينها دلالت براين ميکند که در پشت اين حملات دسيسه هاى ديگرى وجود دارد؛

٣- اظهارات ضعيف جنرال وردگ در کابل و جنرال امين الله امرخيل در منطقه مربوطه در ضمن شکايت از قواى ناتو به مردم وانمود ساخت که گويا دولت کابل بدون همکاري ناتو نميتواند که جلو حملات پاکستان را بگيرد.

با در نظر داشت همه اين دلايل ميتوانيم که پلان اين دسيسه امريکا را چنين تخمين کنيم:

امريکا از يک سو به غلام پاکستاني خود دستور حمله بر خاک افغانستان داده است و از جانب ديگر برده هاى افغاني خود را از اظهار هر نوع عکس العمل هاى جدي وقاطع منع نموده اند.

و در عين حال به جنرال وردگ در کابل و جنرال امرخيل کلانترين قوماندان دولت در منطقه دستور داده اند که هر دو اينها بنوبه خود بايد اظهاراتى را بکند که بر ضعف و ناتوانى دولت دلالت کند وهمچنان احتياج دولت افغانستان را به قواى پيمان ناتو در راه دفاع ازخود وانمود سازد، تا که در نتيجه همه اين کوششها وچالش ها افغانها خود بخود به دادن پايگاهاى دايمى براى امريکا قناعت کند.

همچنان در پهلوى دسيسه مذکور امريکا ميخواهد که توسط اين حملات پاکستان تايک حدې بتواند که جلو پيشرفت حملات شديد وروبه گترش سريع طالبان را بگيرد زيرا پس ازاين حملات پاکستانى خود بخود توجه مردم از تجاوز امريکا به تجاوز پاکستان بر ميگردد و تا يک حدى شايد ازهمکارى آنها – البته به زعم امريکا- با طالبان کاسته خواهد شد.

در مجموع بايد گفته شود که در پشت اين حملات پاکستان دسيسه هاى گوناگون دشمنان داخلي، خارجى و منقطوي ما پنهان است که بيان کردن همه آنها در يک مقاله خورد ناممکن ميباشد.

حالا برميگرديم به اصل موضوع خود که چرا طالبان در مقابل اين تجاوز پاکستان خاموش هستند و هيچ عکس العمل را از خود نشان نمى دهد؟! در حاليکه در همچو موارد توقع اکثريت ملت ما از طالبان ميباشد، زيرا که آنها هستند که فعلا پرچم حريت و آزادي کشور را باکمال شهامت و شجاعت بر افراشته اند و درين راه از هيچ نوع قرباني جانى و مالى دريغ نمى ورزند!

جواب سوال مذکور اينست که طالبان هيچگاه در برابر تجاوز پاکستان بى تفاوت نه مانده اند، بلکه آنها در مقابل پاکستان از ده سال بدينسو جهاد را اعلان نموده اند.

شايد همه به ياد داشته باشد که در سال ٢٠٠١ميلادي بعد از حملات صليب شکن يازده سپتمبر رئيس جمهور وقت امريکا بوش خورد به پاکستان هوشدار داد که راه سوم نداري، لازم است که يا از ما حمايت بکني ويا از ترورست هاى همجوار خود (طالبان)!

در پاسخ باين هوشدار رئيس جمهور وقت پاکستان جنرال مشرف (بى شرف) بسيار به عجله باکمال بى غيرتى حمايت خود را از امريکا اعلام نمود وگفت: ما در راه مبارزه با تروريزم آماده هرنوع همکاري ميباشيم، و عملا زمين و فضاى خود را در اختيار امريکا عليه افغانستان گذاشت، که تا حالا امريکا از بعضى پايگاهاى هوايي انها استفاده ميکند.

در جواب اينها طالبان در حدود يک ونيم هزار علماء کرام را از مناطق مختلف کشور در قندهار در ضمن يک گردهمايي بزرگ جمع کردند که تمام آنها متحدانه به يک صدا ویک آواز در مقابل امريکا وبه شمول پاکستان هر آن کشوری که امریکا را در راه تجاوز بر میهن عزیز ما همکاری کند اعلان  جهاد کردند.

از همین روز ‌طالبان در مقابل پاکستان جهاد خود را اعلان وشروع نموده اند وتا امروز دوام دارد، که درین راستا خسارات سنگينى وارد شده به پاکستان از هیچ کس پت وپنهان نمې باشد.

خساراتی که در طول ده سال گذشته از سوی طالبان به قوای پاکستانی وارد شده است شاید امثال آن در تاریخ پاکستان بسیار کم ویا اصلا وجود نداشته باشد، که فقط اشاره کردن به آن از طاقت این مقاله خورد پوره نمی باشد، اگر کسی میخواهد که به چشم سر خود نمونه های این خسارات را ببیند لطفا در انترنت در بخش یوتوب به عنوان وزیرستان و یا طالبان پاکستان جستجو نماید وده ها افلامی را مشاهده کند که مملو از تصاویر مرده های فوج پاکستان می باشد.

و همچنان طالبان هم متحمل مشکلات زيادى از طرف پاکستان شده که شايد آن قدر مشکلات را از امريکا نديده باشد.

به همگى آشکار است که اکثريت قوماندانان اسير طالبان از طرف حکومت پاکستان گرفتار شده و بعدا به امريکا تسليم داده شده اند.

درينجا شايد کسى بگويد که طبق مشاهده حملات ضد پاکستان را طالبان پاکستاني انجام ميدهد، نه طالبان افغانى؟!

در جواب ميگوييم که طالبان پاکستان هميشه در گفتنيهاى خود به صراحت ميگویند که آنها پيرو و تحت قومانده عاليقدر امير المؤمنين ملا محمد مجاهد هستند، و هيجگاه خود را از طالبان افغانى جدا و مستقل نمې پندارد، درين رابطه ميتوانيد در يوتوب در فلم کشتن کرنل امام سخنان حکيم الله محسود ابرزترين فرمانده طالبان پاکستانى را بشنويد و مشاهده کنيد.

و در مقابل طالبان افغانى هم هيچگاه طالبان پاکستانى را از خود جدا نه پنداشته ونه از آنها اظهار کدام نا خرسندي کرده اند.

به طور خلاصه ميگوييم که طالبان پاکستان وطالبان افغاني همگي متحدانه تحت فرماندهي عاليقدر امير المؤمنين ملا محمد عمر مجاهد ميباشند که بعضى از آنها در پاکستان وبعضى در افغانستان مصروف جهاد عليه متجاوزين صليبي هستند.

شاید کسی دیگری بگوید که صحیح است این را قبول کردیم که ‌طالبان در مقابل پاکستان بی تفاوت نمانده اند و عملا به ضد آنها مصروف و سرگرم جهاد اند لکن میباییست که راجع به تقبیح ومحکوم نمودن حملات جدید پاکستان اقلا یک اعلامیه را می کشید!

در جواب میگوییم که برای همگی دوستان و دشمنان طالبان آشکار و هویدا است که طالبان همیشه عمل کردن را به سخن زدن ترجیح داده است وکوشیده اند که کار را به گفتار و شعار مقدم کنند، وبالخصوص در اظهارات خود علیه پاکستان از بسیار احتیاط کار میگرند برای اینکه از یک طرف حیات، آبرو وعزت مهاجرین افغانی مقیم پاکستان را که بالغ به صدها هزارتن میباشد نگهداری کنند وبا خطر مواجه نکنند، و از طرف دیگر جلو دسیسهای دشمنان اسلام را بگیرند که شب وروز را یکی کرده اند ومیکوشند تا در بین این دو ملت همجوار ومسلمان تفرقه بیاندازد وآنها را علیه یک دیگر مصروف سازند.

تمام افغانها وبالخصوص مهاجرين افغان مقيم پاکستان هرگز بايد این نیکی طالبان را فراموش نکنند که در ده سال جنگ با پاکستان از کمال حکمت وتدبير کار گرفته اند که از یک سو توانسته اند که به دشمن خود (پاکستان) ضربه وارد کنند واز آنها انتقام خود را بگیرند، واز طرف ديگر با اجتناب از بیانیه های ناسنجیده وبی مورد آبرو وعزت مهاجرین خود را حفظ کرده اند.

و خوشبختانه که ملت پاکستان دولت کابل را مثل حکومت خود شان يک دولت مزدور وتحميل شده عليه افغانان تلقي ميکند واگر چنين نمى بود به سبب ا‌ظهارات غير معقول دولتمردان کابل شايد امروز مهاجرين افغان دچار مشکلات فراونى ميبودند.

در مجموع گفته ميتوانيم که کار کردن مهم است نه شعار دادن و خاصتا از آن سلسله شعارها بايد جدا خود داري شود که اضرارش نسبت به منافع زياد ميباشد، و اگر تنها به شعار هاى پر شروشور چيزى مى شد حالا دولت کابل پيشرفته ترين حکومت در روى زمين مى بود، وچهار ايالت پاکستان خو حتما حالا چهار ولايت افغانستان ياد مى شد.

سخن را مې گنجانيم و بطور خلاصه ميگوييم که طالبان در برابر تجاوزات پاکستان بى تفاوت و خاموش نيستند، بلکه از ده سال بدينسو هر روز وشب عليه پاکستان و تمام متجاوزين مصروف مبارزه وجهاد هستند، و اينک به نصرت الله متعال و همکاري همه جانبه ملت غيور ما و با دادن قربانيهاى بى دريغ نزديک هستند، که به سرکرده گي امريکا مغرور به شمول پاکستان خائن تمام متجاوزين را که بر عليه دين، ناموس، وميهن عزيز ما يورش آورده اند به زانو در آورند.

در نهايت از آنعده هموطنان عزيز ما که تا حالا نزدشان بعض شکوک و شبهات بر عليه طالبان فرزندان اصيل اين ميهن وجود بود تقاضا ميکنيم، که ديگر دشمنان اسلام و افغانستان را اجازه ندهيد که باتيلغات دروغين و زهراگين خود ميان شما و طالبان فرزندان اصيل اين ميهن فاصله ها را ايجاد کنند، حالا شايد شما دشمنان اصلي و جعلي پاکستان را شناخته باشيد، بيائيد که به حقايق اعتراف کنيم و همه باهم با اخلاص نيت و کمال صداقت و روحيه برادري ملي و اسلامي روى دشمنان دروغين پاکستان را سياه کنيم و هرچه زودتر تحت قيادت دليرانه و مدبرانه عاليقدر امير المؤمنين به طرف سنگرهاى گرم و داغ جهاد بشتابيم و به شمول پاکستان به همه يورشيان خونخوار جهان جواب دندان شکن بدهيم تا که درين رابطه مسؤوليت ايماني و وجداني خود را ادا کنيم و از شرمساري و خجالت دنيا و آخرت خود را نجات دهيم.

به اميد افغانستان آزاد سربلند و داراى نظام عادل.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا