خبر و دیدگاه

نمايش عضلات ناتو در تالقان

 

چهار شنبه شب تاريخ بيست وهشت ثور دهكدهء در منطقهء ” گاومالي ” در حومهء شهر تالقان مورد عمليات نيرو هاي ناتو قرار ميگيرد كه در نتيجه آن چهار شهروند كشته و بدينترتيب با ثبات ترين شهر كشور دست كم در مقطع كوتاهي در محور مناطق پر آشوب اضافه ميشود.

آنچه كه در تالقان رخ داده است از لحاظ نحوهء اجرا با آنچه كه در ايبت آباد پاكستان پيش آمده جان رهبر سازمان القاعده اسامه بن لادن را گرفت شبا هت و تفاوت هاي دارد.

استخدام چهار فروند بالگردان در عمليات تالقان در كنار شباهت امنيت متضاد دو متطقه ء ” ايبت آباد ” و ” گاومالي ” نيز از شباهت هاي بارز ديگر اين دو حادثه بشمار ميرود امنيت متضاد به اين معنا كه ايبت آباد شهر كه در آن رهبر القاعده شش سال را سپري نمود منطقهء امن براي سران القاعده و گروه طالبان محسوب ميشوداما امنيت در تالقان از طالب ستيزي و القاعده زداي اين مردم الهام ميگيرد.

در ايبت آباد پاكستان بالگردان هاي نيرو هاي ويژهء ضد تروريزم ايالات متحده ساختمان مجلل را هدف قرار دادند كه طبق گذارشات ساخت آن معادل يك مليون دالر آمريكاي هزينه گرفته است اما در تالقان سقف متواضع بر روي ساكنانش فرو ميريnato_afghanistan_pakistanزد كه ديوار هاي آن خيلي كوتاه از قد بلند و عضلات بر جستهء ناتو بوده است.

نمايشنامهء كاذب را كه ناتو از حادثه تالقان ارايه داده است مبين اين است كه هدف از راه اندازي اين عمليات قتل ويا دستگيري رزمجوي اوزبكستاني بوده است كه به قتل چهار عضو خانوادهء خياط ده مي انجامد نه باز داشت و يا قتل سيف العدل و ايمن الظواهري عمليات كه نيرو هاي امنيتي افغان ميتوانستند بخوبي از پشت آن برآيند.

واكنش شهروندان تالقان در برابر جنايت كشتار مردم توسط ناتو برخلاف ادعاي برخي رسانه هاي وابسته به حاكميت كه دست هاي نامرئي را در اين حركت دخيل ميدانند كاملا خود جوش و بدون سازماندهي راه افتاده و براي نهاد هاي امنيتي كشور سريع و غافلگير كننده بود و از همين زهگذر است كه نفس هاي كوتاه نظام فعلي افغانستان خويشتن داري را ازدست داده بخاطر قلع و قمع جمعيت كه در خيابان هاي تالقان در پي اين حادثه به داد خواهي ريختند از ولايت كندز نيرو اعزام نموده باگرفتن جان ده ها تن درز ايجاد شده ميان مردم و دولت را پس از حادثهء ” گاومالي ” وسعت داند.

در حال كه دولت افغانستان براي اسفالت يك متر مربع جاده هاي برخي ولايات كشور دوازده دالر آمريكاي هزينه تعين ميكند پايه هاي برق منحيث نماد گردن فرازي اهمال مسوولين در قبال اين ولايت سال هاست كه در امتداد جاده كندز و تخار در انتظار ” كيبل ” خود نماي ميكنند و تالقان در تاريكي كامل بسر ميبرد و پايان ترين رقم در بودجه ء انكشاف و عمراني دولت در حال به اين ولايت تخصيص داده ميشود كه ماوراي كوكچه آن از لحاظ مساحت و نفوذ حجم برخي ولايات كشور را احتوا ميكند.

دستگاه حاكميت سياسي در افغانستان تاكنون در نتيجه كشتار مردم توسط نيرو هاي ايتلاف در ديگر مناطق كشور شبه آنچه كه در تالقان رخ داد به چنين موج مردمي مواجه نگرديده بود از اينرو واكنش دولت در قبال اين حادثه عجولانه دور از واقعيت و انتظار مردم شبه فرضيهء ناتو بوده سناريوي وجود مخالفان مسلح دولت در ناحيهء ” گاومالي ” را بخورد مطبوعات داده است.

چشم پوشي دولت از واقعيت هاي كه به جزء از عامل بحران مبدل گرديده اند در حال صورت ميگيرد كه و قوع مكرر حوادث مشابه در مناطق مختلف كشور كه دولت تاكنون از جلوگيري آن عاجز بوده است رژيم آقاي كرزي, رسانه هاي دولتي و نيم بند را كه پاليسي اغفال افكار عمومي را به نفع نظام دنبال ميكنند عاري از مصداقيت نموده است.

حماسه هاي مردم تالقان در جنگ عليه تروريزم و طالبان دوران مقاومت گواه آن است كه ولايت تخار در كل تالقان و نواحي پيوست به آن ” گاومالي ” نمك فروشي ” و ” ختايان ” نه تنها در هيچ مقطعي بستر و خاستگاه افكار حهنمي نبوده است بلكه زمان كه آقاي حكمتيار نفوذ برخي از رهبران جهادي را در افغانستان اشاره به صبغت الله مجددي با يازده جبههء اين حزب در تخار مقايسه مينمود حضوري از اين يازده قطب نيرومند در ” گاومالي ” تالقان مشاهده نمي شد تا امروز پناهگاه مخالفان مسلح دولت شناخته شود.

با در نظر داشت نقش تالقان در مقاومت ملي مردم افغانستان عليه تركيب و تلفيق وارداتي طالبان و القاعده اين پرسش مطرح ميشود آيا حلقات تماميت خواه و انحصارگر درون نظام كه در گذشته ها بخاطر بهره گيري سياسي استقرار شمال را به چالش كشيده بودند و پس از تغيرات در وزارت امور داخله و تعين جنرال محمد داود به سمت فرماندهي پوليس شمال سير صعود خشونت در اين مناطق مسير هبوط در پيش گرفته زندگي مردم در شمال افغانستان به روند عادي باز گشت بخاطر ايجاد بستر خشونت در تالقان پشت اين ماجرا قرار دارند ياخير؟

مسلما عمليات اخير ناتو در تالقان كه شكاف عميق ميان مردم و رژيم ايجاد نمود با هماهنگي رياست عمومي امنيت ملي افغانستان صورت گرفته است و اشخاص در اين دستگاه در ايجاد فضاي متشنج ميان مردم تخار و دولت نقش دارند زمان كه موقعيت جغرافياي تخار و پيوست آن با شرق افغانستان را كه در آن طالبان حضور گسترده دارند در نظر بگيريم به فرضيهء فوق نزديك ميشويم زيرا خشونت در تخار زنجير نا آرامي ها را از هلمند تا شمال شرق كشور وصل ميكند.

بنابرين انتقال خشونت در تخار با سناريو سازي وجود جنگجويان اوزبكستاني كه زمينهء نفوذ مخالفان مسلح دولت را در اين ولايت مهيا ميكند ميتوان در جهت وصل حلقهء حضور نظامي طالبان از جنوب تا شمال شرق كشور و سپس امتياز گيري سياسي از وجود طالبان در اين مناطق در فرايند سازش با اين گروه تحليل نمود.   

  

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا