خبر و دیدگاه

انتخابات پارلمانی 2010 افغانستان و توازن قوا

hamedkarzai_openmouth

 

پس از ده هفته و اندی از برگزاری انتخابات پارلمانی 18 سپتمبر، کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، نتایج نهایی این انتخابات را به تاریخ 24 نوامبر 2010 اعلان نمود. از آن جایی که انتخابات ریاست جمهوری 2009 افغانستان با تقلبات گسترده و فساد توام بود، از دولت افغانستان انتظار می رفت تا مساعی لازم را در راستای برگزاری یک انتخابات پارلمانی شفاف، معتبر و فراگیربه خرج دهد، اما برخلاف انتظارات و مساعی جامعه جهانی به ویژه تلاش های پی گیر دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد درافغانستان (یوناما)، انتخابات پارلمانی 2010 افغانستان نیز خالی از تقلب و فساد نبود و در نتیجه اعلان نتایج نهایی این انتخابات زمان بیشتری را به دلیل موجودیت موج گسترده ای از شکایات انتخاباتی گرفت. سپس کمیسیون سمع شکایات انتخاباتی پس از دریافت بیشتر از 5000 هزار شکایت انتخاباتی، نزدیک به 1.3 میلیون آراء را از مجموع 5.6 میلیون آراء باطل اعلان نموده و 24 چهار تن از برنده گان انتخابات را از لیست خارج کرد.

نتایج نهایی انتخابات 2010 پارلمانی افغانستان نشان  می دهد  که حامیان حکومت افغانستان نتوانسته اند تا از خود نمایش قدرت مندانه ای به جای گذاشته و در نتیجه اکثریت کرسی های مجلس نمایندگان را در پارلمان جدید به دست بیاورند. بنا براین، نمایندگان حامی حکومت درمقایسه با پارلمان پیشین که اکثریت را در اختیار داشتند، درمجلس نمایندگان جدید افغانستان از اکثریت پارلمانی برخوردار نخواهند بود.

به نقل از روزنامه نیویارک  تایمز، رییس جمهوری کرزی قادر خواهد بود تا در پارلمان جدید  حد اقل بالای 100 تن از حامیان خود حساب کند که این تعداد به هیچ وجه قناعتش را حاصل کرده نمی تواند . این در حالیست که داکتر عبدالله عبدالله رهبر ائتلاف تغییرو امید، جریان عمده مخالف سیاسی حکومت افغانستان، ادعا می کند که طرفدارانش مؤفق گشته اند تا بیشتر از 90  کرسی را از مجموع 249 کرسی مجلس نمایندگان از آن خود نمایند. در فرجام می توان گفت که پارلمان جدید افغانستان نه کاملاً تحت سلطه ی رییس جمهور کرزی خواهد بود و نه هم تحت تسلط حامیان داکتر عبدالله؛ اما با وجود آن هم ممکن است پارلمان جدید به وجود آورنده ی یک نوع توازن قوا میان رییس جمهور کرزی و قوه مقننه ی افغانستان باشد.

به هر حال، پارلمان جدید افغانستان  در مقایسه با پارلمان پیشین سال 2005 ممکن فرصت بهتری را برای ایجاد توازن  قوا با قدرت اجرایی رییس جمهور کرزی داشته باشد. از آن جایی که نظام انتخاباتی  افغانستان زمینه ها را برای رقابت احزاب سیاسی مساعد نساخته است، در نتیجه احزاب سیاسی موجود در افغانستان نقش عمده یی را در فرایند انتخابات پارلمانی کشوربازی کرده نتوانستند.  به همین ملحوظ اکثریت نامزدان انتخاباتی را نامزدان مستقل تشکیل میدادند تا نمایندگان احزاب سیاسی. هرچند نگرانی های  در این زمینه وجود دارد که کمبود  نمایندگان احزاب سیاسی در پارلمان  جدید نه تنها توانایی ایجاد توازن  قوا را کاهش میدهد، بلکه زمینه ی آن را نیز مساعد می سازد تا حکومت افغانستان در پی یافتن راه های ترغیب نمایندگان مستقل به غرض تسلط بر پارلمان براید. با همه ی این ها،  این موضوع را از یاد نباید برد که با وجود تسلط پارلمان جدید توسط وکلای مستقل، حکومت افغانستان بازهم با اپوزیسیون قوی پارلمانی که شامل طرفداران داکتر عبدالله، اپوزیسیون اصلی حکومت و نمایندگان اقوام هزاره و ازبک که به صورت وسیع طی سالیان پسین از عملکرد حکومت نا امید شده اند، خواهد بود.

از آن جایی  که ایجاد توازن قوا میان حکومت و پارلمان یک اصل اساسی برای نهادینه شدن فرایند دموکراسی پس از 2001 در افغانستان می باشد، رقابت میان نمایندگان مختلف پارلمان جدید، به ویژه گروه های قومی، ممکن است توانایی نگهداری توازن قوا میان قوه مجریه و قوه مقننه را یک بار دیگرکاهش دهد. به گونه مثال، تنش های گسترده اتنیکی (قومی) یکی از عمده ترین چالش ها فرا راه پارلمان پیشین به شمار می رفت که این امر منجر به افزایش شگاف های عمیق میان-اتنیکی شد و در نتیجه وحدت ملی را به شدت ضربه زد.از طرف دیگر، تنش های درون-اتنیکی در پارلمان پیشین این فرصت استثنایی را برای حکومت افغانستان مساعد کرد تا بگونه ی گسترده تر پارلمان را به عنوان یک بدنه ی مستقل دولت ننگریسته و از اهمیت آن به شدت بکاهد.

البته این واقعیت را نیز فراموش نباید کرد که پارلمان جدید افغانستان به دلیل تغییرات عمده در فیصدی و کمیت نمایندگان کاملا متفاوت از پارلمان پیشین است.  بگونه ی مثال، در پارلمان پیشین تناسب قومی نمایندگان به این شرح بود:  45-48% نمایندگان پشتون، 24-27% نمایندگان تاجیک، 11-13% نمایندگان هزاره، 8-9% نمایندگان ازبک و 4-5 در صد سایر گروه های قومی. اما اکنون دیگر از آن اکثریت پشتونی خبری نیست و نامزدان  پشتون فقط 88 کرسی را از جمله 249 کرسی بخود اختصاص داده اند که 35% در صد نمایندگان مجلس را تشکیل می دهند. نه تنها در پارلمان جدید نمایندگان پشتون از اکثریت پارلمانی برخوردار نیستند که به قرار گزارش های تایید نشده، نمایندگان تاجیک نیز تقریبا مساوی با نمایندگان پشتون در پارلمان کنونی بوده و افزون بر آن هزاره ها نیز به مراتب کرسی های بیشتر را از آن خود کرده اند.

بر اساس تغییرات  عمده یی که در کمیت نمایندگی اقوام در پارلمان کنونی روی داده است، پارلمان جدید دیگر نه تنها زیر تسلط و نفوذ انحصاری یک قوم و گروه مشخص نخواهد بود، بلکه در این پارلمان گروه های قومی مختلف افغانستان این فرصت را خواهند داشت تا با یکدیگر به همکاری و رقابت سالم بپردازند که این خود یک اصل مهم در مشق دموکراسی در پارلمان افغانستان می باشد.

در فرجام، نتایج  نهایی انتخابات پارلمانی سال 2010 افغانستان  نشان می دهد که حکومت افغانستان  با وجود تلاش های متداوم خویش، موفق نگردیده است تا اکثریت حامیان خود را در پارلمان جدید جای دهد. نه تنها که نامزدان طرفدار رییس جمهور کرزی فرصت کمتری را برای احراز کرسی های بیشتر در این انتخابات پارلمانی داشتند، بلکه ترکیب قومی پارلمان جدید به لحاظ کاهش گسترده ی نمایندگان پشتون و حضور قابل توجه نمایندگان دیگر اقوام به ویژه تاجیک ها و هزاره ها کاملا دگرگون گشته است. در نتیجه پارلمان  جدید افغانستان با توجه به تغییرات  گسترده نمایندگان خواهد توانست تا طی سالیان پیشرو، یک نوع توازن عمده ی قوا را در برابر قدرت رییس جمهوری رقم بزند که برای فرایند دموکراتیزاسیون افغانستان می تواند بسیار با اهمیت باشد.

البته جا دارد تا یاد  آور شد که اگر تنش های قومی دوباره نقش پارلمان جدید را تضعیف نکند، ترکیب جدید نمایندگان در پارلمان کنونی که اکثریت شان از شمار حامیان حکومت نیستند، به صورت وسیع زمینه تقسیم قدرت میان اقوام مختلف را مساعد خواهد ساخت تا فرایند تقویت دموکراسی در افغانستان بیشتراز پیش میسر گردد.

 

برگردان از انگلیسی به فارسی: پویا رادمنش

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا