استانلي مك كرستال فرمانده قواي امريكا در افغانستان بر اثر اختلافي كه ميان او و سياست مداران كاخ سفيد بوجود آمده بود از سمت فرماندهي نيروهاي امريكايي بركنار شد. جنرال پتراوس به جاي آن نشست.
گرچه از بركناري اين جنرال چهار ستاره امريكايي بيش از دو هفته مي گذرد و ليكن هنوز تحليل ها و تبصره هاي فراواني راجع به بركناري و پي امدهاي آن در افغانستان، در مطبوعات و رسانه هاي كشور ديده مي شود، هر كسي از ديد و زاويه اي به آن نگريسته اند و عواقب و عوارض را مورد نقد و تحليل قرار داده اند.
به راستي چرا مك كريستال از سمت خود بركنار شد و جاي خويش به يك جنرال ديگر امريكايي سپرد؟
محوري ترين پرسشي است كه هم جواب آن از سوي تحليل گران داخلي ارائه شده و هم مطبوعات و رسانه هاي امريكا اشاراتي به آن داشته است.
لب تمام پاسخ ها آنست كه جنرال امريكايي بر خلاف سيستم سياسي ايالات متحده امريكا عمل مي كرد و خواهان آن بود كه در مسايل نظامي و سياسي افغانستان، نظرات و باورهاي خود را به منصه ظهور برساند.
سياست راهبردي امريكا در افغانستان را مبارزه با طالبان و تضعيف آنان تشكيل مي دهد و اگر راه مذاكره اي را نيز پيش نهاد مي كند به معناي آنست كه با طالبان قوي و قدرتمند نمي توان روي ميز مذاكره نشست، بايد طالبان به حدي تضعيف شوند كه ناگزير از مذاكره باشند ؛يعني بپذيرند كه راهي جز مذاكره با قواي خارجي وجود ندارد، در آن صورت مي توان با آن ها مذاكره كرد اما سياستي كه مك كرستال در پيش گرفته بود، همكاري و هم نوايي با حكومت افغانستان و شخص آقاي كرزي بود كه هر دروازه اي را مي زند و به هر خفتي تن مي دهد تا طالبان را حاضر به مذاكره كند؛ دولت افغانستان از مواضع اصولي ضد تروريزم خود عقب نشيني كرده است، هم به طالبان فرصت داده است و هم زندانيان و جنايت كاران آنها را از زندان رها كرده است و هم هر روز شاهد حملات وحشيانه اي آن گروه در سطح افغانستان مي باشيم و حتا طرفداران و پشتيبانان آن گروه را نيز دعوت كرده است تا راه مذاكره را در پيش گيرند و امتيازات خويش را بدست آورند، اين روندي كه آقاي كرزي در پيش گرفته است مورد تأييد كرستال نيز بود و هر دو در يك راستا حركت مي كردند.
خشونت طالبان و كاهش نيافتن حملات انتحاري و بالارفتن تلفات نيروهاي غربي در كشور سبب گرديد كه مقام هاي سياسي امريكايي نسبت به اين جنرال چهارستاره ي خود حساس شوند و او را از فرماندهي نيروهاي امريكايي بركنار كنند.
حال كه او بركنار شده است و پتراوس به جاي او نشسته است چه تغييري در روند جنگ در افغانستان ايجاد خواهد شد؟
آنچه تحليل گران بدان توجه كرده اند آنست كه شدت عمل بيشتري عليه طالبان اعمال خواهد شد و در نتيجه عمليات نظامي تنها به حملات هوايي محدود نخواهد ماند و همراه با حملات هوايي، نيروهاي زميني امريكايي نيز وارد عرصه خواهد گشت و عرصه را بيش از پيش بر طالبان تنگ خواهد نمود ، در اين صورت مشكلي كه ايجاد خواهد شد آنست كه ممكن است تلفات غير نظامي افزايش يابد، و سبب واكنش منفي مردم در قبال نيروهاي خارجي گردد و در نتيجه طرحهاي آقاي كرزي به سر انجام نيك نرسد و جنگ و خشونت هم چنان ادامه يابد.
گرچه جنگ و خشونت همين اكنون نيز ادامه دارد و از شدت آن كاسته نشده است، اما اين كه فعلاً جنگ به صورت يك طرفه جريان دارد و تنها طالبان است كه به صورت متواتر و متوالي حملاتي را سامان مي دهند ونيروهاي بين المللي از خود دفاع مي كنند و در آينده ها ممكن است خشونت ها از دو طرف افزايش يابد و درگيري ها وارد مرحله اي جديدي شود؛ كه در صورت تشديد جنگ فاصله سياسي ميان حكومت كرزي و متحدان امريكايي آن افزايش خواهد يافت و بر آيند اين تنش باعث خواهد گشت كه كشورهاي همسايه از اين وضعيت سود برده و آتش جنگ را هيزم بريزند، و زور آزمايي نهايي كه امروز ميان قدرت هاي غربي و كشورهاي منطقه وجود دارد، علني تر خواهد شد و دولت افغانستان نيز به توهم صلح با طالبان در كنار كشورهاي منطقه قرار خواهد گرفت.
اگر آقاي كرزي به اين توهم باشد كه مذاكره با طالبان و در نتيجه صلح با آن گروه او را در چهره اي يك قهرمان جلوهدهد و جايزه اي صلح نوبل را به او اختصاص دهد، سخت در اشتباه خواهد بود، معامله اي كه فعلاً جريان دارد،و سران نظامي پاكستان را دعوت كرده است و با آنان نرد دوستي مي بازد، خزلان و خسران خود ونا امني بيشتر براي مردم و كشور نخواهد بود و بسيار ساده خواهد بود كه انگاشته شود كه سران نظامي پاكستان و سازمان استخباراتي آن كشور به كم قانع شوند و دست از سر مردم بردارند، همين حالا طالبان تهديد كرده اند كه هر شركت خارجي كه براي استخراج معادن افغانستان سرمايه گذاري كنند با خشم و خشونت آن ها مواجه مي شوند.
با خارجي به مثابه مرتد مبارزه خواهند كرد، اين فتاوا چيزي نيست كه از سوي علماي ديني ويا ازكتب ديني استخراج شود بلكه فتوا هايي است كه از ضميرناپاك و آلوده اي سازمان استخبارات پاكستان بيرون مي آيد. به هر حال بايد منتظر عواقب وعوارض اين تغير وتبديلي بود ؛اما هزينه هاي آن را مردم مظلون افغانستان خواهدپرداخت نه دولت افغانستان يا نيرو هاي امركايي.
برگفته از هفته نامه ی پیام مجاهد
