خبر و دیدگاه

آیا مدیران و گردانندگان کشور تا چه حد در برنامه های عملی شان در استقرار کشور صداقت دارند؟

taliban_karzai_zardari

 

از قول تارنمای آریایی که توسط نویسندگان افغان حمایت و انتشارات دارد، خبری در صدر ستون اخبار بملاحظه میرسید که واقعاً تکان دهنده بوده و مشعر است:

«به گزارش خبرگزاری فارس در کابل ، این منابع می افزایند که این دیدار هفته گذشته و با وساطت مسئولان ارشد پاکستانی از جمله احمد شجاع رئیس سازمان ای اس ای و ژنرال اشفاق کیانی رئیس ستاد ارتش پاکستان انجام شده است.

به گفته این منابع رفت و آمد این دو مقام پاکستانی به کابل بیشتر شده و آنان قصد دارند تا کرزی را متقاعد کنند که در حکومت آینده افغانستان برای گروه حقانی نیز سهمی در نظر بگیرد .

سراج الدین حقانی فرزند جلال الدین حقانی یکی از چهره ههای شناخته شده طالبان است که رابطه نزدیک با القاعده و سازمان استخباراتی پاکستان داردو اغلب حملات پبپیچیده و انتحاری از سوی همین گروه در افغانستان انجام می شود.

تا کنون دولت افغانستان این گزارش را تائید نکرده است.»

این بهر افغان واضح است که در ظرف سی سال گذشته بالعموم و نه سال گذشته بالاخص پاکستان تا کدام سرحد و حدی در امور داخلی کشوری ما صدمه وارد کرده است . حتی در زمان قبل از استیلای مجاهدین دولت افغانستان را ضیاء الحق آرزو داشت تا منحیث برادر کلان بعد از فتح کابل در مسجد پل خشتی نماز شکرانه بخواند که لله الحمد قبل از آنکه به آرزویش (استیلای افغانستان) برسد خودش در یک سانحه هوایی در بهاالپور جان باخت که در آن سانحه یکی از مامورین بلند پایه ایالات متحده امریکا نیز جان باخت که دلائیل سقوط هوا پیمای مخصوص رئیس ضیاء الحق تا هنوز در پرده ابهام بوده ولی مفسیرین سیاسی یک توطئه بین الحکومتی را در این سانحه رد نکرده اند. از آن که بگذریم آقای نواز شریف یکی از بلند پایه ترین عضو دولت یا صدر پاکستان در زمانیکه حکومت مجاهدین در کابل استقرار یافت روزانه بیش از صد ها فایر موزائل های سکر و انواع دیگر آن را به حزب اسلامی افغانستان که در نزدیکی های کابل مستقر بودند میرسانید تا در بمباردمان راکتی کابل از آن کار بگیرندو این بازی را تا زمانی ادامه داد که کابل را بکلی ویران و ساکنین آنرا مجبور به فرار و مهاجرت ساختند که هر فرد این کشور به این مسأله که مانند روز روشن است آ گهی دارند.

گذشته از آن قبل از توافق نامه بن یکبار دیگر نیرو های مقاومت افغان توانستند به همکاری قوای هوایی ایالات متحده امریکا آخرین لانه های طالبان پاکستانی را ویران نموده و آنها را از سرزمین افغانستان منزوی ساختند.

در مرحله ایکه تکنوکراتهای غرب (گروه اقتدار بدست فعلی در افغانستان) از اثر توافقنامه بن با تبانی سازمان ملل متحد زمام اختیارات سیاسی – نظامی و اقتصادی افغانستان را در سه مرحله (حکومت موقت – گذرا – و انتخابی) گرفتند در اولین طلیعه بامداد تعمیل پیامد های بن قدرت از مجاهدین کشور گرفته شد و بعوض ملل متحد یک بیانیه امتنانیه محتاط کارانه ای از مجاهدین افغان را ترتیب و الزاماً دولت افغانستان را متوجه این موضوع ساخت که از اثر سخت کوشی همین مجاهدین کشور بچنین کامیابی های دست یافته است.

با خلع سلاح عمومی تحت برنامه های دی دی آر که نمیدانم از چه کلمه انگریزی اشتقاق یافته است تمام ساز و بر گهای نظامی که متعلق به مجاهدین بود بشمول سلاحهای خفیفه و ثقیله بشمول هوا پیما تانک های زرهی و توپهای با آتش بلند هاوانها و خمپاره انداز ها همه از نزد واحد های نظامی جمع گردید و این در هنگامی بود که خبری از پولیس ملی و ارتش ملی بگوش نمیرسید و یا هم این ارتش در حالت چوکات بندی بود.

در خلال ساختمان دولت آقای کرزی که در سه بند، موقت و انتقالی و انتخابی صورت گرفت عمال پاکستانی که از قبل وجب بوجب این خاک برایشان معلوم بود بصورت آشکارا و پنهانی به جابجایی نیرو اقدام کردند. با گذشت هر روز دامنه این آتش در کشور افروخته تر می شد و هر قدر که نیرو های غربی بنام کمک به افغانستان به تعداد نفرات و وسایط شان می افزودند بهمان اندازه میزان قتل ها و حملات تروریستی در کشور دامنه پیدا میکرد که در سال گذشته سه مراتبه تا یکصدو پنجاه متری ارگ ریاست جمهوری در هوتل سرینا ، وزارت عدلیه و دفعه دیگر در فروشگاه افغان توسط همین مهاجمین گروه حقانی با تبانی استخبارات پاکستان صورت گرفت که این موضوع توسط مقامات ارشد امنیت ملی کشور نیز تائید گردید.

چطور امکان دارد فاجعه انفجار تروریستی ای را که در یکی از بس های مامورین در حوالی ساعات شروع روز در حواشی کارته پروان وحادثه های خونبار در مقابل سفارت جمهوری هند و وزارت داخله که تقریباً هه کابل را بماتم نشانید با حملات ناشیانه هوتل لندمارک و کابل ستی سنتر را در چاراهی انصاری فراموش کرد. حمله مرگبار به دفتر ملل متحد در شهر نو که منجر به قتل چندین تن از کار مندان آن موسسه گردید ، بقدری وحشتناک بود که سر منشی ملل متحد شخصاً   بکابل آمده موضوع را شخصاً تحقیق کرد که این حادثه، تصادفاً با طلیعه اعلام ریاست جمهوری آقای کرزی از سوی ریاست کمیسیون مستقل انتخابات نیز بود.

چقدر وحشتناک است که مردم واقعاً دولت را در پا در میانی دو نفر از صاحبمنصبان بلند رتبه نظامی پاکستان یعنی احمد شجاع رئیس آی اس آی و اشفاق کیانی رئیس قوای مصلح ارتش آن کشور را در معامله اشتراک گروه حقانی در دولت آقای کرزی ببینند. اگر این مسأله واقعیت داشته باشد که الهی نداشته باشد به آن می ماند که گرگ را شبان گوسفندان تعین کنیم. این مسأله انسان را بیاد قطعه شعری از بوستان سعدی (رح) می اندازد:

                                                     شنیدم گوسفندی را بزرگی

رهانید از دهان و دست گرگی

سحرگه کارد بر حلقش بمالید

روان گوسفند از وی بنالید

که از چنگال گرگم در ربودی

ولیکن عاقبت گرگم تو بودی

وضعیت موجوده در کشور، ماحصل بیداری و قربانی چندین نسل از مردم ما میباشد . هیچ کس ، هیچ مرجع و هیچ قدرتی حق ندارد این ارزش ها را که به بزرگی و بلندای کوههای افغانستان است از بین ببرد. زیرا ما حصل قربانی های ممتد ملیونها نفری است که در راه آزادی و ارمانهای مقدس از پا در آمده اند و یا در پولیگونها کشته شده اند و یا در جنگ های تن به تن نابود گردیده اند و یا از اثر یک جنگ خانمانسوز در خانه های شان از بین رفته اند و یا در راه مهاجرت و فرار از معرکه مرگزا ، طعمه ماهیان اوقیانوسها شده اند. ملتی که سه تا چهار ملیون کشته وزخمی داده است و اضافه تر از پنج ملیون مهاجر ؛ ولی آنها نه خود شکستند و نه بکس اجازه دادن که شکستانده شوند . ایا قیام و سنگر داری وادی پروان را در ظرف چندین سال در مقابل طالبان کسی میتواند فراموش کند؟ هر گز نه! صد ها مثال دیگر در رابطه به این وجود دارد که کس نمیتواند آنرا نادیده بگیرد و یا فراموش کند.

این ملت بظاهر آرام را دست کم نگیرید و این مردم نجیب را نخواهید که دنباله رو پاکستانی ها باشند. ما به دوستی و مودت بین همسایه ها احترام می گذاریم؛ اما مادامیکه همسایه ها حق دوستی ما را پامال کنند آنوقت ما هر گز در مقابل شان گذشت نخواهیم داشت.

کشور ما در ظرف شصت سال یعنی با عمر پاکستان با آن کشور دست دوستی دراز داشته است از زمان قاعد اعظم پاکستان از زمان اسکندر میرزا و جنرال محمد ایوب خان .هیچ وقتی نشده است که در نا آرامی های پاکستان طرف دشمن پاکستان را التزام کرده باشیم در دو مرتبه نا آرامی های پاکستان به هند و جنگ بنگله دیش هر گز کشور و مردم ما نخواست در مسایل دخالت کنند و یا گروه های تجاوزگر مسلح را فرستاده باشند تا در مواضع ایکه این دولت (پاکستان) مصروف جنگ های عظیم بود باعث ضعف شان گردد. چانچه در رابطه به قوای سیل آسا و نا ایستای قشون سرخ مردم کشور ما تنها از کشور خود دفاع نکردند بلکه سنگر های محکمی را در سرحدات کشور ایجاد کردند که قشون سرخ حتی یک وجب نتونست بسوی پاکستان پا پیش نهد و این در هنگامی بود که روسها می خواستند از طریق پاکستان به آبهای گرم بحر هند راه یابند.

اگر پاکستان بداخل یک منشور بین المللی صرفاً با افغانستان دوستی ای که حقوق هر دو کشور در آن مساوی و رعایت باشد، و مفردات عهد نامه قبلاً به آگاهی ملت و مردم افغانستان رسیده باشد و مجلسین نمایندگان، آن را پذیرفته باشند؛ با در نظر داشت ضمانت های قوی بین المللی منحیث یک اصل دپلوماتیک مورد قبول میباشد. در غیر آن هم دولت ما و هم پاکستان بفهمند که ما قومی هستیم که هر گز سر در مقابل دشمن خم نخواهیم کرد. وطن خانه ماست، مردمان این کشور همه با هم در دایره یک فصلی از صداقت و مساوات برادر اند و اسلام دین و قرآن ره کشای ماست.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا