امروز قرار است که جرگه مشورتی صلح برگزار شود. افراد زيادي برای اشتراک در این جرگه فرا خوانده شده اند و پول زيادي هم در اين راه به مصرف رسيده و مي رسد. جالب اینجاست که برای تأمين امنيت جرگه یی که نزديك به 1500 نفر در آن زیر خیمه گردهم می آیند، بیش از 15 هزار نيرو گماشته شده است.
در همين حال گفته مي شود كه نصف اعضاي مجلس نمايندگان در اين جلسه شركت نخواهند كرد و نيز جريان «تغيير و اميد» كه در مقابل آقاي كرزي قرار دارد نيز اين جرگه را از قبل تحريم كرده است. حالا اين آقاي كرزي است كه به تنهايي بايد اين جرگه را برگزار كند؛ جرگه يي كه بيشتر اعضاي آن را افراد مربوط به كمپاين انتخاباتي او تشكيل مي دهند؛ اما حالا آقاي كرزي تلاش دارد تا با كشاندن پاي برخي از افراد موثر، به اين جرگه رنگ ملي و سياسي دهد؛ اما تا هنوز زود است كه بگوييم چه كسي فردا در رأس اين جرگه قرار مي گيرد؛ تا فردا آقاي كرزي بتواند ناكامي و بي تأثير بودن اين جرگه را به پاي او بگذارد. به هر صورت قرار است فردا با نشستي روبهرو شويم كه بدون داشتن كوچك ترين وجهه ملي، با مصارف بسيار بلند برگزار مي شود.
اما اين جرگه براي اينكه بتواند موثر واقع شود و نتايج آن جنبه ي عملي بگیرد، بايد دو بدنه مهم را با خود داشته باشد؛ بدنه نخست: مخالفان سياسي نظام يا جريان اپوزيسيون است، و بدنه دوم: طالبان اند كه می بايست در اين نشست شركت مي كردند.
گیریم که طالبان با توجه به اينكه استقلال تصميمگيري ندارند، در اين نشست شركت نكرده اند و اپوزيسيون نیز به دلیل عدم مشروعيت و غیر قانونی بودن اين جرگه، آن را تحريم كرده است؛ اما اکنون جاي اين دو بدنه را حزب اسلامي آقاي حكمتيار پركرده است و ممكن نمايندگان غير مستقيم طالبان نيز در اين جرگه حضور داشته باشند و چنان به نظر مي رسد كه حكومت از طريق اين نشست، زمينه را براي راهيابي آقاي حكمتيار به حكومت مساعد كند تا بحث طالبان. و اين توطئه يي بيش نيست؛ زيرا وقتي اين گونه تصاميم از طريق نشست هاي غير مشروع گرفته شود و به گونهي تحميلي تطبيق شود، چه معنايي را مي تواند داشته باشد؛ اين جرگه به اندازه یي غير قانوني است كه بيهودگی و بي تأثير بودن آن، حتا براي برگزار كنندگان نیز معلوم و مشهود است؛ اما بازهم راه باطل خود را مي پيمايند.
در حالي كه قانون اساسي افغانستان، لويه جرگه را براي مشوره ها و فيصله هاي كلان پبيشنهاد كرده است؛ اما ديده مي شود كه حكومت اين بار جرگه يي را برگزار مي كند كه در حقيقت، خلاف تمام موازين قانوني و حقوقي بوده و معلوم نيست كه اين گونه جرگهها چه نتیجه یی را به همراه داشته باشند. بنابراين آنچه برآيند اين جرگه است نمي تواند جنبه عملي و قانوني داشته باشد. و این جرگه برآيندي نخوهد داشت، جز اينكه آقاي كرزي تلاش کند تا از جرگه نا مشروع، مشروعيت سمبوليک بگيرد و در این راه پول گزافي هم حيفوميل شود.
علاوه بر آن، يگانه هدف و دستاوردي كه اين جرگه مي تواند داشته باشد اين است كه زمينهي آشتي فاشيزم و تروريزم را مساعد سازد؛ زيرا حلقاتي در راگ وجود دارند كه متمايل به ديدگاه فاشيستي بوده و از اين منظر به قضايا نگاه مي كنند و طرح مذاكره با طالبان و نيز برگزاري نشست مشورتي صلح، از طرح هايي اند كه آن حلقه طرح كرده و آقاي كرزي برای عملي ساختن آن توظیف شده است، و نيز برخي جريان هاي بيروني از اين روند حمايت مي كنند.
