حكايت علي بابا و چهل دزد
يك تن از سخنگويان رييس جمهور در مورد تركيب كابينه آينده افغانستان كه قرار است به زودي اعلام شود گفت: شماري از افراد سابق كه صادقانه كار كرده اند در كابينهي آينده خواهند بود؛ ولي بيشتر اعضاي كابينه جديد را چهره هاي نو تشكيل مي دهند.
او هم چنين در مورد مبارزه با فساد گفت كه آقاي كرزي تصميم دارد در مورد افراد بر كنار شده نيز محاسبه كند و دارايي هاي ثبت شده آن ها را با دارايي هاي فعلي شان مورد مقايسه قرار دهد. اين سخنان بدون ترديد فقط مي تواند در ردهي حرف هاي مفت و بدون پشتوانه هاي منطقي قرار داشته باشد چون در افغانستان هيچ گونه مكانيزمي براي رد يابي دارايي هاي شخصي افراد وجود ندارد و باز مقام هاي بلند پايه آن قدر خام و بي تجربه هم در اين خصوص نبوده اند كه مستقيما دزدي هاي خود را به حساب هاي بانكي شان منتقل كنند. و از جانبي ديگر در كشوري كه رييس جمهور خود به دزدي در روز روشن متهم شده است، از ديگران چگونه مي توان انتظار داشت كه صادق و راست كار و راست گفتار باشند. حرف هاي اين سخنگوي رييس جمهور مرا به ياد داستان علي بابا و چهل دزد انداخت.
در آن داستان فردي در عين حال كه رهبري دزدان را بر عهده داشت به شغل شريف حاكميت كشوري به نام گناباد نيز مشغول است؛ يعني از يك طرف دزد بود و از طرف ديگر حاكم يك كشور. آقاي كرزي هم چنين سرنوشتي دارد، او در عين حال كه بر كشوري به نام افغانستان سلطه مي راند رهبري دزدان دولتي را هم انجام مي دهد؛ دزداني كه تا به حال مليارد ها دالر كمك شده به افغانستان را در حساب هاي بانكي خارجي به نام خود و يا به نام دوستان و اقارب شان سرازير كرده اند.
در همين حال اين نكته هم جالب است كه آقاي كرزي از كدام دارايي هاي شخصي مقام هاي بلند پايه دولتي سخن مي گويد؟ مگر شخص خودشان در زمان ثبت داراي هاي خود نگفتند كه تمام هست وبود ايشان ده هزار دالري هست كه در يك بانك خارجي گذاشته شده و به مقدار پنچ صدهزار افغاني هم همسر شان طلا و زيورات دارد.
ولي همين آقاي كرزي كه از بيرون گوسفند مي نمايد و از درون گرگ است حداقل صد مليون دالر را صرف مبارزات انتخاباتي خود كرد؟ اين پول ها را از كجا آورده بود و كدام سازمان و دولت خارجي برايش كمك كرده بود؟ پاسخ وجود ندارد. شايد آقاي كرزي بگويد كه اين پول ها را تجار ملي و از جمله كابل بانك در اختيارش گذاشته بود.
آيا رييس جمهور يك كشور حق دارد از افراد و سازمان ها براي مبارزات انتخاباتي اش پول بگيرد؟ آيا زماني فرا نمي رسد كه اين افراد به شكل خود به خودي وارد قدرت شوند و يا با دادن اين حق السكوت از كرزي و موقعيت او استفاده كنند؟ شايد در كشور هاي غربي در هنگام انتخابات چنين رسمي معمول باشد ولي در آن كشور ها هم پول به شكل معامله در اختيار نامزد ها قرار نمي گيرد و مكانيزم خاصي براي آن در نظر گرفته شده است.
اين از يك جهت، از جهت ديگر آقاي كرزي كه دعواي اسلامي دارد و خود را متعهد به اصول اسلامي مي داند كدام يك از احكام شرعي چنين حقي را به او مي دهد كه از افراد پول دار براي مبارزات انتخاباتي پول بگيرد؛ پولي كه در حقيقت نوعي رشوه است و به اهداف خاصي پرداخت مي شود. مي گويند در صدر اسلام حضرت ابوبكر صديق كه اميرالمونين بود از بيت المال هيچ گونه پولي به عنوان معاش دريافت نمي كرد؛ ولي در ساعات فراغت براي معيشت خانواده اش مزدوري مي كرد.
وقتي از او دليل اين امر را پرسيدند گفت كه حاكم اسلامي حق ندارد از بيت المال كه به همه تعلق دارد براي معيشت خود استفاده كند. ديگران هم در صدر اسلام اين گونه بوده اند و با اين روش و منش زندگي و حكومت كرده اند. حتا در اسلام گفته مي شود كه معيشت را نبايد زير چتر شرعيت برد و به همين دليل برخي فقها تعيين معاش براي علما و خادمان مساجد را جايز نشمرده اند.
در موضوع افراد جديد در كابينه چه بايد گفت كه اظهر من الشمس نباشد. آقاي كرزي اين افراد متخصص و كاردان را از كجا مي آرود؟ آن كس كه پاك نفس و صادق است حاضر نيست در يك دولت نامشروع و متقلب خود را بدنام كند و مي ماند تنها افرادي كه براي پركردن جيب هاي خود حاضر اند تن به هر كاري بدهند. و آقاي كرزي از ميان همين افراد كابينه آينده ي خود را مي سازد.
گفته هاي اين سخنگوي رييس جمهور به يك ريشخند همانند بود ريشخندي به خود كه مي دانست دروغ مي گويد و ريشخندي به مردم افغانستان كه فكر مي كرد حرف هاي متناقض و سراپا غيرمسوولانه او را باور مي كنند. خبر ندارد كه مردم افغانستان به آن حد از شعور و درايت سياسي رسيده اند كه چند آدم خام و كم سواد نمي توانند آن ها را فريب دهند.
برگرفته از روزنامه ماندگار