خبر و دیدگاه
چرا نظام پارلمانی؟
وزير یا والی تازمانيکه پشتوانۀ حزبی يا قومی نداشته باشد جز “مرکب زعيم” نيست مگرچنين ماموری ميتواندبرخلاف ميل واراده تيم وخانواده رئيس حکومت قدمی برداردياحرفی بزند؟ هرقدرشخصی بافرهنگ ، صادق ودلسوزهم باشدناگزيراست بخاطرحفظ مقام وموقعيت خودفقط باشاره ولينعمت خويش راه برودوهمواره از او “استخاره” کند وقتيکه کابينه “ميمونوار” ازيک فرداطاعت نموده وهمچو”برده” گوش به فرمان باشندرهبربتدريج “ديکتاتوروخودکامه” ميشودونه تنهاحکومت بلکه دولت نيز، فاسدوعقيم ، بخاطريکه حکومت برپارلمان ومحاکم سخت تأثيرگذاراست شماهرگزدرکشوريکه حکومت فاسدوضعيف داشته باشدنميتوانيدپارلمان ، دادگاه وسارنوالی قوی وصالح پيداکنيد.
نظامی که اعضاء کابينه درأن نتوانندمافيضميرشان را”بدون ترس وترديد” بيان کنندوپارلمان نتواندمانع فزون طلبی وانحراف حکومت شودومحاکم درنفاذقانون محافظه کارودست نيگرقوه مجريه باشنديک نظام توتاليتر، عقيم وناکام است درحاليکه درنظام های حتی شبه دمکرتيک اعضاء کابينه ميتوانندرئيس دولت رانقدکنندياباطرح ونظرش مخالفت ورزندچون مشارکت برشالوده منافع ملی ومعيارهاست چنانچه خانم تزیپی لڤنی، وزیر خارجۀ اسرائيل ازایهود اولمرت خواست تا فوراً استعفی بدهدچراکه متهم بارتشا ، تقلب وفساداداری شده بودامادرافغانستان درحاليکه حتی خانواده رئيس جمهورمتهم به قاچاق موادمخدر،غصب املاک دولتی ، تاراج وسوء استفاده ازقدرت ميشوند، فساداداری بيدادميکند، تقلب ، ارتشاء ، خيانت وحتی نقض مکررقانون اساسی جزء کارهای روزمره جناب وتيم اوست بازهم خودراکانديدميکندوبرايش کابينه ، مامورين عاليرتبۀ ملکی ونظامی دولت وخوانين کمپاين ميکنندچون همه شريک دزد و رفيق قافله اند.
هميشه درنظام های دمکرتيک هريک ازسه مرجع قدرت، رقابت ميکنندبنابرين کمبودهاومعائب هم رابرملاميسازندودرأئينۀ رسانه هامردم برين مراجع فشارميأورندتاوضع خودرابهبودبخشندوازتکراراشتباهات امتناع ورزندولی درنظام های توتاليتررشوت ، اختلاس ، قانونگريزی ورابطه سالاری ازحکومت شروع ميشودوپارلمان ومحاکم رانيزفاسدوفلج ميسازدچون حکومت هم به پارلمان “حق السکوت” ميدهدوهم به محاکم تاخدمتگذارش باشندوخودنيز”اختلاس” “غدر” و”تقلب” ميکندوازتجاروملاک “رشوت” گرفته وکارهای غيرقانونی أنهارا انجام ميدهدمردم درچنين نظام های نه تنهامصدرمشروعيت ومنبع الهام رژيم نيستندبلکه قربانی ميشوندقربانی نيرنگ وخيانت حکام ، قربانی جعل ودروغ مافيای قدرت ، قربانی زدوبندهای خصوصی حلقات فرصت طلب ، قربانی قانون ستيزی خداوندگارتيغ وطلاوتسبيح وبالاخره قربانی يک دولت فاسدوضعيف وعقيم که فرصتهاراهدرميدهدوامکانات راضائع ميسازدبخاطريکه چنين حکومت های هرگزقادربرفع مشکلات جامعه نخواهندشدزيراچنانچه اوباماميگويد: پیشرفت هرکشوری مستلزم داشتن حکومت مقتدراست” البته خيلی هاميان حکومت مقتدرومتمرکزفرق گذاشته نميتوانندچنانکه ميان مشارکت درقدرت ودولت که ازمصائب کشورماست
پس اگرنظامی مبتنی برترکيب قومی باشدنظام فاسدوضعيف است واگرمبتنی برحاکميت فردی باشدنظام توتاليترومزدوراست واگرمبتنی برقابت حزبی باشدنظام ملی ودمکرتيک است بخاطريکه بتوان يک چنين نظامی ساخت بايداولابستررشداحزاب سياسی راهموارکرد يگانه الترناتيف تبعيض وتعصب ، رشدوتقويۀ احزاب سياسی ودمکراتيک است درحزب است که مردم ميتوانندبتدريج ازفرازقوم ، زبان ، منطقه ومذهب پروازوبسوی يک هدف مشترک بروندوبريک “محورملی” جمع شوند
حزب است که ميتواندتوده های وسيع مردم رابدوراز”گرايشات ناسالم ومنافع نامشروع”تنظيم ورهبری کندتاهمه باهم بدفاع ازحقوق مشترک خويش برخيزندحزب است که ميتواندسطح درک ودانش سياسی واجتماعی افرادجامعه رابالابردوتوده های “غافل وپراگنده” رابيدارومنسجم سازد و”شخصيت” و”ظرفيت” سازدانسانهای سازمانيافته خيلی زودرشدميکنندومطرح ميشوند اگرنظام درافغانستان نيز، حزبی نشودحتماقومی خواهدشدورقابت های قومی ميتواندبرخلاف گذشته ، زمينه سازتجزيۀ افغانستان باشد حزب است که ميتواندازمرزهای تنگ نژادی ومذهبی وسمتی وزبانی که زشت ترين مانع رشدشخصيت انسان وپيشرفت جامعه ميشوندعبورکندچنين گرايشات عقيم ومنفی همواره درعدم موجوديت احزاب ملی درجوامع بدوی خيلی زيادرشد ميکنند.
وقتی “عدالت اجتماعی” نبود” قوميت” مطرح ميشودوصف بنديهای قومی ، خردستيزی ، شئونيزم ، بيگانه پرستی ، حس انتقام جوئی وبالاخره خشونت رادرجامعه توليدميکندخشونتی که جزتخريب وخيانت پيامدی نداردولی عدالت راجزدرپرتوحاکميت ملی ودمکرتيک نميتوان پياده ساخت وچنين حاکميتی راجزبوسيله رقابت حزبی نميتوان بوجودأوردافغانستان بخاطريکه ازين لجنزارقوم وزبان وسمت ومذهب محوری که بارزترين عامل بحران درمدارتاريخ کشوربوده اندنجات يابدبايدنظام فردی وتوتاليترش راتغيردهدوحاکميت احزاب رادرپرتونظام پارلمانی تصويب ومنظورنمايدحزب سازی مفيدترازقومبازی است هرکه حزبی ميسازدناگزيراست کارهای خوبی کندطرح های مفيدی بريزدودرميان مردم برودولی کسانيکه باعواطف ومشکلات قوم ونژادشان بازی وتجارت ميکنندهميشه مصروف معامله و”خريدوفروش” سرنوشت عوام بوده وبرتنورشئونيژم پترول ميريزند.
شوربختانه افغانستان بسوی تجزيه ميرودزيراگرايشات نژادی وسمتی وزبانی راکه جناب کرزی باتقسيم کرسيهابرهبران ومتنفذين قومی برجسته ميسازدازلويه جرگۀ قانون اساسی شروع شدقانونیکه مردم افغانستان راعملاوقانونادرسرودملی باقوام تقسيم کردوبرين مبناست که امروزهرکسی نه بخاطراهليت خودبلکه ازسنگرقومی واردمعرکۀ قدرت ميشودوبديهی است که چنين رقابت های منفی عواقب خطرناک داشته باشدپس مابخاطريکه تهداب ملت سازی راگذاشته باشيم نه تنهاسيستم رياستی رابلکه محتوای سرودملی رانيزبايدتغيردادتاحزبگرائی جانشين قوم پرستی شودبخاطريکه مبارزات انتخاباتی ، حزبی نيست کانديدهاباکارت قومی رقابت ميکنندتاحديکه خوانين اخطارميدهندکه اگربرهبرقومی أنهاهرکسی رأی ندهداوراميکشندوکرزی بدأنسوی مرزستادانتخاباتی خودراباپول ميفرست تاحمايت پشتونهاراجلب کندبدون أنکه ازين “خيانت ملی” خجالت بکشدمردمی که برای رهبران اسلام أبادرأی ميدهند، درپارلمان کشورشان نماينده دارندودرکليدی ترين پست های ملکی ونظامی پاکستان کارميکنندوقتی برای افغانستان نيزرهبرتعين ميکنندودرامورکشورمامداخله ، چطورميتوان بازهم ازحاکميت ملی سخن راند؟وقتی رهبرافغانستان رامردمی ازوراء مرزهاتعين کنندپس باراء مردم باميان وبدخشان و—چه نيازی دارد؟چون نيازنداردبه احتياجات ومشکلات أنهاتوجه هم نخواهد کرد.
اگرمادرکشور، نظامی داشته باشيم که عوض افرادتوسط احزاب رهبری شودقندهاری خيلی راحت ترميتواندباجوزجانی تفاهم کندچون هردوهدف وبرنامۀ مشترک دارندمولاناميگويد: ای بساهندووترک همزبان وی بسادوترک ، چون بيگانگان ولی تازمانيکه نظام ، توتاليتر”متمرکزوانحصاری”باشدقبيله سالاراست نظامی که قوميت رابراهليت ترجيح ميدهدوشايسته سالاری وارزشمداری وقانونگرائی درأن نه بحيث هدف وأستراتيزی وقاعده کاری بلکه بعنوان ابزارسياسی مطرح است وتازمانيکه چنين باشدنخبه های مليتهادربرابرهم مصروف جنگی هرچندمرموزومخفيانه اندوهريک ميخواهدطرح وتلاش ديگری راخنثی سازد
تقسيم قدرت براساس فيصدی قومی هرگزدولت وفاق ملی رابوجودأورده نميتواندبلکه باعث تضادملی ميشودخصوصادرجوامع بدوی تازمانيکه احزاب ، عوض اشخاص واقوام رقایت نکنندشايسته سالاری نميتواندجانشين رابطه سالاری شودحزب است که ميتواندطراح برنامه هاوسازوکارهای بزرگ وجامع شودوجلوتحميل سليقه های شخصی ارباب زوروزروتزويرخصوصاحکام رابگيردامروزدرافريقای جنوبی رهبرحزب دريک انتخابات أزادودمکرتيک رئيس جمهورميشودوقتی اشتباه ميکندحزب اورابرکنارميسازدچون ديگرنظام ، فردمحورنيست که عبدالرحمان سفاک ، ملاعمرشياد ياکرزی ماکياوليست بتوانندهرچی دلتنگ شان خواست بکنندبلکه “اصول” و”قانون” ، حکومت ميکندقانونيکه همه اتباع دربرابرش يکسان مسئول اندوحقوق وحيثيت شهروندی واحدوترديدناپذيردارندبقدريکه رئيس جمهوراگرمرتکب اشتباهی شودهمان کيفری راخواهديافت که دادگاه برهرمجرم ديگری صادرميکندمگردرغرب کمترشخصيت های طرازاول ورهبران دولتی راديديم که زندانی شدند؟ کسانيراکه درکشورهای مانندافغانستان ميتوانندباپرداخت رشوت ياواسطه بری الذمه شوندچنانچه پرويزکامبخش دانشجوی جوان باتهام کاپی ومطالعۀ فقط يک مقاله ازانترنت محکوم باعدام ميشودوبعدازمداخلۀ جامعه جهانی وتلاش بيدريغ داخلی 20سال محبوس ولی بزرگترين قاچاقبران حرفوی ، تروريستان معروف وکسانيکه برکودکان هشت ساله تجاوزکرده اندبخاطريکه عضوخانواده تيم رئيس جمهوراندرهاميشوند درچنين دولت قبيله سالاروارزش ستيزکسانيکه واسطه ورابطه دارندحتی مرتکب شنيع ترين جنايات ياخيانت شده باشندعفوميشوندولی کسانيکه ازطبقۀ محروم ومحکوم جامعه اندبايک اشتباه اندک عمری درسلول زندان باقيمانده وحتی اعدام خواهندشدچون نظام ، قومی وطبقاتی است ونه ملی ودمکرتيک که برشالوده حاکميت قانون استوارباشد.
غم انگيزاينکه هرقدرنظام ، متمرکزوفردمحورباشدفاسدترهم ميشودفسادنظام های ممالک عقبمانده ناشی ازحاکميت فرديست که توسط باندهای چاپلوس ، فرصت طلب ، نيرنگباز، قاچاقبر، قومگرا، جاسوس وغارتگراداره ميشوندچون درين نظام هاروابط عوض قانون همچوخون درشريان دولت جريان داردکه مارهيچوقت کبوترنخواهدزادولی نظام حزبی وقانون محور”غيرمتمرکزوکثرتگرا”برشالوده تفکيک قواوتقسيم وظائف استواراست وهرکسی دردولت ديگری رازيرچشم داردبقدريکه رهبران فاسدوضعيف ناگزيرازاستعفاء بلکه استيضاح ميشوندوکسانيکه نتوانندثابت کنندکه واجدشرايط رهبری اندبازوروتزويرمانندکرزی نميتوانندحکومت کنند .
فائده بزرگترنظام پارلمانی درشورای ملی تبارزميکندبدين معناکه درنظام رياستی چون احزاب نقش کليدی ندارندافراداندکه درپارلمان بنام مردم واردمعامله ميشوندودرهرشرايطی موضع خودرادربدل منافع شخصی تغيرميدهندچنانکه هيکل نويسنده عرب برخی نمايندگان کشورش رانام می بردکه باثرچنين زدوبندهاوحمايت ازمواضع حکومت ، مجرمين ، مافيای موادمخدروقاچاق انسان وأثارعتيقه وجاسوسی مالک شرکت هاوملياردهادالرشده وهرخيانت واشتباه حکومت راتوجيه کردندحالانکه درنظام پارلمانی احزاب ، اهداف وبرنامه هاهستندکه درپارلمان رقابت ميکنندوطرف حکومت درپارلمان اشخاص نه بلکه احزابی اندکه عليه اکثريت حاکم درپارلمان وحکومت ائتلاف کرده اندبنابرين قاعده حکومت نميتواندبرپارلمان ازطريق تطميع افرادنفوذيابدوهرگزکارتهای سرخ بعدازيک شب سبزنخواهندشديارئيس حکومت نميتواندوزيری راکه خلع صلاحيت شده ديگرحمايت کند.
عصرماعصرمديريت ، تکنالوژی ، جهانی شدن وسيستم سالاريست وتازمانيکه سيستم سياسی واداری درکشورمامدرنيزه وازنوريخته نشودهرکسی غيرازکرزی هم بقدرت برسدجزچندچهره ، ديگرهيچ چيزی تغيرنخواهدکرداگرخارجی هاعوض ازديادلشکرشان سيستم رادرافغانستان ميساختندهرگزپول های سرازيرشده چنين به هدرنمی رفت ومسيرماروشن وتکليف مردم أشکارميشدولی بعدازبن جزتغيرنام شاهی ويک سفيده کاری برمنزل کهنه وفرسوده ، هيچ چيزی تغيرنکردچون مردم ماقربانی طرح وتوطئۀ پاکستان وخودخواهی وجهالت سياسی رهبران خودشدوبايدتاريخ رابارديگرتکرارکنيم.
افغانستان به نظام سازی نيازداردتاحکمرانی ، نظامی که بتواندجامعه رابسازدبحران امروز ناشی ازنبوديک جامعه مدنی است چنين جامعه ای رافقط دولت ملی ميتواندبسازدودولت ملی راجزاحزاب ملی ساخته نميتوانند دريک سازمان سياسی افرادی ميتوانندجمع شوندکه افکارواهداف مشترک داشته باشندونيازهای واحدی ، بدورازانتظاراست که تعدادزيادی ازسراسرکشوربرمحورخيانت توافق کنندپيامبراکرم {ص} ميگويد: امت من هیچگاه برمحورباطل متحدنمی شوند).
حزب نازی درألمان وحزب دمکرتيک خلق استثناء بودندبخاطريکه نازيهانه تنهادراروپامرتکب جنايات وحشيانه شدندبلکه جنگ جهانی راشعله ورساختندنبايدمردم جرمنی ديگربه احزاب سياسی رأی ميدادند؟ازکجامعلوم که همين بقايای حزب دمکرتيک خلق اگرازطريق انتخابات بقدرت برسندمصدرخدمات شايان بوطن نشوند؟چراکه نتيجه قلدری وخيانت رهبران خودراديدندعلاوه برين نه گروه های چپ ونه راست قديم ديگرأيديالوژيک مانده اندامروزاستادربانی باجنرال گلابزوی واستادسياف باسفيرامريکادريک ظرف غذاميخورند ، گلبدين بوزارت خارجۀ انگليس نماينده ميفرستد ، شينواری أوازبانوان راتجويزميدهد، راکتی باشکريه بارکزی درشوری فرکسيون ميسازدوطالبان بنابرشواهدومدارک انکارناپذيرازبرخی کشورهای عضوائتلاف پول وسلاح گرفته وروستارتره کی درمصاحبه باتلويزيون پيام افغان ميگويد : اگرجامعه جهانی برهبری امريکا”مقاومت ملی” رابرسميت شناخته واجازه دهندکه تمام نيروهای مطرح درافغانستان ازجمله طالبان يک حکومت مؤقت تشکيل داده وسپس انتخابات رابراه اندازندطالبان به خروج فوری ناتوپافشاری نخواهندکرداين سخن تئورسن ونطاق شورشيان درغرب ميرساندکه جنگ مخالفين مسلح ، انگيزه سياسی داردتادينی.
درهرکشوريکه احزاب قوی وملی سراغ نداردحاکميت ، قومی واستبدادی است پس مردم افغانستان به نظام پارلمانی نيازمبرم وبيشتردارندنظامی که قدرت را ازمرکزبولايت توسعه بخشدومشارکت ملی رادرعمل تبارزدهدنظامی که ازمردم ودرخدمت مردم باشدولی اين راه دشواريست که باموانع ومشکلات زيادی روبروخواهدشدچراکه عبورازيک حاکميت تک محور، قبيله سالار، خانوادگی وطبقاتی به يک نظام ملی ، مدرن ، مردمی ودمکرتيک أنقدرهم ساده نيست که هزينه نداشته باشدخوانين ومافيای موادمخدرومشايخ مفتخواردرين سيستم فرسوده منافع سرشاردارندکه نميتوانندشاهدتحول درين نظام باشندوخاموش مانند؟توزيع قدرت درولايات نه تنهازمينه سازتجزيه چنانچه مخالفين فدراليزم ونظام پارلمانی ادعاميکنندنيست بلکه باعث تحکيم وحدت ملی وروابط سازمانيافتۀ قانونی نهادهای دولتی نيزميشودفدراليزم گرچه درشرايط کنونی افغانستان قابليت تطبيق نداردولی درکشورهای کثيرالقومی عدالت اجتماعی رابوجه احسن تضمين نموده ودمکرسی مشارکتی راتوسعه خواهدبخشيدعدالتی که بامشارکت سران قومی درنظام هرگزتحقق پذيرنيست ؟چراکه اين رهبران جزتأمين مناقع خويش هيچ هدف ديگری ندارندوبخاطرچنين منافع تامشروع مرتکب هرنوع خيانت ميشوندوبازخيلی به سهولت ميتوانندعوام راتخديروتسخيروراضی سازندعوامی که حتی ازدرک کيف وکم چنين خيانت هاعاجزاند.
وقتی نظام ، ملی ودمکرتيک شدأراء مردم شمشيری ميشودبرحلقوم مفسدين ومجرمين ، کشورمادرحالت گذارازين قراردادهای تاريخ گذشتۀ اجتماعی وجامعۀ بدوی است وبايدمردم همه چيزشان رانوسازی کنندولی سوال اينجاست که تافکرکسی نونشودچيزی را ميتواندازنوسازد؟پس تافرهنگ دمکرسی ترويج نيابدوتابيداری سياسی مردم کاناليزه واکادميک نشودنميتوان عنعنات عقيم تاريخی وخرافات اجتماعی راکمرنگ ساخت بدبختانه درجوامع بدوی وسربسته عوض عقل ، همواره عواطف {احساسات} واردمعرکۀ سرنوشت ميشودعواطفی که همواره دربرابرمدرنيزم ، پلوراليزم ، سنت شکنی ، ابتکاروديگرانديشی توسط ارباب منافع بخصوص استخدام ميشودومردم را ازدرک واقعيتهای دردناک غافل ميسازدتاحديکه اين مردم هميشه برضدمنافع خودموضع گرفته وبدفاع ازدشمنان درکمين خفته ومرموزشان می پردازندبنابرين مردم بايدبيأموزندکه چه کنندوچرا؟
لبنان ازيک کشورجنگزده وسربسته وغرق درخشونت های قومی ومذهبی بخاطری خيلی سريع به الگوی ازکشورهای دمکرتيک وپيشرفته درخاورميانه تبديل شدکه رسانه هابوظيفه خودعمل کردنداين رسانه هادانشگاهی شدندبرای تدريس وترويج فرهنگ سياسی {حيات مدنی قانونمداروسازمانيافته} ، همديگرپذيری {تسامح ، تواضع ، حزم وگذشت}، رقابت مشروع{فرهنگ رقابت درجامعه} ، حقوق بشر{شناخت مبادی حقوق بشروشهروندی} وپلوراليزم {تکثرگرائی وتنوع فرهنگی وسياسی} که ذهنيت مردم رابامناظره های أکادميک فرهنگی ، سياسی وتاريخی وقفه ناپذيرازکانال های مخصوص چنين مباحث داغ ، صريح وجدی تغيردادندکسيکه تصورميکردفقط باميلۀ سلاح ميتواندحقوق خودرابدست أوردياقوم ومذهب اوبهترين است نظرش تغيرکردومتوجه شدکه بايدراه های مشروع ومردمی راجستجوکندتادر”دهکده جهانی” ديگرمحکوم وهمچومجرمی ازجامعه تجريدنشودچراکه درجهان ديگری زندگی ميکندجهانی که همه چيزش تغيرکرده است ولی درافغانستان ازين مباحث هنوزهم خبری نيست وحتی کانديدان رياست جمهوری ازمناظره فرارميکنندچون درين توهم اندکه “حقيقت مطلق ” باخودشان است وديگرهيچ چراکه هنوزهم درکشورما فرهنگ جنگ ، خشونت ، نيرنگ وفرارازمسئوليت پذيری حاکم است.
گرچی شنيدم که خرم تلويزيونی راباين منظورونشرفقط اخباررويدست داردولی بادرنظرداشت تجارب چندين ساله ميتوان پنداشت که هدف ازچنين ابتکاری قبل ازاينکه تدويرمباحث أزادعلمی درمسائل حادملی باشدتخديرعوام وذهنيت سازی درمسيرمنافع ومطالب رژيم است وفقط کسانی راوزارت درين ميزگردهادعوت خواهدکردکه ازخطوط سرخ عبورنکنندوازجانب ديگرسوالات جدی وجامع راهرگزمطرح نخواهندکردهدف ديگرش تدريس وتلقين وتحميل زبان پشتواست که درعين برنامه ، مخاطب ناگزيزميشودتادوزبان رابشنودواين وقيحانه ترين شکل استعماروتهاجم فرهنگی ومصادره حق شهروندی کسانيست که علاقه ندارندجزبزبان مادری خودموردخطاب قرارگيرنداگرتحميلگران ادعاميکنندکه بخاطروحدت ملی مادوزبان رامخلوط کرديم پس چرادرسرودملی مخالفت ورزيدند؟ چرادربانکنوتهاوحتی همين لايحۀ وزارت اطلاعات وفرهنگ ازدرج زبان فارسی امتناع ورزيدند؟ چرامانع نصب لايحۀ دانشگاه کابل شدند؟چراکلمات فارسی رامصادره کردند؟چراسيستم مخابرات بزبان فقط پشتوعيارشده است ودروزارت تعليم وتربيه نيزچنين تلاشی جريان داردبقدريکه زيرنام امتحان سويه واصلاحات اداری ميخواهندهنوزهم معلمين ومامورين غيرپشتون راکاهش دهندودرحاليکه اکثريت شاگردان حتی محصلين درصنف پشتون نيستندولی معلم واستادبزبان پشتوتدريس ميکندمگراينکارهم بخاطروحدت ملی است ؟چراشناسنامۀ ملی {تذکره} فقط بزبان پشتواست حتی تکت هواپيما؟چرا اکادمی علوم ، پشتوتولنۀ امروزشده است؟مگرتخمين فيصدی قومی درافغانستان ازطرف اين نهاد بخاطروحدت ملی بودياتوظيف 80%مامورين ملکی ونظامی ازقوم خاص درکابل ؟ چرامانع تأسيس تلويزيون جهانی فارسی شدند؟درده هاکشور، چندزبان ، ملی ورسمی است درکدام يک ، اين شيوه بدوی واهانت أميزمشاهده ميشود؟درحاليکه سرودملی کانادامثلابزبان های رسمی وملی کشوراست بنابرين رسانه های دولتی هرقدرزيادهم شوندعوض ترويج فرهنگ سياسی وملی فرهنگ قبيله راتبليغ ميکنندوذهنيت ملی راتخديرچنانچه درين راديوتلويزيونی باصطلاح ” ملی” ماشاهديم.
اگرفارسی نيزملی است وپارسيگويان ازحقوق وحيثيت مساوی برخوردارندحکومت بايدفقط بزبان فارسی دری صداوسيمای 24ساعته داشته باشدچنانچه بزبان پشتوطوريکه درخيلی کشورهای ديگرازجمله کاناداکه دوزبان انگليسی وفرانسوی زبان های ملی ورسمی اندرسانه هافقط به هريک ازين زبانهانشريه دارندکه شهروندحق انتخاب شنيدن ومشاهده راداردبدون اينکه براوچيزی تحميل شودچراپشتونهافقط بزبان مادری خودشان درکابل صداوسيمانداشته باشندوچراپارسيگويان وترکتباران نيز؟مگرتنوع فرهنگی وقومی راقانون اساسی نپذيرفته است؟چقدروقت پارسيگويانيکه ناگزيرانداخباربشنونديابرنامۀ تلويزيون دولتی رامشاهده کنندسرقت ميشود؟ بخاطريکه حس فزون طلبی خرم ها را اشباع کرده باشندوسليقۀ شخصی چندنژادپرست راپياده ، امروزدرپاکستان باوجوديکه پشتونه زبان ملی است ونه رسمی ولی چندين راديوتلويزيون مانندخيبرو—-فقط بزبان پشتونشريه دارد.
درافغانستان نيزبايدفارسی دری باهويت مشخص خودبرجسته شودونه چون شتربدم خری بسته باشدهويت نژادی وميهنی ديگرمليتهاراتغيردادندکافی نبودکه هويت فرهنگی پارسيگويان رانيزمسخ ميکنندامروزفقط اسرائيل وافغانستان بنام اجدادقبائل يادميشوندوبس چطورميتوان باچنين پشتونيزه سازی کشور، وحدت ملی رابذرکردوملت واحدی ساخت؟تادولت ملی نداشته باشيم وحدت ملی توهمی بيش نيست بازوروتزوير، ديگرنميتوان حق تعين سرنوشت را ازکسی گرفت پس بهتراست که به ارزشهای دمکرتيک واصل تکثرگرائی اعتراف کنيم ومرزهای قانونی حقوق ديگران رابحيث خطوط سرخ منافع ملی عبورناپذيرسازيم
دوستانی تصورميکنندکه فقراقتصادی عامل شورش درقبائل است مگردرديگرمناطق کشوروجهان فقروبيکاری سراغ نداردوجوان پانزده ساله چی نيازمادی داردکه خودش رابخاطرپول بکشد؟مگراعراب، ازبيکهاو— بخاطرمشکلات مادی تروريست شدند؟واگرفقر، عامل تروريزم وخشونت شودبايدهمه فقراء وبيکاران درگيتی ، پولداران راترورکنندبرعکس ، اعمارسرکها ، انکشاف وسرازيرشدن ميلونهادالر، موادمخدروخشونت رادرجنوب افزايش داده است بنابرين واقعيت نه فقروبيکاری بلکه نبوديک نظام صالح وقوی وقانونگراوملی که قادربرفع مشکلات جامعه درپرتوعدالت باشدعامل تداوم جنگ است وبقدريکه دولت ، فاسدوضعيف باشدمخالفين بهترميتوانندازمشکلات مردم استفاده سياسی نموده شورش وجنايات خودراتوجيه کنند کسانيکه ميخواهندمشکل افغانستان رابافرمولهای قومی حل نموده وجنگ راتوجيه اقتصادی کنندغيرمستقيم بدفاع ازطالبان مصروف هستنديعنی تروريزم راتوجيه ميکنندوبرای طالبان تبليغ عامل ديگر، عدم مجازات مجرمين ازجمله تروريستهاست که طالبان راجرئت بخشيده تابدون ترس وتشويش افرادشان رادرکابل وديگرولايات سازماندهی کنند واسطه ورابطه مخالفين دردستگاه دولت بروحيه وموفقيت أنهاچنان أفزوده است که پشتونهارادرسراسرافغانستان بارديگرجذب ميکنندچون مردم نيزباين باورشده اندکه دولتی چنين فاسدوضعيف هرگزقادربه شکست مخالفين نيست پس مابايدکاری کنيم که ازشرشان درامان باشيم اين يک قاعده است که هرقدردولتهاضعيف وفاسدشوندمخالفين أتهاقوی تر، جدی ترواميدوارترميشوندمگرنگفته اندکه : هرشکستی شکست ميأفريندو وهرموفقيتی موفقيت؟
کاشکه اوباماعوض 21 هزارعسکر، 21هزاردستگاه راديوتلويزيون درجنوب نصب ميکردتارستاخيزوتحولی درافکاروعنعنات عوام بوجودميأوردچون: خلق راتقليدشان برباد داد ای دوصدلعنت برين تقليدباد جنگ امروزدرمنطقه ، جنگ ميان سنت ومدرنيزم است ، ميان پلوراليزم و قبيله سالاری “باورهاورسوم حاکم درين مناطق”، ميان تجددوتحجروبالاخره ميان خرافات وايجابات چنين جنگی رانميتوان جزبا سلاح فرهنگ بردچون فرهنگ وخشونت دربرابرهم قراردارندکسانيکه کتاب رابدرياميأندازندبدون شک درين جنگ منافع ومشارکت دارندازجريان مصاحبه بادستگيرشدگان معلوم ميشودکه چقدرجاهل اندوچطوراستخبارات پاکستان ازطريق مدارس وروحانيون وابسته واجيرش جوانان خوشباوروساده لوحی خصوصاپشتون رادردام ميأندازد؟عواطف دينی کسانيکه درک ودانش سياسی ندارندبسترتغذيۀ تروريزم واستخبارات خارجی شده است که اگرباين مردم تبليغات نشودقرنهاقربانی ميشوندمردم بايدبيدارشوندتازيرنام دفاع ازاسلام وجهادفی سبيل الله ومقاومت عليه اشغال وبرتريخواهی بيش ازين درخدمت استخبارات پاکستان قرارنگيرندپس قبائل عوض ادارات مجلل وهايوی واربکی “مليشه” وتجهيزات نظامی بانکشاف فکری نيازدارندبرسانه هايکه عقائدخوارج رانقدکنندوبرای مردم تفهيم که دين چيزيست واستفاده ازدين چيزديگری تعجب است که حزب دمکرتيک خلق توانست ملاهاراعليه مجاهدين بگماردولی دولت اسلامی تاکنون ازسازماندهی روحانيون عليه تروريزم نه تنهاعاجزمانده است بلکه شورای علماء که مفتيان دولتی ودرباری اندمعاش را ازحکومت ميگيرندوخدمت رابه طالبان يعنی جناح نظامی وافغانی القاعده ميکنندچون کفرازمکه خيزدمسلمانی ديگرکجاماند؟
مردم افغانستان امروزبه دولتی نيازدارندکه فرهنگ ستيزنباشدحاکميت قانون ودمکرسی درغرب محصول تلاش حکام و رهبرانی است که بخاطرمردم سالاری ونهادينه شدن ارزشهای دمکرتيک ازهيچ ايثاری دريغ نورزيدنديکی ازروساء جمهورامريکادرزمان تصدی وظيفه يک صدوپنجاه مقاله بدفاع ازحاکميت مردم نوشت درحاليکه جناب کرزی ازهيچ تلاشی بخاطرانحصارقدرت فروگذارنکردوقتی روشنفکرماچنين باشدازيک خان وسرداروملاک وملاچه توقع ميتوان داشت؟ علت اينجاست که هنوزماذهنيت استبدادی و خود محوريعنی قبيله وی داريم ذهنيتی که نظام های متمرکزدرافغانستان ترويج نموده اندزيراکه رهبر درکشور حيثيت پدردرخانواده رادارد. ربی زدنی علما.