درنگی برنوشتهء “رو به فساد، پشت به قانون”
گاهی واقعاً باید به بعضی از آدم ها و نوشته های شان باید یک سلام، از همان «سلام» معروف بدهد و از کنار شان بگذرد. اما اتفاقاً گاهی داستان های را سر میکنند که باید خدمت شان عرایضی ارایه شود.
اخیراً نوشته یی در وب سایت باختر و پس از آن در شماره 57 روزچهارشنبه دهم سرطان روزنامة باختر زیر عنوان «رو به فساد، پشت به قانون» تحریر یافته که در آن پرت و پلاهای به آدرس آقای عطا محمد نور والی بلخ زده شده است.
روزنامة باختر دارای یک تذکره مجهول و در آن نام هیچ چهرة آشنای مطبوعاتی دیده نمی شود، ولی از شناسنامة وب سایت چنین بر می آید که این وب سایت و روزنامة هر دو متعلق به محمود کرزی، برادر آقای حامد کرزی می باشد. زیرا در لست موسسان وب سایت نخستین نام، از آقای محمودکرزی کرزی می باشد.
حالا وقتی دقت کنید اینگونه نوشته ها دو حالت میداشته باشند. یکی اینکه نویسنده کاملاً از واقعیت های عینی آگاهی ندارد و یا هم آگاهی دارد و حقایق را کتمان میکند، به هر حال اینگونه نوشته ها قول معروف یکی از فلاسفة بزرگ را که گفته بود «وقتی مغز کسی قبض شود، قلمش اسهال میشود» در ذهن تداعی می کند.
از آنجاییکه آن نوشته یک یادداشت مغرضانه و دور از آنچه واقعیت است، نوشته شده، من مطمئنم که مردم افغانستان و تاریخ که خیلی ها بی طرفانه واقعیت ها را در سینة خود ثبت میکند، آنچه را که حق است و آنچه را نا حق است، میدانند و ثبت میکنند، اما به خاطر فرونشاندن احساسات کوکاکولایی کسانیکه وقتی بر اریکة قدرت نشسته اند و اصلاً به فکر مردم نیستند و با سیاست های کور و نادرست خویش نتوانستند با مردم باشند و از مردم باشند و وقتی هم که این چوکی های سست و بی بنیادشان با پایه های کلوخی در معرض خطر قرار میگیرد با نوشتن چنین چرند و پرند ها به ذهن مردم سم پاشی میکنند. باید کمی روشنی انداخت.
اما بیش از همه به این ها اول یک سلام داد و پس از سلام:
شما در آغاز نوشته تان گفته اید که «برخی از کاندیدان برای افراد کمپاینش دو وظیفه نصب عکس های خود و پاره کردن عکس های حامد کرزی را داده بودند» و اضافه نمودید که کرزی با آرامش تحمل نمود.
اولاً باید خدمت تان عرض شود که شاید هیچ کاندیدی به این حد کوچک نمیشود که بگوید عکس فلان کاندید را پاره کنید، ثانیاً از آنجاییکه پروسة عکس چسپاندن کاندیدان یکباره و بدون هیچ قید و شرطی آغاز گردید. ما شاهد کندن و پاره کردن عکس های سایر کاندیداها از جمله حامد کرزی، بیش از هرجای دیگر در کابل بودیم، اما کجا آقای کرزی خاموش نشست و تحمل کرد، حتی در این باره سخنگوی ریاست جمهوری هم بیانیه داد پس چی کاری بیشتر از این انجام میداد.
در ادامة این نوشته می آید که «در این جریان بسیاری به باور رسیدند که کاندیدان ظاهراً مطرح (خارجی ها با چنین القابی به اینان وجهه داده و خواستند تا آنان را به صورت مصنوعی مطرح سازند) اخلاق شان را با این عکس پاره کردن ها به نمایش گذاشتند».
حالا آقای نویسنده خدمت شما عرض شود که به گمان من هیچ یک کاندیدی درین دور ریاست جمهوری گمنام تر و بی نام تر از آنروزی که کرزی با طیاره خارجی ها در هلمند دیسانت شد نیستند و هیچ کاندید به پایة آقای کرزی مصنوعی مطرح نشده. مطرح شدن مصنوعی ما به کسانی میگوییم چهره نا آشنا به مردم باشدو با طیاره دیسانت شود، یک فورم لباس مشخص نداشته باشد و کله اش از جنوب و کلاه اش از شمال و کالایش از ناکجاها انتخاب شود.
شما از انتقاد و هرزه گویی به جان کاندیدا ها یکباره به جان عطا محمد نور، والی بلخ می افتید و می گویید که عطا محمد نور با پشتیبانی اش از داکتر عبدالله، قانون شکنی میکنند و با چاپ کردن عکس خود در کنار داکتر عبدالله، خودنمایی میکند.
باید گفته شود که اصلاً تا حال در هیچ جایی و در هیچ رسانه یی عطا محمد نور حمایتش را از کسی اعلام نکرده است. اگر فرضاً چنین کاری هم صورت گیرد و عطا محمد نور حمایتش را از کاندید مشخص اعلام کند حمایت از یک کاندید مشخص حق مسلم و قانونی هر شهروند می باشد، فقط شخصی که در مقام دولتی می باشد حق کمپاین برای هیچ کاندیدی را ندارد. حالا باکسیکه خودش رئیس جمهور است و خلاف قانون در چوکی نشسته و عملاً از کرسی ریاست جمهوری برای خود کمپاین میکند، چه معامله یی صورت گیرد؟
دیگر اینکه چاپ شدن عکس آقای نور با داکتر عبدالله، یک عمل متحیر کننده نیست، زیرا این دو فرد از سالهای دوری باهم و در کنار هم مبارزه کرده اند، زیسته اند و باهم بوده اند و درین دوران عکس های فراوانی باهم و صحبت های زیادی باهم داشته اند. به نظر من متحیر کننده عکس های جوره یی اند که دیروز یک دیگر را دشنام میدادند و عیب بیشتر درین است که روزی کسی را جنگ سالار و تفنگ سالار خطاب کرده از بازویش بگیریم و به بیرون پرتاب کنیم و باز روزی او را دوباره در آغوش بگیریم و عکس او را با معامله جدید در کنار خود بچاپیم.
همینسان می گوید که کمپاین رسمی و علنی عطا محمد نور در مزار در حقیقت سرکشی و زورگویی او در برابر رئیس جمهور است و می نویسید که وقتی حاجی دین محمد والی کابل به کمپاین کرزی پاگذاشت از وظیفه اش استعفا کرد. و در مقابل عطا محمد نور در مزار شریف ممانعت هایی را در برابر کمپاین کاندیدای دیگر، مخصوصاً حامد کرزی قرار داد و به صورت غیر مستقیم نگذاشت تا عکس های کرزی بر در و دیوار شهر نصب گردد و بلاخره اعلان کرد «به کسیکه خانواده اش به مواد مخدر آلوده باشد رأی نمیدهم، که تلویحاً به کرزی اشاره میشود.»
حالا من ندانستم که منظور شما از کمپاین رسمی در مزارشریف چه است؟ شما اگر مفهوم کمپاین رسمی را میدانید باید بفهمید که کمپاین رسمی آنگونه کمپاینی را میگویند که آقای مجددی در حق آقای کرزی انجام داد، کمپاین رسمی کمپاینی را میگویند که آقای جمعه خان همدرد والی برحال پکتیا در کنار آقای کرزی انجام میدهد. کمپاین رسمی کمپاینی است که روزانه وزیر محترم داخله در دفتر کارش انجام می دهد و چوکی های دولتی را در مقابل کمپاین معامله می کند و همینسان آقای داوودزی رییس دفتر رییس جمهور عملاً در کمپاین سهم فعال می گیرد.
میگویید که حاجی دین محمد وقتی پا به کمپاین کرزی گذاشت استعفا کرد. شما باید بدانید که از بودن آقای حاجی دین محمد کی خبر داشت که از رفتن شان خبر شود، یا اینکه بودن و نبودن او چه اثری در کابل میتواند داشته باشد؟ اما قضیه نور چنین نیست، او درین هفت سال سیاست روشن داشته، در تأمین امنیت نه تنها درمزار بلکه شمال نقش عمده و کلیدی داشته، او تریاک را محو کرده، در تعمیم دموکراسی و نظام مدنی در شمال به ویژه مزارشریف کوشیده است. یگانه ولایتی که قانون و قانونیت و دولت داری در افغانستان در آن مشاهده میگردد ولایتی است که آقای نور در رأس آن قرار دارد، حالا قضیه او با حاجی دین محمد چه ربط دارد؟
از ممانعت کمپاین کاندیدا های دیگر به ویژه کرزی حرف زده میشود، من از تمام رسانه ها و مطبوعات دعوت می کنم تا بیایند و ببیند در مزار شریف چی میگذرد. واقعیت امر اینست که درمزار شریف همه کاندیدا ها به صورت منظم دفتر دارند، کمپاین میکنند، عکس های خود را چاپ و نصب کرده اند و هیچ ممانعتی در مزار شریف در برابر هیچ کاندیدی نیست، به گمان من درد اساسی درین است که چرا عطا محمد نور به کرزی کمپاین نمی کند.
اینکه آقای نورگفته است به کسی رأی نمیدهم که خانواده اش به مواد مخدر آلوده است. شما فرمودید که تلویحاً اشاره به کرزی است. حالانکه آقای نور از کسی نام نبرده همان قصة معروف است که دزد درسر خود پَر دارد.
جایی در این نوشته آمده و قبول شده در افغانستان فساد و زرع و قاچاق مواد مخدر همه گیر شده میباشد. اما گفته می شود که چرا آقای عطا محمد نور به آنانی که از هیچ، به سرمایه های افسانوی رسیده اند و تعداد قصر هایشان را در یک ولایت شش مستوفی حساب کرده نمیتوانند اشاره ای نمی کند.
می گویید که فساد و قاچاق همه گیر شده یعنی بلا استثنا. وقتی همه گیر شده بپذیرید که این هم از دستاورد های آقای کرزی درین هفت سال حکومتش بوده.
نمیدانم منظور شما از رسیدن افراد به سرمایه های افسانوی چه کسانی می باشد، به هر حال مردم میدانند که خانواده های هستند که چطور از یک رستورانت کوچک و بشقاب شویی و چای باشی گری امروز یک برادر خان قبیله، برادر دیگر قاچاقبر حرفوی مواد مخدر و برادر دیگری هم تاجر مافیایی گردیده و چه معادن و چه دارای های عامه را بدون عاروغ قورت میکنند.
اگر در اینجا خواستید بفهمانید که عطا محمد نور دارایی جمع کرده و تعمیر ساخته، به گذشتة آقای نور هم اگر نگاه شود، پدر وی تاجر بوده و از سالهای متمادی از خوانین منطقه بوده و تجارت مستمر داشته است.
در قسمت پایانی این نوشته گفته میشود که آقای عطا محمد نور امروز از ثروتمندان به نام افغانستان به حساب می آید و این سرمایه از خانواده به او به ارث نمانده. با آنکه آقای نور از پدر تاجر بچه بوده، اگر به هفت سال پیش او را با هفت سال پیش دیگران مقایسه کنیم، آقای نور چندان رشد قابل ملاحظه یی اقتصادی نسبت به آنانی که واقعاً امروز سرمایه های افسانوی دارند، نداشته ، زیرا او هفت سال پیش نیز مالک حویلی و باغ و شرکت وتجارت بوده، در کدام رستورانت امریکا گارسون نبوده، اما جای درنگ آنانی هستند که از گارسونی به زور و زر فراوانی رسیدند.