خبر و دیدگاه

اهميت انجام انتخابات رياست جمهوري افغانستان

voting_afghanistan2

درين روز ها بعضي از مقامات دولتي و خارجي طوري حرف مي زنند که گويا امنيت درکشور کاملاً مختل شده، برخي از اين گفته ها اين گونه يک فکر را به وجود مي آورند، که امنيت آنقدر خراب شده که امکان ندارد انتخابات صورت بگيرد، درحـالي که انجام دومين دور انتخابات رياست جمهوري در واقع پيروزي ملت افغان درتعقيب روند دموکراسي، دولت سازي، استحکام دولت، استحکام نظام قانوني وانسجام حيات ملي مي باشد.

اين تعقيب آن روندي است که از کنفرانس بن آغاز شده و تا امروز دوام کرده، بعد از کنفرانس بن اولين انتخابات در کشور ما توسط سازمان ملل متحد صورت گرفت، تمام امور انتخابات به دست خارجي ها وملل متحد بود، مگر اين بار کميسيون مستقل انتخابات که يک کميسيون افغاني است انتخابات را به راه مي اندازد.

تا امروز اين کميسيون با ثبت آن هموطنان ما که از ثبت بازمانده بودند، با وجود بعضاً اخـلال امنيت توسط طالبان اين مرحله را به مؤفقيت تعقيب کرده اند، خوشبختانه درجريان ثبت واقعۀ ناگواري رخ نداد، مگر ازچند ماه به اين طرف است که چند نفر البته آغاز آن از خارج شروع شده،از لويه جرگه به عوض انتخابات حرف مي زنند، يعني مي خواهند که انتخابات صورت نگيرد و به عوض آن لويه جرگه آنهم لويه جرگه عنعنوي يعني يک تعداد را حسب خواست خود شان به عضويت لويه جرگه انتصاب نمايند و داير سازند و توسط آن يک مجلس ويک رئيس جمهور را انتخاب نه بلکه انتصاب نمايند و روند عادي نظام را براي پنج سال به عقب بيندازند، حـال که کشور به انتخابات قريب شده است، حتي عالي ترين مقام وزارت امور داخله از ناآرامي درجه بالا، متوسط وپائين حرف مي زند، درحـالي که خود تعداد طالب را که براي اخـلال امنيت کار مي کنند پانزده هزار نفر مي داند ونيروهاي نظامي ما به بيش از به صد هزار رسيده وقواي امريکايي و ائتلاف مي رود به هشتاد هزار تقرب نمايد، يعني يکصدوهشتاد هزار سپاه تعليم ديده، اکثراً با سلاح پيشرفته وبا پوشش هوايي خود را از تأمين امنيت ناتوان نشان مي دهند، با اين گونه اظهارات شک وترديد را به ميان آورده مـورال ملي وبين المللي را تضعيف کرده و مـورال طالبان رابلند مي سازند، در صورتي که اين مقامات داخلي وخارجي با اين قدرت، پلان هاي نظامي و امکانات اقتصادي ونظامي خود را ناکام مي بينند، مي توانند جا خـالي نمايند وبه کساني شانس بدهند که از اين توانايي ها درست استفاده نمايند وديگر فرصت را براي گروپ هاي کوچک خراب کار ندهند که با ايجاد حوادث، امنيت را اخـلال کنند.

نگارنده فکر مي کند که انتخابات بايد صورت بگيرد و گذاشته نشود که روند نظام سازي افغانستان يک بار ديگر توسط فکرهاي غرض آلود ناکام ساخته شود، هرطور شده، بايد در ولسوالي هايي که تا حـال دولت تسلط قايم کرده نتوانسته بايد تسلط قايم ساخته شود و اول انتخابات درهمان ولسوالي ها صورت بگيرد ويک تعداد از قواي نظامي در آن محلات وسرحدات طور دايمي مستقرساخته شود. نمي دانم دراين روزهاي که قوت هاي نظامي پاکستان از زمين وهوا برسوات و وزيرستان با يک آتش قوي عمليات دارد و ساحه را براي طالبان پاکستاني وبين المللي ضيق ساخته، چرا قوت هاي افغاني و ائتلاف بين المللي اين فشار را از اين طريق زياد نمي سازند وکار را يکسره نمي نمايند، دراين حـالت که زمين دفعتاً براي مقامات رهبري طالبان با آن که تا هنوز به خود شان آسيب رسانده نشده، مگر ضيق ساخته شده بازهم چطور اظهاراتي به سود قدرت طالبان مي نمايند ومي گويند که در 134 ولسوالي امنيت به يک سويه آسيب پذير مي باشد، اين خود باعث باور نمي باشد، درغير آن اين تعداد عساکر داخلي وخارجي دست بسته نشسته اند که چند گروپ با وجود پوشش هاي هوايي عمليات نظامي پاکستان و نظاميان امريکا از سرحدات عبور مي نمايند،حتي خود را در شمال افغانستان مي رسانند.

فکر مي کنم هر قدر چنين اظهارات غير مسؤولانه صورت بگيرد و عليه فساد اداري مقابله صورت نگيرد، اعتماد مردم نسبت به دولت کاهش مي يابد و وسيله مي شود تا مردم ازترس براي طالبان مساعدت نمايند درغير آن طالب نمي تواند ازين گونه قدرت مانور وسيع استفاده نمايد و با حادثاتي دراينجا و در آنجا آنقدر بيم وهراس رادر وزارت داخله ايجاد نمايد که برخي ديگر انجام انتخابات رياست جمهوري را محـال نشان بدهند.

اگر واقعاً امکان نباشد که در 10 يا 16 ولسوالي انتخابات صورت نگيرد که من باور ندارم بازهم بيست فيصد رأي دهنده گان از اشتراک محروم مي مانند، ولي هشتاد فيصد که اشتراک نمايد در واقع انجام انتخابات اقوام آراي اکثريت هشتادفيصد مي باشد.

ازطرف ديگر از زبان برخي از کانديداها مي گويند که چون امنيت نيست نمي توانند در ولايات کمپاين نمايند، درحـالي که در پردۀ تلويزيون ها مسافرت وحضور دکتور رمضان بشردوست را دربين جمعيت بدون محافظ در جـلال آباد، درلغمان و درکنر که از ولايات ناامن محسوب مي شوند ملاحظه کرديم که برابطـال اين ادعا که به ولايات سفر کرده نمي توانند، حکم مي کند، کانديدايي که نزد مردم خود رفته نمي تواند، بايد کانديدا نشود، کانديدايي که يکروز در کشور کار نکرده وحتي تجربۀ يک روز کار عملي را ندارد، بايد خود کنار برود وباعث ضياع اين همه پول هاي امدادي نگردد، اگر امکان مي داشت مصارف انتخاباتي را از کانديداهاي که از پنج فيصد آراي کمتر بياورند گرفته مي شد، حـال بيش از سه يا چهار کانديدا باقي نمي ماند وهر تحصيل کرده واقعي و حتي تحصيل کرده هاي دروغين به ميدان آمده نمي توانستند.

به هر صورت مردم مي خواهند که انتخابات صورت بگيرد، حتي فکر مي شود که طالبان همان طوري که روند ثبت نام را برهم نزده اند و از روند مبارزه با پوليو حمايت کرده اند، با سنگ اندازي دربرابر انتخابات بدنامي را قبول نمي نمايند،زيرا انجام و انجام نشدن انتخابات به طالبان ارتباطي نمي گيرد، البته وقت آن رسيده که براي تأمين امنيت کشور همان طوري که زرداري رئيس جمهور پاکستان تا اين لحظه از قاطعيت کار گرفته بايد حکومت ما و ائتلاف بين المللي نيز از قاطعيت کاربگيرند، چه چنين يک فرصت ديگر به دست نخواهد آمد، زيرا تا فيصله موضوع کشمير حکومت پاکستان به گروپ هاي تندرو اسلامي ضرورت دارد و از آن ها صرف نظر نمي نمايد،مگر رساندن ضربه اساسي به طرف مقابل وکار براي انکشاف اقتصادي وکاهش گروه بيکاران خود به خود امنيت دايمي را مي آورد ازپيش گفتن اين که انتخابات شفاف صورت نمي گيرد، يک اتهام بي بنياد است چه گفته شده که صد ها ناظر از اروپا و امريکا و صد ها ناظر از طرف خود کانديداها انتخابات را کنترول مي نمايند، خود کميسيون مستقل انتخابات نيز درکنار خود مشاورين خارجي درکميسيون رسانه ها وکميسيون شکايات دارند که همه مراقب اوضاع مي باشند، مگر کانديداهاي ضعيف که مي دانند رأي آورده نمي توانند از حـالا مي خواهند، انتخابات را غير عملي معرفي کنند يا بي باور بسازند.

بناءً ملت از انتخابات شفاف حمايت مي کند وحتي اين انتخابات بدون حادثات صورت مي گيرد وناظرين داخلي وخارجي خاصتاً رسانه ها بايد از آغاز تا انجام صحنه هاي رأي دهي را تحت نظر شان قرار بدهند، مگر انتخابات بايد صورت بگيرد، درغير آن به تصاويب لويه جرگه هاي اضطراري وقانون اساسي وتصاويب آن بي اعتنايي صورت مي گيرد زيرا در قانون اساسي ترکيب لويه جرگه تعيين شده و ديگر نمي شود خارج آن شخصي بتواند طرفداران خود را وارد سازد.

براي آن که پروژه خود را به تصويب برساند ديگر اين که اگر انتخابات صورت نگيرد ،چون درقانون اساسي براي حکومت موقت حکمي وجود ندارد،غير از آن که حکومت فعلي هم بدون مجوز قانوني دوام کندديگر راهي باقي نمي ماند واين هم طوري که گفتم چنين اجراات قانوني نمي باشد.

بناءً يگانه راه، اجراي انتخابات مي باشد و ديگر راهي باقي نمي ماند، ازطرف ديگر درهر امر طالبان را نشاني کردن درست نيست، بسياري ناامني ها توسط دزد ها وگروه هاي نادار بيکار نيز صورت مي گيرد، بناءً بايد راه هاي بيرون رفت از اين وضع از لحاظ اقتصادي جستجو شود و درولايات بي امن مخصوصاً چند پروژه توليدي ساخته شود، يا با توزيع اراضي دولتي براي نيروهاي کار استعانت شده و براي سه سال به توليد خود آغاز نمايند، اقدام صورت بگيرد تا آن که نظام سازي را به اين بهانه مختل نسازند.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا