خبر و دیدگاه

نشست فرمت مسکو؛ نتایج و پیامد ها

پنجمین نشست فرمت مسکو در کازان روسیه با صدور بیانیه‌ای مشترک، توام با لفاظی های معمول و متعارف دنیای دیپلماسی و سیاست روز، پایان یافت. تقریبا همه ی اشتراک کننده گان به جز از تاجیکستان، با دیدگاه های منفعت طلبانه، شعار های تکراری مبارزه با تروریزم، مقابله با داعش( چون در دنیای امروزی، تعریف واحدی بر سر تروریسم وجود ندارد و از طالبان تروریست منحیث متحد در امر به اصطلاح مبارزه با تروریسم نامبرده می شود)، تشکیل دولت فراگیر و خواست تضرع آمیز از طالبان برای همکاری با منطقه، در این نشست اشتراک داشتند. 

در پایان قطعنامه ای صادر شد و اعضای این نشست، با امید های واهی و فرسنگ ها دور از واقعیت، توقع کردند تا بواسطه طالبان از شر تروریسم دولتی که بانی تروریسم منطقه ای نیز است، خلاص شوند. جدا ازاین مسئله، در بیانیه‌ پایانی این نشست آمده است که  طالبان باید با اقدام‌های عملی ثابت کنند که از تبدیل شدن افغانستان به کانون تروریسم، بی‌ثباتی و گسترش آن در منطقه جلوگیری می‌کنند، در حالیکه رژیم طالبان عملا در خدمت برنامه های مخل امنیتی بواسطه کارت تروریسم قرار گرفته است.

روسیه، هند، چین، تاجیکستان، قزاقستان، اوزبیکستان، ایران، قرغیزستان و ترکمنستان از اعضای فارمت مسکو هستند. همچنان نماینده‌گان کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر و ترکیه به‌عنوان اعضای ناظر در این نشست اشتراک کرده‌اند. وزارت خارجه روسیه قبلا اعلام کرده است که طالبان به‌عنوان مهمان در این نشست دعوت شده‌‌‌اند. قبلا نیز ضمیر کابلوف گفته بود که وزیر خارجه روسیه، سرگی لاوروف با امیر خان متقی وزیر خود خارجه طالبان، دیدار نخواهد کرد چون وی تنها منحیث مهمان در نشست فارمت مسکو اشتراک خواهد کرد، نه منحیث عضو فعال و دیدار های متعارف و تصمیم گیری های این چنینی، منحصر به اعضای فعال است نه آن هایی که تنها جهت استعماع بحث ها، در این چنین نشست ها اشتراک می کنند و در مراودات معمول و صدور قطعنامه ها سهمی ندارند.

به هرحال، اگر چه نشست امسال فارمت مسکو، با اعضای بیشتری نشان از یک گستردگی مفهمومی در قبال تشریک مساعی منطقه ای در خصوص مسایل حاد امنیتی و سیاسی دارد، اما همانطوریکه پیش بینی می شد، این چنین نشست ها تنها در حد یک قطعنامه باقی می مانند و تاثیر چندانی بر شکستاندن بن بست ها ندارند. حال به بررسی چند مورد از نتیجه گیری های نگارنده که جزییات این سفر، روند اشتراک اعضای آن و محتوای قطعنامه صادر شده را مرور کردم، می پردازیم:

  • در نشست کنونی، روحیه تند تر و تهاجمی تر نسبت به وضعیت تحت کنترول طالبان به استثنای چین که منافع راهبردی اقتصادی و سیاسی با طالبان پیدا کرده، وجود داشت. تقریبا همه اعضای این نشست نارضایتی خود را از وضعیت فعلی اعلام کردند و کار کرد دو ساله رژیم طالبان را نا مقنع دانستند. این به خودی خود، نشان می دهد که منطقه محاسبه کرده که باطالبان نمی توان برای درازمدت کار کرد و امیدی به این گروه داشت؛
  • اعضای اشتراک کننده این نشست با بیانیه ها و صدور قطعنامه،  به گونه تلویحی از وضعیت بد امنیتی افغانستان، رشد و افزایش قاچاق مواد مخدر، تقویت هسته های تروریستی و بزرگ شدن خطر تروریسم که به گونه روزافزون امنیت منطقه را تهدید می کند، ابراز نارضایتی کرده و ضمنا تایید کردند که بانی تروریسم در افغانستان و بستر ساز زمینه های نا امنی برای امنیت منطقه، رژیم طالبان هستند و اگر در درازمدت وضعیت تغییر نکند و طالبان متوجه حقایق نشوند و کماکان به حمایت از تروریسم ادامه دهند، منطقه و اعضای این نشست، فکر بدیل آن را نیز منتفی نمی دانند. این موضوع به صراحت نشان می دهد که منطقه متوجه ماهیت اصلی گروه تروریستی طالبان شده و اقدامات احتمالی را نیز از نظر دور ندارد؛
  • خواست جمعی اعضای این گروه از طالبان،  مبنی بر اعاده حقوق بشر، زنان، تشکیل حکومت فراگیر، سهیم سازی اقوام و ایجاد زمینه های انعطاف  در امر حکومت داری، پیامی مهمی داشت. یعنی اعضای این نشست به طالبان فهماندند که برای کسب مشروعیت و به رسمیت شناسی، ابتدا باید مشروعیت داخلی کسب کرد و بعدا در انتظار کسب مشروعیت خارجی و بین المللی بود؛
  • اعضای فعال این نشست، صریحا اعلام کردند که مترصد وضعیت نا به هنجار افغانستان هستند و خطر بالقوه تروریسم را جدی در نظر دارند. این پیامی بود که طالبان باید دریافت کنند که منطقه تحمل چنین ماجراجویی های سیاسی و امنیتی را ندارد و اگر زودتر تغییر فکر و عمل ندهند، منطقه در قبال شان، تصمیم خواهد گرفت؛
  • اعضای این نشست،  به گونه علنی حضور دوباره و فعال امریکا در تعاملات و دینامیک امنیتی منطقه را، غیر قابل تحمل دانسته و اذعان کردند که منطقه باید در موارد همچون افغانستان تصمیم بگیرد و اجازه بازگشت امریکا به منطقه داده نخواهد شد. چون منطقه و اعضای این نشست، امریکا را عامل و مسبب اصلی بحران افغانستان می دانند و حضور دوباره آن را در راستای اهداف امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود، مثبت ارزیابی نمی کنند؛
  • نشست فرمت مسکو همانند سابق، با لجاجت ها و خود سری های طالبان نیز همراه بود. این گروه، توافق با منطقه را رد کرده و اذعان کرده اند که حکومت مشروع دینی را حاکم ساخته اند. به باور این گروه، هیچ نسخه خارجی به جز از نسخه راولپندی، نمی تواند مشکل افغانستان را حل کند. حتی نگرانی های منطقه را چندان وقعی نگذاشتند و به حرف های تکراری گذشته خود، پافشاری داشتند.

با این حال، آن چنانی که پیش بینی شده بود، نشست فارمت مسکو، تنها جنبه نمادین در عرصه فعال گری دیپلماتیک برای روسیه بود. روسیه در شرایط التهابی جنگ اکراین، خواست پیام قوی ای برای امریکا و غربی ها بدهد که دیگر تحمل حضور شان را در منطقه ندارد و مترصد وضعیت است. همچنان روسیه در تلاش است تا از طریق دیپلماتیک و اعمال تاکتیک های “تطمیع و فشار”، طالبان را وادار به تشکیل حکومتی بسازد که از یک طرف وجه کامل و مطلق طالبانی و تروریستی آن که جنبه تک قومی نیز دارد، برطرف شود و از سوی دیگر، تا حد امکان، از درگیر شدن در جبهه جنوبی و مجبوریت حمایت از گروه های ضد طالبان را به عنوان گزینه های احتیاطی، برای فعلا معطل نگهدارد. این کار نشان می دهد که تلاش روسیه و متحدانش، اساسا رویکرد امنیتی ندارد و تلاش می شود تا قضیه تحت کنترول طالبان، بواسطه ابزار های دیپلماتیک و سیاسی و چنین کنشگری های منحصر به فرد، حل و فصل شود. در صورتیکه روسیه، منطقه و اعضای این نشست به این نتیجه برسند که مشکل امنیتی افغانستان، راهکار سیاسی ندارد، روی کرد نظامی و حمایت از روند های ضد طالبان، در دستور کار قرار خواهد گرفت. این روی کرد امنیتی، در اصل عمر رژیم طالبان را کوتاه خواهد کرد و عرصه داغی از تقابل میان روسیه و امریکا خواهد بود.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا