خبر و دیدگاه

آیا راهبرد دفع خطر از طریق تزریق پول نتیجه می دهد؟

 

طالبان به عنوان خشن ترین گروه تندرو با تفکرات عجیب و قرائت های نادر از دین و عقیده، حقیقی ترین شکل یک سازمان تروریستی و جنگی در زمره سازمان های تندرو محسوب می شود. از زمان به قدرت رسیدن این گروه در آگوست ۲۰۲۱ اکثریت کشور های پیرامونی و دور، علی رغم تفاوت های سیاسی و عملکردی با این گروه، از طریق راهبرد تزریق پول در صدد دفع خطر بوده اند. نمونه کاملی از این دست پاداش های جزیه مانند، در دستور کار کشورهای مانند چین، قطر، امارات، ایران بوده است. امریکا با ارسال بسته های کمکی و تشویقی چهل میلون دالری در هفته، به تحکیم و قوام بیشتر رژیم طالبان کمک کرده است. طالبان با امتزاج عقیدۀ سیاسی با جستجوی راه های درآمدزایی اقتصادی، تلفیقی از یک راهبرد منظم و موثر را برای بقای خود یافته اند. این گروه با ایجاد زمینه و بستر برای سرمایه گذاری کشور های تشنۀ معادن و جغرافیای افغانستان، رشد قاچاق مواد مخدر و ایجاد بستر لازم برای پرورش و تقویت تروریسم، در آمد خوبی داشته است.

قرار اطلاعات موجود، تنها در دو سال گذشته بیش از دو ملیارد دالر امریکایی از طریق بسته های کمکی در اختیار طالبان قرار داده شده است. این ارقام تنها به صورت رسمی تایید شده است، در حالیکه اطلاعات موجود نشان می دهد که بیش از سه میلیارد دالر دیگر به گونه مخفی به این گروه تحویل داده شده است. شاید جای تعجب باشد که چطور ارزش پول افغانی در برابر اسعار خارجی سقوط نکرده است. در اصل، این تزریق پول های اوپراتیفی برای این گروه است که ارزش پول افغانی را ثابت نگهداشته است.

برای طالبان جز ثروت و قدرت، منافع ملی مردم  افغانستان، اهمیتی ندارد. این گروه از دین منحیث ابزار در جهت برآورده ساختن منافع گروهی خود استفاده می برد. اخاذی، ربودن اتباع، کشت مواد مخدر، فروش اسلحه، معامله بر سر مسائل سیاسی و اغماض در موارد خاص عقیدتی، این گروه را بسیار محتاج پول ساخته و نوعی اعتیاد را برای آنها به وجود آورده است. اعتیاد طالبانی برای کسب پول از هر منبعی ای، عمر این گروه را کوتاه خواهد ساخت. در ضمن، این اعتیاد به پول، این گروه را بیشتر در گرو حلقه های استخباراتی گیر آورده است. همانطوریکه تاریخ ایجاد و روی صحنه آوردن آن نیز نتیجه یک سنجش استخباراتی بوده است.

در موارد دیگر، اغماض طالبان از مسائل خاص اسلامی و عقیدتی، مانند حقوق مسلمانان جهان که وجیبه دینی است، شک و تردید های را در خصوص ماهیت آن به وجود آورده است.  از اینکه طالبان را خشن ترین گروه می توان نام داد؛ بنا این گروه در کشتار مردم مسلمان، بدون تعلل عمل کرده است. اما در مواردی با غیر مسلمانان، رفتار انعطاف پذیر داشته است. در بسیاری مواقع در هنگام گروه گان گیری، غیر مسلمانان از نزد طالبان زنده برگشته، اما مسلمانان با فجیع ترین شکل کشته اند. این خود نشان میدهد که طالبان یک گروه منفعت طلب و استفاده جو، از نام دین و عقیده اسلامی است و در این هیچ جای شکی وجود ندارد. در ضمن، این گروه که خواستار تامین عدالت در فلسطین، تامین حقوق مسلمانان در میانمار، کشمیر و اقصی نقاط جهان است، چرا تا حال در مورد مسلمانان ایغور، حرفی نگفته است؟ جای تعجب است که طالبان تا پیش از سلطه بر افغانستان، هرازگاهی در حمایت از مسلمانان، در نقاط مختلف دنیا از جمله در چین، فلسطین، کشمیر تحت اداره هند، میانمار و دیگر نقاط دنیا، بیانیه هایی صادر می‌کردند؛ اما طی دو سال گذشته، سخنگویان و رهبران این گروه، حتی یک کلمه در مورد وضعیت مسلمانان در چین نگفته‌اند.  این گروه حالا با چینی ها، سر از یک گریبان می کشد و مسئله حمایت از مسلمانان اویغور را موکول به عدالت و نظام چینی کرده است. طالبان گروه ثروت اندوز، تجمل طلب و پول دوست است که تنها برای پول مانند گروه های مافیایی عمل می کند.

سرمایه گذاری های چین، قطر و سایر کشور های همسایه افغانستان در این کشور، نشان می دهد که این پول است که زمینه این سرمایه گذاری را مساعد ساخته است؛ نه عملکرد و سنجش سیاسی طالبان. این گروه در بدل رشوه، حاضر اند تمام افغانستان را در اختیار برنامه های دیگران قرار دهند. گروه طالبان، گروه معتاد به عیش و عشرت و سرمایه اندوزی شده است. این گروه به خوبی آموخته است که چگونه با استفاده از موقعیت ها، سرمایه کسب کند. در واقع، اصل اختلاف میان سران طالبان نیز از همین منبع آب می خورد. انشعاب در میان گروه طالبان به شبکه حقانی، گروه قطر، گروه ملا یعقوب، گروه قندهار و شبکه هلمندی ها، اساسا مربوط به اصل تقسیم ثروت بجا مانده از دولت فعلی، معادن افغانستان، برنامه های کشور های بیرونی و تقسیم عاید سیستم دولتی افغانستان است. این گروه علی رغم اختلاف عمیق روی تقسیم ثروت و قدرت، به صلاح دانسته تا روی یک توافق نامقدس ثروت اندوزی، کنار هم بمانند و کماکان بر گرده های مردم، حکومت کنند. از این نقطۀ ضعف، کشور های منطقه و فرامنطقه سود برده و راهبرد تزریق پول برای رام ساختن طالبان را در جنب تعامل تاکتیکی، در دستور کار قرار داده اند. این جزیه دادن ها برای گروه مافیایی طالبان، عواقب نا میمونی برای امنیت منطقه و جهان خواهد داشت. عواقبی که حتی نمی توان آن را بواسطه تزریق پول هنگفت هم پیشگیری و مهار کرد. منطقه هنوز ماهیت اصلی طالبان را به درستی درک نکرده است. این عدم درک درست از ماهیت و اهداف به قدرت رسانیدن طالبان، برای منطقه و جهان، بهای گران نا امنی و تشنج امنیتی را به دنبال خواهد داشت.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا