خبر و دیدگاه

پنج خطای بزرگ گورباچف، که منجر به فروپاشی اتحاد شوروی و تک قطبی شدن جهان بدست امپریالیسم جهانخوار آمریکا گردید

نویسنده:اندری زخارچینکو

ماخذ:سایت کمیته حزبی شهر مسکو

حزب کمونیست فدراتیف روسیه

مترجم:جیلانی گلشنیار

U.S. President Ronald Reagan and Soviet General Secretary Mikhail Gorbachev signing the INF Treaty in the East Room at the White House in 1987. The Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty (INF) is a 1987 agreement between the United States and the Soviet Union. The treaty eliminated nuclear and conventional ground-launched ballistic and cruise missiles with intermediate ranges. (Photo by: Universal History Archive/UIG via Getty Images)

 

    (اگر خطاهای مهلک سیاست خارجی و داخلی  گورباچف نمی بود، با خوشحالی می شد گفت که شاید از اختلاف وهرج و مرج ژئوپلیتیک عمومی فعلی درجهان جلوگیری می شد.). اما، هرگاه به رسانه های غربی نگاه شود، ستایشی که آنها از گورباچف، بمثابه دوست روزهای دشوار(!) وهم پیمان استراتژیک(!) خویش می کنند، بی نهایت مبالغه آمیزاست.

به گونه ی مثال؛ رسانه های بریتانیا گفته و نوشته اند:

 میخائیل گورباچف نهادهای دموکراتیک را در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی ایجاد کرد و در کاهش مسابقه تسلیحاتی نقش داشت و به جنگ سرد و خونریزی در افغانستان پایان داد.

دررسانه های فرانسه گفته شده است: گرباچف “پرده آهنین” را از میان برداشت.

 رسانه های آلمانی از گرباچف بنام معمار اتحاد دو آلمان یاد می کنند.

 درنشرات آمریکایی نگاشته می شود که گرباچف به شرکای غربی ایمان داشت.

در کل رسانه های غربی در یک مورد اتفاق نظر دارند که مردم کره زمین یک صلح طلب را از دست داده است. اگر گورباچف روی کار نمی آمد،جهان چهره دیگری می داشت.

مخالفت با این افکار سخت است. فقط یک شرط مهم باید وجود داشته باشد:

 سردبیر کمسمولسکایه پرودا می گوید:

اگر خطا های مهلک سیاست خارجی و داخلی  گرباچف نمی بود، با خوشحالی می شد گفت که شاید از اختلاف و هرج و مرج ژئوپلیتیک عمومی فعلی درجهان جلوگیری می شد.

اولین خطای گورباچف:( ژست زیبا(!))

در هشتم دسامبر ۱۹۸۷ بر اساس معاهده امضاء شده در واشنگتن،اتحادشوروی تعداد راکتهای میان برُد و راکتهای با برُد پائین را کاهش داد.

 اتحاد جماهیر شوروی بگونه یکطرفه ۱۸۴۶ فروند راکت ها را منهدم کرد. به اساس طبقه بندی غربی ها ازجمله ۶۵۴ کامپلسک  پیانیر که (اس اس ۲۰ )یاد می شود .۱۴۹ راکت آر ۱۲ اس اس ۴ (راکت های که در کوبا) مستقر شده بودند، شش کامپلکس آر- ۱۴ اس اس ـ ۵ ،۸۰ راکت کروز آر ک ـ ۵۵ و ۷۱۸ کامپلکس راکتهای عملیاتی تاکتیکی او ت آر ک ـ ۲۲ (تمپس اس اس ـ ۱۲) ۲۳۹ مورد

از پیشرفته ترین سامانه های او ت آر ک ـ ۲۳ «اوکا» را از بین برد.

دگرجنرال نیکولای دیمیدیوک،اولین رئیس نیروهای راکتی و توپچی روسیه می گوید:

 مدرن ترین و جهانی ترین مجموعه راکت های هسته ای و متعارف که هیچ مشابهی در جهان نداشت،از بین برده شد. با نابود کردن راکت های دوربرد زمینی برتری تسلحاتی راکتی را از دست دادیم.

«اوکا» از جمله راکت های متوسط و کوتاه برد (او ت آر ک) بود، راکت هایی که با برد ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ کیلومتر را هدف قرار می داد،به دور از چشم ارتش،به شکل مخفیانه با نشان دادن وفاداری به آمریکایی ها از بین برد.

پس از۳۰ سال  فدراتیف روسیه،حالا به  سلاح های دست یافته است که در گذشته داشتیم.

خطای دوم گورباچف:(خط خیانت)

گورباچف درجولای ۱۹۹۰ امتیاز مرگبار دیگری به ایالات متحده داد. اتحاد جماهیر شوروی ۴۶.۳ هزار کیلومتر مربع از خاک خود را در دریای برینگ به ایالات متحده بخشش کرد. در نتیجه، ایالات متحده، بدون کدام جنگ با نقض شدن قوانین جاری دراتحاد جماهیر شوروی و در تضاد با کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریا،امریکا نه تنها مهم ترین مناطق ماهیگیری دریای برینگ را دریافت کرد؛ بلکه بخش قابل توجهی از فلات قاره، از جمله مناطق  حوزه نفت و گاز «ناوارینو و آلئوتسکویه. » با ذخایر بزرگ نفت و گاز طبیعی با وسعت دو برابر ایالت  یاروسلاول از دست رفت.

این معاهده را ادوارد شواردنادزه وزیرامور خارجه اتحاد جماهیر شوروی،به امضاء رسانید که البته بدون موافقت و اجازه گرباچف چنین کاری صورت گرفته نمی ‌توانست.

 در نتیجه اتحاد جماهیر شوروی از به دست آوردن ۲۰۰ هزار تن ماهی در سال محروم شد.

این قرار داد امتیاز دهی به آمریکا مسیر دریای شمال را از شرق مسدود می کرد، احیای آن، از جمله برای حمل و نقل بار ترانزیتی اوراسیا، دولت فدراتیف روسیه،باز پس گیری آنرا برای حمل و نقل کالاهای ترانزیتی اور اسیا،از جمله وظیفه استراتژیک خود می داند علاوه بر این، ایالات متحده می تواند در رویارویی نظامی با روسیه در قطب شمال ازاین منطقه به عنوان سکوی پرش استفاده کند.

خطای سوم گرباچف:(بمب قره باغ)

درگیری جاری بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهی که غربی ها سرسختانه کوشش می کنند تا ازآن برای تضعیف موقعیت روسیه در عرصه بین المللی استفاده کنند، در ابتدا مشکل دیرینه قومی بود. اما عوامل دیگری که جنگ خونین را در این منطقه شعله ور کرد، چیز دیگری بود که گرباچف به آن سرعت و شدت بخشید.

درحال حاضر روسیه در مورد آن تصمیم که عواقب وخیم را به همراه داشت،بررسی ها را روی دست گرفته که علاوه بر ارمنستان، آذربایجان و ترکیه،دیگر کشورها در شعله ورکردن این جنگ نقش داشتند.

خطای چهارم گرباچف:(یلتسین)

در آغاز پرسترویکا، هیچ یک از سیاستمداران شوروی تجربه عملی ساختن سیاست پرسترویکا را نداشتند. هنگامی که اولین رئیس جمهور آینده روسیه، بوریس یلتسین، سوار برموج پوپولیستی شد و به سرعت شروع به کسب امتیازات سیاسی کرد، گورباچف و اطرافیانش از او پشتیبانی نموده، وی را تشویق کردند و درانتخاب های بسیار زشت در پلینوم های شورای عالی به سود یلتسین کار کردند و در کمترین زمان یلتسین [ این بدنام ترین و فرومایه ترین الکولیست می گسار] را قهرمان ملی ساختند.

لازم نیست یادآوری کنیم که این کار برای روسیه کدام هزینه را با خود داشت ـ تانک ها در مسکو، به کاخ سفید،(پارلمان روسیه) آتش گشودند:

 -ظهور بوریس برزوفسکی در سیاست بزرگ؛

ـ تلاش برای “تسخیر گروزنی با کمک یک کندک کماندو ها که جنگ چندین ساله عواقب خونینی را برای کشورما در پی داشت؛

 -“اصلاحات شوک آور”، اناتولی چوبایس؛

ـ رسوایی سفرهای رسمی بوریس یلتسن؛

ـ” پاهای بوش”،پاهای مرغ یخ زده که چندین سال عمر خود را در یخچال های آمریکا سپری کرده بود،به روسیه سرازیر شد

 

خطای پنجم گرباچف:(سادگی بدتر از دزدی است)

 

 گورباچف به وعده هایی که ایالات متحده به خاطر گسترش ندادن ناتو به شرق داده بود، صادقانه اعتقاد داشت.

 دستیار سابق وزیر خزانه داری، دانشمند علوم سیاسی، پل رابرتز، این را مرگبارترین خطای گرباچف می داند.

او گفت: «خطای گرباچف سوء تفاهم از واشنگتن بود.

رئیس جمهور آمریکا می تواند توافقی را انجام دهد که جانشین او رد کند. حتی اگر اسناد امضا شده وجود داشته باشد، و حتی در صورت عدم وجود چنین اسنادی، رژیم فاسد کلینتون توانست اعلام کند که توافقات درمورد عدم پیشروی ناتو به مرزهای روسیه هرگزوجود نداشته است»(نقل ازریانووستی). 

نبود ضمانت‌های امنیتی برای روسیه از سوی پیمان ناتو، که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور کنونی روسیه بر آن تاکید داشت، یک خطا بود که منجر به درگیری مسلحانه در اوکراین شد. به گفته دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، دولت کنونی آمریکا از آن برای اهداف خود استفاده می کند که چیزی کمتر از جنگ جهانی سوم را در پی ندارد.

نظرسردبیر:با سیاست”پرسترویکا””جهان غرب”برای کشورما تراژیدی خلق کرده است.

غرب دسته جمعی در پاسخ به تمایل رهبری کشور برای ورود به “تمدن جهانی” تنها به تشدید تحریکات پرداخت.

 حملات خصمانه از سوی آنها در اواخر دهه ۱۹۸۰ – اوایل دهه ۱۹۹۰ مشاهده شد، زمانی که سیاستمداران برجسته ایالات متحده و اروپا آشکارا از جدایی طلبان ناسیونالیست، در اتحاد جماهیر شوروی که در حال خورد کردن کشور ما بودند، حمایت کردند.

 اقدامات وقیحانه بعدی “گلبالیست ها” کاملاً قابل انتظار بود. در نهایت، «دموکراسی‌ غربی» با توجه به آمادگی «نخبگان» ما برای پیروی از دستورالعمل‌های آنها، به روشن کردن آتش درگیری‌های نظامی انجامید. 

آنچه آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها در اوکراین انجام دادند، آنچه کیف را برای تجاوز به دونباس تحریک کرد، عمدتاً پیامدهای اجرای «تفکر جدید» گورباچف است. از همه اینها باید درس عبرت گرفت.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا