خبر و دیدگاهمقالات

جنگ اوکراین: نقطه عطف برای بحران سیاسی افغانستان

اعجازالحق عتید
اعجازالحق عتید                  کارشناس روابط بین الملل

“هرچند، جنگِ با گلوله پایان یافته است، ما در بحبوحه جنگ سردی قرار داریم که رو به گرم شدن است.” این قول برنارد بارو مشاور خاص ریاست جمهوری امریکا در امور بسیج نظامی در پایان جنگ جهانی دوم بود که در سال ۱۹۴۵ از آژیر خطر جنگ سرد میان شوروی و امریکا خبر می داد. پس از هفت دهه، این نقل قول در تحلیل دورنمای سیاسی کشورها در زمینه سیاست معاصر بین الملل همچنان به نیروی خود باقی است. تهاجم روسیه بر اوکراین در ۵ فبروری ۲۰۲۲، بصورت احتراز ناپذیر تأثیرات زیادی بر تحولات سیاسی در سرتاسر جهان داشته است. در ارتباط به تأثیرات منفی این جنگ و پیامدهای ناگوار آن بر روابط بین الملل بحث های کافی صورت گرفته اما جالب اینجاست این جنگ برای برخی از بازیگران پیامدهای نسبتًا مطبوع خواهد داشت. درست مانند برخی بازیگران دیگر در سیاست بین الملل، طالبان افغان نیز از این مزیت مستثنی نخواهند بود. جنگ اوکراین درست در شرایطی اتفاق می افتد که ایالات متحده اقداماتی را برای برقراری دوباره ارتباط با حکومت طالبان در افغانستان روی دست گرفته است. این تحولات همچنان با فصل آغاز تحرکات مسلحانه مصادف است که توسط احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی هدایت می شوند. پس از تسلط طالبان بر کابل در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، جبهه مقاومت ملی به عنوان گروه اصلی مخالف علیه طالبان قد علم نمود و به آنچه “مقاومت برای آزادی علیه اشغالگران” یاد می شود، متوسل گردید. با این وجود، این مقاومت که متشکل از اعضای جبهه سابق شمال و سربازان بازنشسته حکومت سابق بود، در ابتدا از پیش روی علیه طالبان عاجز آمد. عدم انسجام میان رهبران گروه و سرکوب عامه غیر متناسب از سوی نیروهای طالبان باعث شد تا این گروه نتواند خار چشم طالبان شود. از سوی دیگر، شرایط نامساعد جوی برای عملیات های مسلحانه و بی تفاوتی قدرت های بزرگ و کشورهای همسایه بیشتر به تضعیف این جبهه افزود.

در بیست سال گذشته، تنور جنگ میان حکومت قبلی و طالبان معمولًا در جریان ماه های بهار و تابستان شعله ور می شد و این روند به عنوان یک سنت طبیعی در عرصه نظامی کشور معمول بوده است. در آستانه بهار ۱۴۰۱، به نظر می رسد آتش جنگ در کشور میان طالبان و جنگجویان گروه های مخالف شدت یابد. بر اساس ادعای صبغت الله احمدی، سخنگوی جبهه مقاومت ملی افغانستان، در ۱۱ روز گذشته چریک های این گروه حملات گسترده را در اکثر ولایات کشور علیه مواضع طالبان انجام داده اند. وی همچنان از حملات نفوذی خبر داد که توسط جنگجویان گروه در داخل صفوف طالبان انجام شده و منجر به وارد شدن تلفات سنگینی بر آنها گردیده است. از جانب دیگر، حکومت طالبان برای نخستین بار پس از تصاحب قدرت، متوسل به حملات هوایی علیه جبهه مقاومت در بعضی مناطق ولایت پنجشیر شده است. برعلاوه، اخیرًا طالبان با نگرانی از خیزش دوباره مقاومت مسلحانه در بهار آینده، عملیات خانه به خانه را در سرتاسر کشور با تمرکز بر مناطق شمال کابل و ولایات شمالی دیگر که بیشتر هواداران رهبر مخالفین مسلح سکونت دارند، به راه انداخته اند. این تحولات داخلی همزمان با صدور مجوز عمومی وزارت خزانه داری امریکا مبنی بر رفع تحریم های وضع شده بر سکتور مالی کشور و تسهیل معاملات بین المللی با بانک های دولتی و خصوصی افغانستان، رخ می دهند. قبل از این، ایالات متحده در اقدام مشابه ۳.۵ میلیارد دلار از مجموع ۹ میلیارد دالر دارایی های نقدی مصادره شده افغانستان را تحت عنوان کمک بشردوستانه آزاد نموده بود.

با این وجود، آنچه بر پیچیدگی وضعیت می افزاید تهاجم روسیه بر اوکراین است. ظاهرًا باور عامه اینست که جنگ اوکراین رابطه با بحران سیاسی افغانستان نخواهد داشت اما با در نظر داشت تحولات فوق، جنگ اوکراین بصورت احتراز ناپذیر تأثیر سرایت کننده بر افغانستان خواهد گذاشت. تهاجم روسیه بر اوکراین نشان دهنده این بود که چگونه ایالات متحده و غرب رو به افول نهاده و سلطه هژمونیک خود را به تهدید مواجه نموده اند. ظاهرًا، ناتو به عنوان ائتلاف عمده نظامی حافظ منافع امریکا و غرب در جلوگیری از تهاجم روسیه بر اروپا عاجز آمده است. در عوض اقدام مشترک، اعضای کلیدی اروپایی ناتو جهت بقای خود متوسل به اصل خودیاری شده و بدون هیچگونه پشتیبانی از ناتو، به صورت نیابتی وارد جنگ شدند. واگرایی میان اعضای ناتو هنگامی بیشتر به چشم می خورد که ترکیه به عنوان دومین عضو بزرگ ناتو بی تفاوتی این سازمان در برابر تهاجم اوکراین را مورد نکوهش قرار داد. این وضعیت پیچیدگی نظم بین الملل را بیشتر نموده و حاکی از به زانو درآوردن ایالات متحده و متحدین غربی آن توسط روسیه بود.

حمله روسیه بر اوکراین در شرایطی اتفاق می افتد که مسکو از جانب افغانستان دغدغه امنیتی بزرگی در سر ندارد. بحران اوکراین با هراس پراگنی رسانه یی ایالات متحده و غرب طولانی ترین بحران در نوع خود تلقی می شود. در یک نگاه، جرقه های اولیه بحران در اوکراین به سال ۲۰۱۴، هنگامیکه روسیه شبه جزیره کریمیه را الحاق نمود، بر می گردد. در آن زمان، روسیه، در کنار دلایل دیگر، نظر به نگرانی از حضور ناتو در حوزه نفوذ جنوبی اش، افغانستان، از تهاجم کامل بر اوکراین خودداری نمود. اکنون، چه بسا ایالات متحده از این همه تحولات در پیرامون حوزه نفوذ ژئوپلیتیکی روسیه آگاه بوده و به نظر می رسد که برای ضربه از عقب بر روسیه، خود را آماده سازد.

در واقع، در سایه جنگ سرد نوین میان شرق و غرب، انتظار می رود جنگ اوکراین به عنوان یک میانجی میان ایالات متحده و طالبان عمل کند. پروژه موقعیت منازعات مسلحانه و اطلاعات وقایع (Armed Conflict Location & Event Data Project) پیش بینی می کند که افغانستان در سال ۲۰۲۲ یکی از ۱۰ کشور دستخوش خشونت های مسلحانه خواهد بود. رهبران و فرماندهان ارشد مقاومت مسلحانه علیه حکومت طالبان از سوی کشورهایی پناه داده شده اند که بصورت سنتی متحد روسیه اند. ایران و تاجیکستان دو کشوری اند که اکثر رهبران جبهه مقاومت ملی پس از تصرف کشور به دست طالبان به این کشورها پناه برده اند. بر اساس اظهارات انس حقانی عضو ارشد طالبان، روند به رسمیت شناسی حکومت بصورت خاموشانه توسط مجراهای محرم ادامه دارد. پس از قدرت گرفتن طالبان، هرچند جنگ طولانی بیست ساله در کشور برای مدتی توقف یافت اما وضعیت حاضر یک بار دیگر راه را برای بازی کشورهای بزرگ در کشور باز خواهد کرد طوریکه محور طالبان-ایالات متحده از یک سو و اتحاد روسیه-جبهه مقاومت ملی از سوی دیگر، در مقابل هم صف آرایی خواهند نمود. بنابراین، در کوتاه مدت، به نظر می رسد طالبان یکی از ذینفع های تهاجم روسیه علیه اوکراین باشند اما در دراز مدت، افغانستان دوباره به میدان رقابت جنگ سرد نوین روسیه-ایالات متحده تبدیل شده و دورنمای سیاسی متعاقب در کشور مکدر جلوه خواهد نمود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا