خبر و دیدگاه

چگونه برنامه انتقال قدرت به ملا برادر، مهره امریکایی سبوتاژ شد؟

چگونه اشرف غنی در همدستی با آی اس آی توانست برنامه انتقال قدرت به ملا برادر، مهره امریکایی را سبوتاژ کند؟
قرار بود ملا برادر، مهره وفادار امریکایی بجای اشرف غنی مطابق به سناریوی خلیلزاد و توافقنامه دوحه کلید ارگ کابل را از دست اشرف غنی به شکل رسمی و با شکوه تسلیم شود. مطابق به این سناریو خروج ۲۰ ساله امریکا از افغانستان آبرومندانه و مسوولانه تکمیل گردیده و دولت دست نشانده طالبی امریکا با مشروعیت بین المللی و حمایت مالی و سیاسی کشور های غربی روی کار می آمد. بدین ترتیب، قرار بود بجای یک رژیم فاسد تکنوکرات یک رژیم سرکوبگر و عقب گرای طالبی منافع آمریکا را بدون حضور نظامی امریکا به پیش ببرد.
برای تحقق همچو سناریو باید اشرف غنی نقش اساسی داخلی را بازی می کرد.
مطابق به سناریوی خلیلزاد ابتدا باید ولسوالی های ولایات شمال کشور بطور دسته جمعی یکی بعد از دیگری به طالبان تسلیم داده شود و سپس ولایات و شهر ها یکی بعداز دیگری سقوط داده شود و باید این روند تا خروج کامل آمریکا از افغانستان ادامه یابد.
اشرف غنی ولسوالی ها را مطابق به سناریوی خلیلزاد تسلیم نمود و باعث خشنودی آمریکا شد. ولی ولایات و ارتش افغانستان را مطابق به سناریوی خودش و آی اس آی تسلیم نمود. چنانچه با عجله تا پیش از خروج امریکا در کمتر از دو هفته تمام ولایات شمالی و جنوبی را بدون مقاومت تسلیم طالبان نموده و نیروهای نظامی افغانستان را بدست طالبان سلاخی نمود.
تسلیمی شتابان ولایات و محاصره کابل بتاریخ ۱۵ اگست استراتژیست های کاخ سفید را که در حال تخلیه و فرار از فرودگاه کابل بودند، شگفت زده و دست و پاچه ساخت.
طبق وعده که اشرف غنی شخصا در آستانه سقوط کابل به جو بایدن داده بود که به قیمت جانش از کابل دفاع خواهد کرد، رهبران نظامی و سیاسی کاخ سفید هنوز امید وار بودند، که فرصت کافی برای خروج آمریکایی ها و ناتو وجود خواهد داشت.
هم چنان خلیلزاد پیوسته به کاخ سفید پیام می داد که طالبان مطابق به توافقنامه دوحه با زور وارد کابل نمی شوند و اشرف غنی قدرت را بطور مسالمت آمیز به ملا برادر تسلیم خواهد کرد.
اما اشرف غنی در اوج بحران فرار نموده قدرت را در همدستی با آی اس آی به شبکه حقانی واگذار نموده و سناریوی ملا برادر، مهره امریکایی را سبوتاژ کرد. بدین ترتیب، امریکا بدست دست نشانده خودش فریب داده شد و در میان باتلاق تحقیر و فرار از فرود گاه کابل دست پا زده و شکست خورد.
واکنش ها و خشم رهبران کاخ سفید بر سر اشرف غنی که بازی را در اوج بحران نا تمام گذاشته فرار نمود می توان در واکنش های جو بایدن، خلیلزاد و نشرات امریکایی از جمله نیویارکر دید.
بحث دوم: چرا اشرف غنی فرار کرد؟
گفتار ها و روایت های مختلف هم از طرف خود اشرف غنی و هم طرفداران و مخالفان او در چهار ماه گذشته نتوانسته قناعت عمومی را فراهم کند.
۱) اشرف غنی پس از سه روز پنهان از پناهگاهش در امارت متحده عربی، دلیل اصلی فرارش بخاطر نجات جانش بدست طالبان توجیه کرد. اما فرار بزدلانه او به هر دلیلی که باشد باعث فاجعه ملی و سر افگندگی کاخ سفید و قبل از همه خودش و طرفدارانش که او را بابا خطاب می کردند تمام شد.
۲) در زمان ریاست حامد کرزی طالبان قندهاری بسیار رشد داده شدند و آلوده با مافیاهای قاچاق و تولید مواد مخدر قندهار و هلمند شدند. ولی در زمان ریاست اشرف غنی شبکه حقانی به سرعت رشد داده شده و شمال افغانستان مثل وزیرستانی شمالی، پایگاه اصلی شبکه حقانی و تروریستان بین المللی در تحت مدیریت آی اس آی تبدیل شد.
۳) اشرف غنی طرفدار دولت مشارکتی با طالبان بود، اما تحت ریاست خودش. ولی طالبان نپذیرفتند. ولی اشرف غنی نه از قدرت دست کشید و نه به ارتش و نیروهای ضد طالبان اجازه سرکوب طالبان را داد.
۴) اشرف غنی باور نمی کرد که امریکایی ها پشت او را خالی نموده قدرت را به طالبان تسلیم می کنند. بخصوص وقتی ترامپ او را از عمق لجنزار تقلبات با کمترین رای دوباره بقدرت آورد، او باور بیشتر پیدا کرد که امریکایی ها به هیچ قیمتی به او خیانت نمی کنند. اما کاخ سفید بخصوص ترامپ توسط خلیلزاد چنان مغزشویی شده بود که از اشرف غنی کرده به ملا برادر بسیار اعتماد داشتند. چنانچه شخصا ترامپ از ملا بردار بحیث شخصیت “هوشمند و سخت سر” در رسانه ها تمجید می کرد و بار ها با او صحبت تلفونی می کرد و وزیر خارجه اش در اوج ویروس کرونا عکس های افتخاری می گرفت. جوبایدن دقیقا پل پای ترامپ و سناریوی خلیلزاد انتقال قدرت به طالبان را تعقیب کرد.
در نتیجه اشرف غنی بحیث یک مهره سوخته به گفته ترامپ” کلاهبردار” شناخته شده و تنها ماموریت او این بود که قدرت را به دست نشانده بعدی، یعنی برادران طالبی اش تسلیم کند.
۵) غنی قدرت را به برادران طالبش تسلیم کرد، ولی به برادران غلجایی، شبکه حقانی تسلیم کرد نه به ملا برادر قندهاری. واقعیت اینست که اشرف غنی از قندهاری ها نفرت داشت چه چپی و چی راستی، چه تکنوکرات و چه طالب قندهاری.
بحث سوم: چرا اشرف غنی برای تخریب سناریوی امریکایی با آی اس آی همدست شد ؟
واقعیت اینست اکثریت رهبران پشتون با شعار کاذب پشتونستان طلبی، ادعای سه بر چهارم قسمت خاک پاکستان بحیث ملک اجدادی شان و دشمنی بر پاکستان از زمان داوود خان تا به زمان غنی برای خود شخصیت ملی گرا ترسیم می نمودند. ولی وقتی در فرجام عمر سیاسی شان قرار می گرفتند با سر افگندگی تمام افغانستان را دست بسته به پاکستانی ها تسلیم نموده و خود کشته شده اند و یا فرار می نمودند.
برجسته ترین نمونه آن بازی خطرناک داکتر نجیب بود که می خواست دست بسته رفقای خود، حزب، دولت و کشور را به گلبدین حکمتیار و جلال الدین حقانی در تحت حمایت پاکستان تسلیم نموده و دست به فرار نافرجام زد و یا می خواست طالبان بحیث لشکر وحشت پاکستانی از وی بحیث یک پشتون قهرمان استقبال نمایند، اما در فرجام به دار آویخته شد.
در روزگاری که عمر سیاسی غنی بحیث مهره سوخته امریکا به پایان خود نزدیک شده میرفت و قرار بود، یک مهره جدید وفادار به امریکا از قندهار
جایش را بگیرد، او با آی اس آی زبان و منافع مشترک بر سر انتقال قدرت به شبکه حقانی برای سبوتاژ برنامه امریکایی برقرار نمود.
ای اس آی می ترسید که با بقدرت رساندن ملا برادر بحیث مهره وفادار امریکایی، پروژه طالبان از دستش برود. علاوه بر پاکستان، چین، روسیه و ایران هم نمی خواستند که ملا برادر بحیث دست نشانده امریکایی حافظ منافع امریکا در افغانستان بقدرت برسد. آنها هم از شبکه حقانی حمایت کردند. چنانچه شبکه حقانی از جنوب تا دریای آمو در دست خود دارد.
واقعیت اینست که پاکستان بر ملا برادر که در زندان پاکستان بود و با وساطت خلیلزاد از زندان رها ساخته شده بود اعتماد نداشت. اشرف غنی هم از قندهاری ها و بخصوص ملا برادر نفرت داشت و علاقه شدید به شبکه حقانی بحیث برادران غلجایی داشت. او حتا گفته بود” اگر فرار کنم از کابل بجای پنجشیر به لوگر و یا خوست نزد قبایل خودم فرار می کنم ولی قدرت را به قندهاری ها تسلیم نمی کنم.”
اشرف غنی نمی توانست قدرت را به شبکه حقانی بدون تفاهم با آی اس آی تسلیم کند. ازینرو او ماه ها قبل از فرار با آی اس آی و شبکه حقانی برای انتقال قدرت آمادگی داشت و صد ها انتحاری و انفجاری طالبان را ماه ها قبل در لباس ملکی و نظامی در نقاط مهم و استراتیژیک شهر کابل جابجا نموده بود که به مجرد فرار آنها قدرت را بدون درد و سر بگریند. چنانچه با یک پیامک ای اس آی از پاکستان از ارگ کابل فرار کرد و شهر کابل را به شبکه حقانی تسلیم نمود. این در حالی بود که گروه ملا برادر منتظر دستور امریکاییها در دوحه بودند تا قدرت را به شکل شکوهمند مطابق به سناریوی خلیلزاد تسلیم شوند .
امریکایی ها ملا برادر بخت برگشته را سه روز بعد با هواپیمای نظامی از دوحه ابتدا به قندهار انتقال دادند و بعد به کابل آوردند. ولی خیلی دیر شده بود، غنی و آی اس ای خیلی موفقانه بازی خود را به انجام رسانده و برنامه آمریکا را خنثا ساخته بودند.
چهار ماه گذشت برغم تمام فشار های سیاسی و مالی از طرف امریکا، قدرت در دست شبکه حقانی، که بیشتر رهبران آن در لست تروریسم سیاه ملل متحد قرار دارند، متمرکز است و ملا برادر، مهره امریکایی اسیر بیش نیست. ازینرو خشم آمریکا بر گروه طالبان، پاکستان و اشرف غنی تا هنوز فروکش نکرده است.
+++++

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا