خبر و دیدگاه

جنجال دیگر در راه است‎

منبع: نیویارک‌تایمز

نویسنده: برهان عثمان

مترجم: سید جمال اخگر

از مهم‌ترین ابعاد مذاکرات صلح میان حکومت و طالبان تعیین چگونه‌گی نقش اسلام در حکومت می‌باشد.

با وجود حضور همه طرف‌های درگیر در میز مذاکرات قطر اما، یک مسأله حل ناشده هنوز سر جای خودش پابرجا است: اسلام چه جایگاهی را خواهد داشت؟ ساحلی برای استراحت‌گاه در خلیج فارس، حالا بدل شده به مکانی برای یافتن پاسخ مناسب و قابل پذیرش اکثر افغان‌ها به این‌گونه پرسش‌ها.

همین طالبانی که دهه‌ها جنگیدند تا بتوانند نظام سیاسی اسلامی‌ای را برقرار کنند، در فبروری همین سال با امریکا توافقی مبنی بر خروج نیروهای نظامی امریکایی و آغاز گفت‌وگوهای صلح را امضا کردند و وعده دادند که افغانستان را به لانه تروریستی تروریستان تبدیل نسازند.

طالبان با وجود آگاهی از سختی قبولاندن اسلام طالبانی به دیگر افغان‌ها و جامعه بین‌المللی، باز هم در ۱۲ سپتامبر گفت‌وگوهای صلح را آغاز کردند. ظاهراً در درون به این نتیجه رسیده‌اند که مدل حکومتی ۱۹۹۰ شان دیگر امروز قابل تطبیق و انجام نیست.

با تصرف نقاط مختلف افغانستان توسط طالبان، آن‌ها دست به تاسیس امارت اسلامی افغانستان را زدند. آن‌ها با هیچ گروه سیاسی و مذهبی درون کشور بخاطر روش حکومت‌داری مشوره‌ای نکردند و نتیجه‌اش حکومتی مبنی بر خشونت و اصول سختگیرانه و افراطیت بود که از طالبان در نظام بین‌الملل چهره‌ای منفور ساخته بود.

از اصلی‌ترین خواسته‌های طالبان در مذاکرات با مقامات حکومتی و نماینده‌گان سیاسی اپوزسیون، برقراری نظام اسلامی می‌باشد. این در حالی است که طالبان با جزییات در مورد نقش اسلام در حکومت و جامعه توضیح نداده‌اند.

از دید مقامات افغان، همین حالا هم قانون اساسی کشور مبنی بر اصول اسلامی واقع شده است و کلیت نظام بر اساس اصول و چهارچوب فقه اسلامی می‌باشد. تاکید این مقامات روی حراست از دست‌آوردهای دو دهه اخیر منجمله حقوق زنان، حق آزادی بیان و دموکراسی انتخاباتی می‌باشد.

در صورتی می‌توان به مذاکراتی که منتج به صلح می‌شود امیدوار بود که دو دیدگاه متفاوت نسبت به چگونه‌گی حکومت اسلامی، با هم سازگار گردد.

طالبان دقیقاً با کجای جمهوری اسلامی افغانستان شدیداً مخالف‌اند؟

به گفته طالبان، نظام فعلی تحت سایه نظامیان غربی‌ ساخته شده و در این نظام جایگاه قابل ملاحظه‌ای به دین داده نشده است.

من طی سالیان با طالبان و حتا رهبران‌شان مصاحبه کرده‌ام. آن‌ها نخبه‌گان سیاسی حکومت کابل را سکولارهایی می‌بینند که در صدد غربی‌سازی جامعه افغانستان هستند. در مقابل آن‌ها به این باورند که نظام واقعی اسلامی نظامی است که در پی تقویت ارزش‌ها و اخلاق اسلامی من‌حیث اصول اولیه‌ی کاری خویش است.

در مصاحبه‌های مختلفم با طالبان، اشاره کرده‌اند که عدم تفکیک جنیست در حوزه اجتماعات یک امر غیر اسلامی می‌باشد. به باور آن‌ها رسانه‌های آزاد افغانستان فقط به جهت تقویت فساد غیر اخلاقی کار می‌کنند و هم‌چنان نظام بانک‌داری در افغانستان باید بر اساس اصول اسلامی تنظیم گردد نه بین‌المللی.

بسیاری از افغان‌ها هراس از بازگشت به دوره حکومت توأم با خشونت طالبان در ۱۹۹۰ را دارند. حقیقت این است که طالبان با لیبرال شدن جامعه ناراحت هستند. لیبرال‌ شدن جامعه با درجاتی از آزادی بیان، نبود تبعیض جنسیتی و تاثیرات غربی که در نقاط مختلف کشور در سال‌های اخیر رشد خوبی داشته است.

اما نشانه‌هایی از سوی طالبان دیده می‌شود که حاکی از تحت تاثیر قرار گرفتن‌شان از افکار عمومی می‌باشد که در را به روی سازش باز نگه می‌دارد. برای نمونه طالبان که قبلاً محدودیت‌های زیادی در بخش تعلیم زنان قایل بودند، حالا اجازه می‌دهند که دختران به مکتب بروند و درس بخوانند.

در حکومت قبلی، طالبان استفاده از تکنولوژی و وسایل ارتباطی را ممنوع ساخته بودند. اما تا حالا تغییرات زیادی کرده‌اند و تبدیل به استفاده‌کننده‌گان مهم انترنت شده‌اند، تا جایی که به درخواست بزرگان مناطق مبنی بر دست‌رسی به انترنت لبیک گفته و حتا از پایه‌های مخابراتی محافظت نیز می‌کنند.

به نظر می‌رسد که طالبان به این درک رسیده باشند که باید پا فراتر از اجازه به تحصیل دختران بگذارند. مولوی عبدلحکیم شخصیت برجسته‌ی دینی جنبش ماه گذشته توسط هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان من‌حیث رهبر تیم مذاکره‌کننده انتخاب گردید. او هیچ تجربه‌ای در مذاکرات سیاسی ندارد. اما حضور چنین شخصیت معتبر دینی به نظر می‌رسد که به علت مشخص کردن موضع دقیق طالبان در داشتن یک حکومت اسلامی است. این امر به جهت گرفتن رضایت جنگ‌جویان طالب است تا بپذیرند که از ارزش‌های اسلامی دفاع صورت گرفته است.

طی صحبت‌هایم با طالبان دریافته‌ام که آن‌ها موضع مشخصی دارند ولی دیدگاهی قاطع نساخته‌اند و خیلی از مسایل را به جریان مذاکرات سپرده‌اند تا مشخص گردد. طالبان جدی بودن‌شان در مذاکرات را با اشاره به ترکیب تیم مذاکره‌کننده خویش ـ یک معاون رهبر، شخصیت ارشد مذهبی و بالاتر از ۶۰ درصد از معتبرترین اعضا، شورای رهبری ـ می‌خواهند نشان بدهند.

سازگاری بر سر نوعیت حکومت، نیازمند یک پیش‌نویس برای قانون اساسی جدیدی در کشور می‌باشد. رییس جمهور غنی قبلاً هم فرصت تعدیل قانون اساسی کشور را به طالبان داده بود، اما فقط با مراحل تعدیل قانون اساسی فعلی کشور، این مسأله کنترل این پروسه را در اختیار حکومت قرار می‌دهد. چهره‌های اپوزسیون سیاسی کشور نیز مسأله تعدیل قانون اساسی را با شرط حفظ حقوق مدنی و سیاسی می‌پذیرند.

پرسش اساسی هنوز باقی است: آیا طالبان انتخابات را خواهند پذیرفت؟ آیا آن‌ها حکومت ائتلافی را قبول می‌کنند؟ یک پارلمان انتخاباتی؟ در هفته‌های اخیر طالبان طالبان فاش کرده‌اند که به دنبال حکومتی هستند که در راس آن یک مرجع دینی قرار داشته باشد، مهم نیست که سمت اجرایی داشته باشد بلکه مرجعی باشد برای نظارت بر قوه مجری.

امتناع طالبان از قبولی حضور فعلی زنان در خدمات عمومی، باعث تیره شدن مذاکرات خواهد شد. بدون سازش طالبان جهت توافق بر سر حقوق و آزادی‌های فردی، نتیجه مطلوب حاصل نخواهد شد.

در واقع نگرش و مواضع طالبان به همان اندازه که از دکترین اسلامی تغذیه می‌کند، از هنجارهای فرهنگی افغان‌ها نیز نشأت می‌گیرد. نگاه محافظه‌کارانه اجتماعی طالبان هم‌مانند حضور قابل توجه جوانان تحصیل کرده شهری یک مسأله رایج میان افغانان است.

ایدیولوژی طالبان بر خلاف سایر گروه‌های جهادی، استوار بر منابع متنی نیست. جنبش طالبانی محصول ترکیبی از سنت شفاهی اسلامی و هنجارهای فرهنگی قبل از اسلام است که هیچ‌گونه انسجامی در آن دیده نمی‌شود. نداشتن انسجام ایدولوژیک باعث شده عده‌ای از جوانان تحصیل‌‌کرده‌ی رادیکال این گروه به گروه‌های رقیب نظیر دولت اسلامی بپیوندند.

فقدان متون منسجم ایدیولوژیکی ممکن است طالبان را وا دارد تا با جریان حاکم یک‌جای شوند. بسیاری در افغانستان هستند که از تغییر واقعی طالبان و تحول آینده در شک‌اند. اما تنها راه همین ست که با ایجاد فضایی برای مشارکت سیاسی در قابل گفت‌وگوهای فعلی، زمینه‌ی صلح را ایجاد کنیم.

هر چند روند تحول در افکار سیاسی طالبان به کندی پیش می‌رود اما عجله در مذاکرات خطر یک نتیجه نامطلوب را در پی دارد. مذاکرات موفق نیازمند حوصله و رویکردی متفاوت از دیگر شرایط نیازمند است.

هر چند حکومت پس از طالبان که از سوی غربی‌ها، به خصوص امریکا روی پا آمده بود، از مشروعیت لازمی برخوردار نبود، اما برای داشتن صلحی پایدار باید از عناصر محافظه‌کارانه‌ی جامعه افغان کار بگیریم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا