خبر و دیدگاه

دو رنگی حکومت جمهوری اسلامی ایران باافغانستان

 

از جمهوری اسلامی ایران همواره به عنوان همسایه با اشتراکات دینی ، فرهنگی و همین طور سیاسی و اقتصادی یاد شده است ، اما واقعیت امر آن است که با وجود اشتراکات در عرصه های متعدد، سیاست جمهوری اسلامی ایران در مورد دولت افغانستان بخصوص در ۲۰ سال گذشته سیاست یک بام دو هوا و یا به عباره دیگر یک تیر با دو هدف بوده است.

تحلیلگران و کارشناسان منطقه ایی و جهانی همواره به این باور بوده اند که سیاست جمهوری اسلامی ایران در مورد دولت افغانستان مبتنی بر منافع استراتیژیک بزرگ این کشور در سطح جهانی بوده و منافع استراتژیک کوچک را به منظور ادامه استراتیژیک بزرگ خود با دولت افغانستان حفظ کرده است.

روی همین دلیل بطور دقیق در ۲۰ سال گذشته این کشور تلاش کرده است تا خود را حامی دولت افغانستان و نظام مردم سالاری قلم داد کند و از طرف معاهده ها تجارتی و همکاری های فرهنگی و سیاسی را نیز ادامه بدهد اما از طرف نام این کشور در آن پهلوی از جنگ ۲۰ ساله افغانستان علیه تروریزم و افراط گرایی نیز به نظر میرسد. سیاست ایران در این مدت سیاست فعال مداخله آمیز بوده است.

بدین معنی که ایران پیش از آن که افغانستان را در امر مبارزه علیه تروریزم و افراط گرایی کمک کرده باشد در رشد و نا امن سازی افغانستان به منظور دست یابی به اهداف خود تلاش کرده است . ارتباط عمیق این کشور با گروه طالبان و ادامه جنگ ایران علیه آمریکا بواسطه طالبان در ولایات غربی کشور دلیل محکم بر این ادعا است. ایران همواره تلاش ورزیده است تا از گروه طالبان به عنوان جزیزه قدرت خود در افغانستان علیه منافع ایالات متحده آمریکا استفاده کند و روابط همسایه نیک را در نظر نگیرد روی همین دلیل اسناد و شواهد بی شمار وجود دارد که این کشور طالبان را کمک های استخباراتی ، تجهیزاتی و مالیاتی میکند.

گرچه طالبان از ارتباط عمیق خود با جمهوری اسلامی ایران حرف و سخن نمی زنند اما کشته شدن ملا منصور رهبر این گروه عین بازگشت از ایران که با پاسپورت پاکستانی و ویژه ایرانی از آن کشور دیدار نموده بود، دلایل طالبان را که با ایران ارتباط نزدیک ندارند رد میکند. طالبان خود نیز گاه گاهی به این مورد اعتراف کرده و نشان داده اند که در تبانی با سیاست خارجی ایران عمل میکنند، اعلامیه این گروه در حمایت از سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر انتقام از کشته شدن قاسم سلیمانی فرمانده سپاه پاسداران قدس ایران خود دال بر این مطلب است که ایران و طالبان در یک خط و یک مسیر برای دستیابی به اهداف مشترک کار میکنند.

جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر بخصوص از زمان که پروسه صلح در جریان است طالبان را حمایت های همه جانبه نموده و از این پروسه منفعت خوبی بدست آورده است. طالبان نیز از آنجا که پیش از هر زمان دیگر نیاز به حمایت های کشور های جهان بخصوص کشور های منطقه دارند خواسته های ایران را برآورده ساخته اند بطور مثال همان گونه که در فوق ذکر کردیم طالبان برای این که آمریکا را در افغانستان پس از قتل قاسم سلیمانی دچار مشکل سازند حملات انتحاری را شهر کابل انجام داد که نمونه آن حمله بر دروازه شش درک شهر کابل میباشد که حتی تا مدتی پروسه صلح را از سوی آمریکا متوقف نمود گفته میشود که با توجه به اوضاع حاکم سیاسی در آن زمان در منطقه این حمله به دستور سپاه پاسداران صورت گرفته بود و همچنان تهدید های که از سوی این کشور بواسطه گروه طالبان متصور بود ایالات متحده آمریکا حالت اضطرار را بر کارمندان و اتباع خود در افغانستان اعلان نمود.

هم اکنون جبهات غربی کشور به شدت از سوی جمهوری اسلامی ایران مورد حمایت تجهیزاتی و مالیاتی قرار دارد در واقع یکی از عوامل افزایش خشونت ها در چند ماه اخیر بعد از توافق آمریکا با گروه طالبان حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروه طالبان است. بر اساس گزارشات چند روز قبل طالبان به سلاح های سنگین چون سلاح های ضد تانگ و طیاره مجهز شده اند که سلاح های دست داشته شان ساخت ایران میباشد که این خود دال بر نقش ایران بر افزایش خشونت ها در افغانستان است. اخیراً گزارش ها میرساند که استخبارات و سپاه پاسداران ایران حمایت های خود را از طالبان در ولایات فراه و هرات بیشتر ساخته اند. مطابق به این گزارش ها قرارگاه انصار سپاه پاسداران ایران مبلغ به مجموعه ۵۵۰ میلیون تومان از طریق صرافی های اسلام قلعه برای قوماندانان طالبان چون ملا رحیم طوفان و ملا شیر احمد علیزایی مدیر استخبارات طالبان در ولایت هرات حواله نموده اند. تا ازاین پول برای جلب و جذب افراد بیشتر و تشدید جنگ در ولایت های فوق الذکر استفاده بکنند.

همچنان مطابق به گزارش فوق ملا رحیم تقریبا یک و نیم ماه قبل به دعوت یک تن از کارمندان سپاه پاسداران به تپه سفید نظامیان ایران داخل خاک آن کشور شده و مقدار ۲۰۰ میلیون تومان را از نزد کارمند متذکره تسلیم شده است. این مورد نمونه از صد ها مورد از مداخلات جمهوری اسلامی ایران فقط در دو ماه اخیر میباشد. همچنان گفته میشود که در ولایت فراه به تاریخ ۱/۴/۱۳۹۹ یک کارمند سپاه پاسداران ملبس به لباس افغانی همراه  با دو تن از همکارانش از مسیر مزار ولسوالی انار دره ولایت فراه به رهنمایی افراد عبدالرحمن مشهور به پیر آغا مسئول کمیسیون نظامی طالبان در ولایت فراه سفر و در خانه مولوی عبدالرحمن در خاک سفید جابجا گردیده اند کارمندان ایرانی طی مدت یک هفته به همکاری مولوی عبدالرحمن  به تعداد ۲۵ عراده موتر فولدر جاپانی ،۳۵ عراده موتر سایکل  و ۱۰ هزار فیر مرمی  ماشیندار پیکا و کلاشنیکوف را در مربوطات ولسوالی خاک سفید خریداری و به برای قوماندانان طالبان در ولایت فراه توزیع نموده اند.

با توجه به موارد فوق و مورد که حالا ذکر گردید، دیده میشود که جمهوری اسلام ایران در این شب و روز به شدت علیه منافع دولت افغانستان و حمایت از گروه طالبان فعال شده و نه تنها که حمایت های مالی را انجام میدهد که حتی مامورین ایرانی در حمایت از طالبان به جبهات طالبان به منظور تجهیز آنها می فرستد. در ظاهر کار جمهوری اسلامی همانگونه که در بالا ذکر کردیم نشان داده است که همکار خوب دولت افغانستان میباشد اما سخت مبتنی بر منافع خود عمل میکند حتی در ظاهر کار نیز بخاطر منافع خود  خلاف موازین تمامی حقوق بشر عمل کرده است ، به آتش کشیدن مسافران افغانی نمونه آن است و همین طور اجازه دادن به بلند کردن پرچم طالبان در شهر تهران خود نمایانگر حمایت سرسختانه گروه طالبان در ظاهر کار میباشد که نشان میدهد که این کشور مبتنی بر منافع بزرگ استراتیژیک خود عمل کرده می کند در غیر آن اگر چنین نباشد شهروندان افغانستان را در شهر تهران هرگز اجازه بلند کردن پرچم طالبان را نمی داد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا