خبر و دیدگاه

غنـی و ریاست‌جمهوریِ مادام‌العمر

برخی از حقوق‌دانان کشور، رهبری کمیسیون انتخابات را به «خیانت ملی» متهم کرده‌اند. به باور این حقوق‌دانان، آن‌چه که از سوءمدیریت در برگزاری انتخابات پارلمانی دیده شد، تنها بی‌کفایتی رهبری کمیسیون انتخابات نبوده، بل یک حرکتِ حساب‌شده در راستای منافعِ یک حلقۀ خاص انجام یافته است. به نظر می‌رسد چنین اظهارات و شکایت‌هایی که از نحوۀ برگزاری انتخابات به گوش می‌رسد، رهبری کمیسیون را در وضعیتِ مخاطره‌آمیزی قرار دهد. آن‌چه خانم وسیمه بادغیسی معاون عملیاتی کمیسیون انتخابات در صحبت‌های خصوصی‌اش با یکی دیگر از اعضای کمیسیون ابراز کرد و رسانه‌یی شد نیز شمه‌یی از واقعیت را برملا می‌سازد. او گفت که اگر متحد و یک‌پارچه عمل نکننـد، آنان را خواهند خورد.

خانم بادغیسی پس از رسانه‌یی شدن این سخنان، در موضعِ دفاع قرار گرفت و گفت که سخنانِ او حرف‌های عادی بوده و هیچ ربطی به مسایل آن‌چنانیِ انتخابات نداشته است. اما زمانی که پای مسایل حقوقی به میان می‌آید و چگونه‌گی برگزاری انتخابات پارلمانی مورد توجه قرار می‌گیرد، مشخص می‌شود که اعضای کمیسیون انتخابات، بویِ خطر را حس کرده‌اند و به همین دلیل این روزها بیشتر از هر زمانِ دیگری سراسیمه و دست‌پاچه به نظر می‌رسند.
گفته‌هایی وجود دارد که همین حالا در میان اعضای کمیسیون انتخابات دودسته‌گی‌هایِ شدیدی بروز کرده و اختلافاتِ عمیقی نسبت به وضعیت به‌وجود آمده است. حتا برخی گزارش‌های تأییدناشده نشـان می‌دهد که اعضای کمیسیون تصمیم گرفته‌اند رییس کمیسیون انتخابات را مجبور به استعفا کنند تا حداقل بخشی از دغدغه‌های موجود که در اذهان عمومی تبارز یافته، آرام ساخته شود. اما این‌که واقعاً چنین اتفاقی خواهد افتاد، هنوز نمی‌توان با قاطعیتِ کامل آن را تأیید کرد، ولی در مورد بروز اختلاف‌نظرها در سطح رهبری کمیسیون، هیچ تردیدی وجود ندارد.
کمیسیون انتخابات با این ادعا مدیریتِ انتخابات پارلمانی را به دست گرفت که چهره‌یی تازه و امیدبخش از انتخابات به جامعۀ بی‌اعتماد و ناباور به مدیریتِ آن نشان دهد. رهبران حکومت نیز این داعیه را ظاهراً حمایت می‌کردند و خود را متعهد به برگزاری انتخابات سالم، شفاف، عادلانه و سراسری می‌دانستند. اما اتفاق خلافِ این خواست و دیدگاه افتاد.
انتخابات سال روان، بدترین نوع انتخاباتی بود که ظرف هفده سالِ گذشته افغانستان آن را تجربه کرده بود. این انتخابات با هیچ انتخابات‌هایِ پیشین قابل مقایسه نیست. در انتخابات‌های پیشین، حداقل این امیدواری وجود داشت که ۵۰ درصد به نفع مردم‌سالاری کار انجام شده و شماری از نماینده‌گان واقعیِ مردم به پارلمان راه یافته ‌اند. اما قراین و شواهد فعلی نشان می‌دهند که درصدِ این امیدواری نیز در انتخابات فعلی بسیار کاهش یافته است.
مردم حرف‌هایی که در مورد انتخابات و مدیریتِ آن می‌زنند، کاملاً بی‌اساس و بنیاد هم نیست. وقتی می‌گویند که افرادی از سوی برخی نهادها حمایت مالی شده اند و حتا قرار است با مهندسی آرا به پارلمان راه پیدا کننـد، ادعایی بی‌بنیاد بوده نمی‌تواند. در ولایت‌های مختلف افغانستان، مردم چهره‌ها و نامزدهایی را نشان می‌دهند و باور دارند که این افراد از سوی یک منبع و نهاد خاص تمویل و حمایت می‌شوند. این موضوع تنها به کابل و یا چند شهر بزرگِ کشور محدود نمی‌شود؛ در ۳۳ ولایت افغانستان که انتخابات به صورت نسبی برگزار شده، چنین افرادی را مردم خود شناسایی کرده اند. برخی از این افراد در ولایت‌های بیشتر ناامن حتا صندوق‌ها را تغییر داده اند و یا انتخابات را در خانه‌های‌شان و یا محل‌های مربوط به خودشان با آرای جعلی و تقلبی برگزار کرده اند.
اگر واقعاً حکومت و به ویژه ارگ نمی‌خواهد که انتخابات به صورت واقعی برگزار شود، لازم نیست این‌همه پول و امکانات را هزینه کند. خوب است هیچ انتخاباتی برگزار نشود و آقای غنی با تشکیل لویه جرگۀ عنعنوی خود را رییس جمهور مادام‌العمرِ کشور اعلام کند و بساط دموکراسی‌بازی را از این کشور برچیند. این بیشتر می‌تواند به نفع مردم و ارزش‌های دموکراتیک در جامعه تمام شود، تا این‌که زیر نام‌های پُرزرق و برق مردم را بفریبند. حداقل آن وقت این امیدواری باقی خواهد ماند که روزی افغانستان به دموکراسی و انتخابات واقعی برسد!
از جانبی هم، مادام‌العمر بودنِ ریاست جمهوریِ آقای غنی نیز با توجه به کهولت سن و بیماری‌های ناعلاجِ او زیاد نگران‌کننده نمی‌تواند باشد. بگذارید که این آدم حداقل به یکی از آرزوهای دیرینِ خود که باقی ماندن در کرسی قدرت است، برسد. و اما اگر موضوع خیانت ملیِ اعضای کمیسیون انتخابات جدی شود و نهادهایی بتوانند این قضیه را به صورت دقیق و عملی پیگیری کنند، در وضعیت انتخابات کشور تغییرات جدی و ملموسی رونما خواهد شد. اگر یک بار هم که شده، اعضای کمیسیون‌های انتخاباتی پس از خیانت‌های‌شان به جای مشاور شدن در ریاست جمهوری، به پای میز عدالت کشانده شوند، تأثیرهای شگفت‌انگیز آن را بر انتخابات‌های بعدی شاهد خواهیم بود.
این موضوع واقعاً نیاز به پیگیری و استقامتِ دوام‌دار و مـردمی دارد. نباید گذاشت که با انتخابات هرکسی هرچه که می‌خواست انجام دهد. یا انتخابات در این کشورِ مصیبت‌زده و دچار بحران باید به صورتِ واقعی برگزار شود و یا این‌که واقعاً باید جنـازۀ آن را خواند و دفن کرد. با چنین انتخابات‌های سراسر دروغ و نیرنگ، افغانستان هرگز به وادی سلامت و امن نخواهد رسید.

ماندگار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا