دمـوکـراسـی از نـوعِ اشـرفخـانی
درحالیکه اشرفغنی رییسجمهوری کشور از تعهـد خود به ارزشهای مردمسالارانه سخن میگوید و باور دارد که قومگرایی صرفاً یک اتهامِ غیرواقعی بر اوست، عملاً نیروهای امنیتی بامداد روز گذشته به دستور شخص ایشان به خیمههای اعتراضی هجوم برده و با گشودن آتش به روی معترضان، باعث کشته و زخمی شدنِ چندین تن شدند. گفته میشود که این تصمیم، دقیقاً از کاخ ریاست جمهوری صادر شده و نیروهای امنیتی به برچیدن خیمههای معترضان مأمور شده بودند.
با آنکه هنوز ارگ ریاست جمهوری موفق به برچیدن تمام بساط معترضان نشده، ولی چندین تن از برگزارکننـدهگان اعتراضات به ناامنی، از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده اند. گمان میرود که ارگ ریاست جمهوری خلافِ تعهدات قبلیاش مبنی بر گفتوگو با معترضان، تصمیم دارد که این بار فقط از راه زور باشندهگان معترضِ کابل را مجبور به تمکین در برابر دستوراتش سازد.
آقای غنی از زمان به دست گرفتنِ زمام امور، چهرۀ دیگری از خود به نمایش گذاشته است. او در سه سال گذشته هرگز حاضر نشده که به هیچ نوع اعتراضِ مدنی سازگاری نشان دهد. او حاضر است که طالبان را برادرانِ سیاسی بخواند و با وجود جنگشان در برابر دولت، هرگز دروازۀ گفتوگو و صلح را به روی آنها نبندد، ولی حاضر نیست به شهروندانی که مطالبات مدنی دارند، حتا مجال سخن گفتن بدهد.
اینها همه در حالی صورت میگیرند که جامعۀ جهانی به عنوان متحد استراتژیکِ مردم افغانستان، نظاره گر سیستمی اند که عملاً در برابر شهروندان کشور سلاح به دست گرفته است و بدون کمترین هراس از پیـامدهای آن، به روی اعتراض کنندهگانِ بدون سلاح، شلیک میکند. آیا بازهم آقای غنی میتواند بگوید که او رییس جمهورِ تمام مردم افغانستان است و در نزد او “هیچ افغانی کمتر از افغانِ دیگر نیست”؟
شاید آقای غنی به روی معترضان به این دلیل دستور شلیک داده که آنها را از خود نمیداند و حتا کمتر از تروریستهایی میداند که عملاً هر روز شهروندانِ کشور را قتل عام میکنند. بار نخستی که نیروهای امنیتی به روی معترضان آتش گشودند و این آتشباری به مرگِ هفت تن و از جمله پسر ارشد معاون سنای افغانستان انجامید، مقامهای کشور در توجیه این دستورِ خونبار اعلام کردند که از میان معترضان کسانی با سلاح به سوی نیروهای امنیتی شلیک کرده اند؛ اما این بار چه توجیهی برای یورش مرگبارِ خود به جانِ معترضان و خیمههای اعتراضی دارند؟ آیا این بار هم خواهند گفت که معترضانِ بیدفاع میخواستند به ارگ ریاست جمهوری حمله کنند و هوای تاج و تختِ همایونی را در سر میپرورانده اند؟!
من هر زمانی که به سیمای اشرفغنی نگاه میکنم، هرگز او را فردی متعهد و وفادار به ارزشهای دموکراتیک نمیبینم. من در سیمای اشرفغنی کسـی را میبینم که برای تاج و تخت حتا حاضر است برادرانِ خود را هم خفه کند. آقای غنی یک روز پیش از حمله به خیمههای تحصن در کابل، گفته بود که مردم افغانستان باید به او و برنامههایش اعتماد کنند، زیرا او ادامه دهندۀ راه شاه امانالله در این کشور است. او گفت هرگز به کسی مجال نمیدهد که تاریخ را تکرار کند و او را نیز همچون شاه امانالله از کشور بیرون راند.
خطابِ او در آن روز مشخصاً اعتراضکنندهگان مدنی کابل بود. او به این صورت، به آنها پیام فرستاد که منتظر عواقبِ حرکتهای مدنیِ خود باشید!
البته این حرکتِ نخست و آخرینِ آقای غنی به شهروندانِ کشور نخواهد بود. آنگونه که برخی تحلیلگران باور دارند، آقای غنی نقشهها و برنامههای کلانی برای یکدست کردنِ افغانستان چیده است. او آمده تا افغانستان را واقعاً “افغانسـتان” بسازد. او به تقسیم قدرت و کثرتگرایی هیچ باوری ندارد. او همانگونه که پاکسازی را در ارگ ریاست جمهوری به پایۀ اکمال رساند، میخواهد آن را به تمام نقاط افغانستان تعمیم بخشد. برنامههای کلانِ آقای غنی، همان برنامههای یکصد سالِ پیش اسلافِ اوست.
آقای غنی با صادر کردنِ دستور آتش به روی معترضان، عملاً صفِ خود را از مردم و دموکراسی نیمبندِ افغانستان جدا کرد و رسماً به شاهانِ غدارِ گذشته پیوست. او نشان داد که برای ارزشهای دموکراسی و حقوق بشر به این کشور نیامده و نه هم به چنین چیزهایی اعتقاد دارد. او نشان داد که همچنان مهرهیی در خدمت به ارزشهای قبیله و قوم است.
برای آقای غنی هیچ مشکلی ندارد که افغانستان وارد یک جنگ تازۀ داخلی شود. او برای تشدید چنین جنگی آمده و تمام آمادهگیها را نیز گرفته است. افغانستان از امروز به بعد، روزهای دشـواری خواهد داشت؛ روزهای بیرحم و سخت که دیگر به هیچ کسی مجال سخن گفتن داده نخواهد شد.
آقای غنی با صدور فرمانِ شبیخون بر خیمۀ اعتراضی مردم، میان آزادی و استبداد و میان مردمسالاری و زورسالاری، دست به انتخاب زد و این انتخاب سرنوشتِ افغانستان را به گونۀ دیگر خواهد نوشت.
وقتی مردم به این نتیجه برسند که عدالتخواهیِ مدنی نتیجه نمیدهد و زمامدارِ کشور خود را در هیأتِ یک شاهِ خودکامه جا زده، رویکرد عدالتخواهیشان بهناچار تغییر خواهد کرد و نرمشِ مدنی جایِ خود را به شورشِ انقلابی خواهد داد و این درست همان نقطۀ تاریخی است که شاهانِ زیادی در آن دفن شدهاند و حکومتها و نظامهای جدیدی سر کشیدهاند.
نقل از ماندگار