خبر و دیدگاه

ارگ عطا را به مرگ گرفت تا به تب راضی شود؟

دیدارهای متواتر پشت پرده آقای نور با رئیس جمهوری در ارگ و سپس نخستین سفر رئیس جمهوری غنی به مزار شریف پرسشی را بمیان آورده است که آیا از نزدیکی عطا با ارگ، کدام یک از دو طرف بیشتر نفع خواهد برد؟ پاسخ این پرسش شاید آنقدر هم پیچیده نباشد: به احتمال زیاد اشرف غنی احمدزی.

بُرد آقای غنی در این مانور کم‌سابقه این است که او پشت رقیب اصلی خود در داخل حکومت یعنی داکتر عبدالله را خالی‌تر می‌کند و در عین حال، او به احتمال زیاد می‌تواند شگافی را در میان هسته جمعیت ایجاد کند.

آقای غنی می‌خواهد که از یک طرف داکتر عبدالله را زیر فشار بیاورد تا او دیگر در تطبیق برنامه‌هایش سنگ اندازی نکند و از سوی دیگر، حیثیت و جایگاه و اعتبار آقای عطا  را در میان سران جمعیت و هوادران‌اش به شدت زیر سوال ببرد.

گفته می‌شود این دیدارهای “تک‌فردی” و پشت پرده آقای نور نه تنها باعث نگرانی داکتر عبدالله شده، بلکه سبب خشم صلاح‌الدین ربانی و اسماعیل‌خان نیز شده‌است.

شاید شماری به این باور باشند که نزدیکی این دو طرفِ متخاصم به موقف آقای غنی در نزد هوادران پشتونش نیز صدمه خواهد زد اما این نوع استدلال کمی دور از واقعیت به نظر میرسد چون آقای غنی و آقای نور در یک سطح و موقف قرار ندارند: آقای غنی هم قدرت دارد و هم اختیار و هم حمایت آمریکا و کشورهای غربی را، اما در مقابل آقای عطا فقط سرپرست یکی از ۳۴ ولایت افغانستان است و بس (اگر تنها به نقش او در داخل دولت اشاره شود).

پذیرایی گرم سرپرست ولایت بلخ از رئیس جمهوری غنی در مزار شریف

عطا محمد نور از ارگ چه می‌خواهد؟

آقای غنی با شناخت درست از ماهیت نخبگان سیاسی کنونی، به زودی توانست که نقطه ضعف آقای نور را دریابد. پس از تشکیل حکومت وحدت ملی، آقای غنی به حنیف اتمر دستور داد تا شاهرگ‌های اقتصادی شماری از سیاسیون (از جمله از عطا محمد نور) را شناسایی کرده، آنها را ببندد، که این کار را هم کرد.

بعداً آقای نور بارها از داکتر عبدالله خواست که جلو این کار غنی را بگیرد اما داکتر عبدالله از انجام آن عاجز ماند و عصبانیت آقای نور روز به روز شدیدتر شد و تا آنکه به این نتیجه رسید که برای نجات و بقای خود باید داخل معامله با غنی شود. اما وقتی که خبر دیدارش با ارگ در رسانه‌ها درز کرد، او هدف اصلی دیدارش با ارگ را ظاهراٌ تأکید بالای تطبیق مواد توافقنامه حکومت وحدت ملی خواند.

سرپرست ولایت بلخ اخیرا در نوشته‌ای به بی‌بی‌سی فارسی دلیل آغاز مذاکراتش را چنین نگاشته بود: “متأسفانه در دو و نیم سال گذشته نه تنها نمایندگی واقعی از این حزب در حکومت صورت نگرفت، بلکه شهروندان کشور نیز با مشکلات روزافزون و چالش‌های کمرشکن بیشتری روبرو شدند. سرانجام این نیاز به صورت جدی حس می‌شد تا برای یافتن یک راه بهتر، دنبال گزینۀ دیگری شد.”

اما پرسش در اینجاست که آقای نور بدون تفاهم با صلاح‌الدین ربانی، امیر اسماعیل‌خان و دیگر سران جمعیت چگونه می‌تواند به نمایندگی از حزب جمعیت با ارگ مذاکرات انجام بدهد؟

یک منبع از داخل ارگ گفته در دیدارهایکه عطا محمد نور با آقای غنی داشت روی سایر موارد گپ زده شد که مهمترین آن باز کردن شاهرگ‌های اقتصادی او (کاری را که داکتر عبدالله از انجام آن عاجز ماند و یا قصدا انجام نداد)، تقرری خودش به عنوان مشاور ارشد رئیس جمهوری، تقرری افراد نزدیک او به سمت‌های مختلف دولتی (کاری که عبدالله برایش انجام نداده بود و یا صلاحیت آنرا نداشت) و حمایت احتمالی او از تیم اشرف غنی در انتخابات آینده بوده است.

آقای نور  همچنان برای رئیس جمهوری غنی اطمینان داده که اگر برآیند این مذاکرات قناعت‌بخش بود، از سمتش به عنوان والی بلخ استعغا می‌کند.

دیدار رئیس اجرایی با سرپرست ولایت بلخ در منزل امرالله صالح

‘چه وقت چهره دیگرت را به ما نشان می‌دهی؟’

چند ماه پیش، داکتر عبدالله وقتی که از این دیدارهای پشت پرده آگاهی یافت، خیلی عصبانی شد و کنفرانس مطبوعاتی را تنظیم داد تا با شدیدترین الفاظ از غنی انتقاد کند. جالب این بود که در آن کنفرانس مطبوعاتی آقای عطا نیز حضور داشت و تأکید داکتر عبدالله ظاهرا بر تطبیق کامل مواد توافقنامه وحدت ملی بود.

اما دیدارهای پشت پرده عطا با غنی علی‌رغم انتقادات شدید داکتر عبدالله پایان نیافت؛ او هفته‌ها را در کابل سپری کرد و دیدارهای خصوصی خود را با غنی ادامه داد، تا آنکه عبدالله روزی در یک نشست خصوصی از او خواست که به دیدارهای خود با رئیس جمهوری پایان بدهد. اما آقای نور در آن نشست با اشاره به نقش منفعل رئیس اجرایی  در داخل حکومت خواهش او را نپذیرفت و پرسید که قرار بود که داکتر عبدالله چهره دومش را برای همه نشان بدهد، او چه وقت این کار را می‌کند؟ داکتر عبدالله ظاهرا پاسخی نداشت.

در واقع، سهل‌انگاری و کم‌کاری رئیس اجرایی عبدالله برای تطبیق موافقتنامه سیاسی در دو نیم سال گذشته از یکسو، و ناراضی‌سازی حامیان اصلی او در انتخابات از سوی دیگر که نمونه اخیرش هم عطا محمد نور می‌باشد، دست ارگ را در حکومت بلندتر ساخته است.

درک داکتر عبدالله از حساسیت اوضاع جاری، بدگمانی او نسبت به اراده اشرف غنی احمدزی برای تطبیق توافقنامه حکومت وحدت ملی و معامله/مذاکرات عطا محمد نور با ارگ، او را وادار ساخته تا رابطه خود را با حامیان تیم انتخاباتی “اصلاحات و همگرایی” به ویژه سران جمعیت تقویت بخشد.

در فرجام، اینکه معامله آقای عطا و یا به گفته خود او مذاکراتش با ارگ چطور خواهد انجامید و چه پیامدهای را به دنبال خواهد داشت، نیاز به زمان دارد اما آنچه تاکنون روشن شده آغاز تضعیف جایگاه آقای نور در میان هواداران حزب جمعیت است و در ضمن، از دست دادن یک حامی تاثیرگذار مانند عطا محمد نور برای داکتر عبدالله بی‌هزینه نخواهد بود. به نظر می‌رسد که ارگ، موفقانه، با یک تیر دو نشانه زده است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا