خبر و دیدگاه

اسلامگرایان میان راضی سازی خلق ورضامندی خالق!

khawernia
احمد ذکی “موسی”

در جهان امروز مشارکت سیاسی اسلامگرایان در حکومت وادارۀ امور مردم از طریق صندوق های رأی صورت می گیرد. ورأی هایی که امروز اسلامگرایان را به قدرت رسانده است، فردا همین آراء آن ها را از قدر برکنار کرده ودیگران را جاگزین این ها می کند. به این معنی که بقای اسلامگرایان در حکومت، بستگی به رأی وانتخاب مردم دارد؛ به همین منظور بسیاری از اسلامگرایانی که به عنوان نمایندگان مردم در حکومت ها به قدرت رسیده اند، می پرسند که: آیا ما اکنون ملزم به آن هستیم تا مردمی را که برای مان رأی دادند راضی نگه داریم وبرای خواسته های آن ها اولویت دهیم یا اینکه ما ملزَم به راضی ساختن شرع هستیم وبه احکام وخواسته های آن اولویت قائل شویم؟

طرح چنین پرسشی وبا چنین صیغه ای، از غفلت آدم های نیکوکار واز ساده اندیشی دیندارانی بر می خیزد که مقاصد دین را نمی دانند…

وعده ای این موضوع را به شکل ماهرانه وفریبکارانه ای مطرح می کنند، ومی گویند: آیا اسلامگرایان بعد از اینکه بر اریکۀ قدرت تکیه زدند، به شعارهای خویش پابند خواهند ماند، به گونه ای که به منع مَی ومیخانه ها ومعاملات ربوی وبانک های آن خواهند پرداخت؟ وآیا این ها موسیقی وسینما وسریال ها را منع خواهند کرد؟ ویا حجاب اسلامی را بر دیگران به زور تحمیل خواهند نموده واختلاط میان زنان ومردان را در مدرسه ها ودانشگاه ها ووسائل ترانسپورتی … منع خواهند کرد؟ یا اینکه در برابر همۀ این چیزها مهر بر لب زده، وبسان احزاب وگروه های دیگر برای جلب آراء واعتماد مردم در انتخابات کار خواهند نمود؟

پاسخ به این مساله به دوگونه است: پاسخ کلی وپاسخ مفصل.

پاسخ کلی این است که: بدانیم احکام شریعت فی نفسه عین مصلحت واقعی برای افراد وگروه ها بوده ومصلحت واقعی هم شریعت است وباید چنین باشد. وبدون شک تعارضی میان شریعت واقعی ومصلحت واقعی نبوده وهیچگونه تضادی میان خواسته های شریعت اسلامی وآنچه را ملت های مسلمان می خواهند دیده نمی شود. وچندین سال پیش در این موضوع مقاله ای تحت عنوان (شریعت، مصلحت ومصلحت شریعت است) نوشتم که چند فقره آن را ذیلا خدمت خوانندگان گرامی نقل می کنم:

” اینکه شریعت مصلحت است، این امری است مسلّم نزد عام وخاص مسلمانان، وچنین سخنی را علما در عصرها وزمان های ودرشهرها ومکان های مختلف به زبان آورده اند. به جز از گروه ظاهریه که سخن آنان از منظر جمهور علما ارزش واعتباری ندارد.

واز جمله اقوال علما که تعبیر از این معنی می کند سخنان ذیل است:

  • شریعت برای این آمده تا مصلحتی را جلب، وضرری را دفع نماید.
  • شریعت نفع است وضرر نیست.
  • شریعت برای جلب مصلحت ها وگسترش آن ودفع مفاسد وکاهش دادن آن آمده است.
  • شریعت برای این وضع شده تا مصلحت های بندگان را در دنیا وآخرت تحقق بخشد.
  • مبنای شریعت واصول آن بر حکمت ها ومصلحت بندگان نهاده شده است، وشریعت همه اش عدالت ورحمت ومصلحت است.
  • هرجایی که مصلحت بود در آنجا شریعت خدا هم هست، وهر جایی که شریعت خدا باشد در آنجا مصلحت نیز خواهد بود.

و نجم الدین طوفی که از جمله علمائی است که به امکان تعارض میان نصوص دینی ومصلحت قائل است، در کتاب خود می گوید:” به طور کلی، هیچ آیتی از کتاب الله نیست مگر اینکه در برگیرندۀ مصلحت ویا مصلحت ها است”. سپس یادآوری کرده که شأن سنت، بسان قرآن است”؛ برای اینکه سنت بیان قرآن بوده وما گفتیم که هر آیتی از قرآن مشتمل به مصلحتی است وطبعاً هر بیانی موافق مبیَّن می آید”.

این سخنان در زمینه این بیان شد که شریعت مصلحت است، وبه نظر من همین قدر کافی است.

اما اینکه مصلحت شریعت است، این سخن را در بیشتر اصول وقواعد تشریعی ای می یابیم که در آن ها به مصلحت اعتبار زیادی قائل اند، که صریح ترین ومشهورترین آن ها اصل (مصلحت مرسله) است، طوریکه این اصل، بر خلاف آنچه مشهور است، مخصوص مالکی ها نیست، بلکه به عنوان حجت ومنبع تشریعی نزد اکثر فقهاء پنداشته می شود. قرافی می گوید:” درارتباط به مصلحت باید گفت که دیگران آن را صراحتاً انکار می کنند اما زمانیکه به تفریع مسائل می پردازند، در می یابی که به مطلق مصلحت تعلل می ورزند وخود را مجبور نمی دانند تا در صورت بوجود آمدن تفاوت ها ومشترکات، شاهدی برای اعتبار آن بیاورند، بلکه اعتمادشان به مجرد مناسبت می باشد وبس، واین خود مصلحت است”.

وهمچنان – بدون اصل مصلحت مرسله – اصول دیگری هم است که اساس وجوهر آن ها بر مراعات مصلحت وبنای احکام بر آن ها استوار می باشد:

– استحسان است، که در بسیاری از صورت ها وکاربردهای آن به مراعات مصلحت رجوع می گردد چنانچه ابن رشد می گوید:” معنای استحسان در اکثر احوال” همانا التفات به مصلحت وعدالت است”.

به همین منظور در برخی از تعریف های استحسان گفته اند:” ترک قیاس واخذ به چیزی است که موافقتر برای مردم باشد”.

– همچنان اصل سد ذرائع دراصول فقه اسلامی داریم که هدف وحاصل آن، دفع مفسده ها می باشد. ومصلحت بودن این اصل را می توان در این دانست که چیزهای مباح به نص، برای اینکه منجر به فساد می گردد، ممنوع قرار داده می شود. در صورتیکه چنین کاری ظاهراً مخالفت با نص به حساب آمده اما برای تحقق ومحافظت از مصلحت ممنوع قرار می گیرد.

– وعرف واستدلال داریم  که این دو متضمن مراعات مصلحت بوده واحکام بر آن ها بنا می گردد.

– وقواعد فقهی زیادی داریم که تقنین مصلحتی را تأسیس ونهادینه ساخته وآن را تنظیم می بخشد که از جمله آن ها قواعد ذیل است:

– اصل در منفعت ها حلیّت است ودر چیزهای مضر ممنوعیت.

– در اسلام ضرر رسانی وضرر پذیری نیست.

– ضرر برداشته می شود.

– زیانی با زیان دیگری زائل کرده نمی شود.

– ضرر خاص برای دفع ضرر عام تحمل می گردد.

– ضرر سخت تر با ضرر خفیف تر دور کرده می شود.

– تصرف در امور مردم بستگی به مصلحت دارد.

از لابلای اصول وقواعد تشریعی ای که ذکر کردم این حقیقت هویدا می گردد که مصلحت به عنوان حجت ومرجع در تشریع اسلامی است؛ به همین لحاظ حق داریم که بگوییم: مصلحت شریعت است واین سخن تعبیر جدیدی از گفتار علمای گذشته است که گفته اند: هرجا که مصلحتی بود همانا شریعت خدا است، ولذا امام غزالی می گوید:” ما گاهی مصلحت را نشانه برحکم می دانیم وگاهی حکم را نشانه ای برای مصلحت می گردانیم”.

به همین اساس وروش، محلی برای نگرانی مردم – ولو برخی از مردم- بر مصلحت های واقعی شان باقی نمی ماند.

دامن اسلام برای تمام هنرهای زیبا ومفید وسازنده که از جمله آن ها هنر وسرگرمی های جالب می باشد، بی نهایت فراخ است. در صحیح بخاری از عائشه روایت است که ایشان، عروسی را به خانۀ شوهرش که یک مرد انصاری بود، برد. پیامبر خدا فرمود: «ای عایشه! آیا همراه شما سرگرمی (دف و غیره) نبود؟ زیرا انصار، سرگرمی را دوست دارند». رسول خدا در باره لهو وسرگرمی چنین فرمود، وچقدر زیبا خواهد بود اگر ما همین سرگرمی – هنر را به طور کلی- وسیله ای برای آگاهی وتربیت واصلاح بسازیم؟

در اسلام گردشگری ولذت بردن از خوشی های زمین ومخلوقاتش جای بزرگی دارد چنانچه خداوند می فرماید: (و برایتان در آنها زیبائی است بدان گاه که آنها را ( شامگاهان از چرا ) باز می آورید و آن گاه که آن ها را ( بامدادان به چرا ) سرمی دهید)[النحل : ۶].

(خداوند کسی است که از آسمان آبی فرو فرستاده است (که مایه حیات است) و شما از آن می نوشید(و زلال و گوارایش می یابید) و به سبب آن گیاهان و درختان می رویند و شما حیوانات خود را در میان آن ها می چرانید. خداوند به وسیله آن ( آب ) زراعت و (درختان) زیتون و خرما و انگور و همه میوه ها را برای شما می رویاند . بی گمان در این (کار آفرینش میوه های رنگارنگ و محصولات کشاورزی گوناگون) نشانه روشنی است (از خدا) برای کسانی که (درباره نیروی آفریننده آن ها) بیندیشند (و با چشم بینش و خرد به جهان گیاهان بنگرند) و خدا شب و روز و خورشید و ماه را برای (مصالح و منافع) شما مسخّر کرد، و ستارگان به فرمان او مسخّر(و برای راهیابی شما در دل تاریکیها، در چرخش و گردش) هستند . مسلّماً در این کار (کار آفریدن و مسخر کردن) دلائل روشن و نشانه های بزرگی (بر قدرت و عظمت خدا) است برای کسانی که تعقّل می ورزند (و در پرتو خرد به کارها می نگرند) و چیزهائی را مسخّر شما گردانیده است که در زمین برای شما به رنگهای مختلف و در انواع گوناگون آفریده است . مسلّماً در این (کار تسخیر و آفرینش) دلیل واضح و نشانه روشنی(بر قدرت و عظمت خدا) است برای مردمی که عبرت می گیرند (و از دیدن این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود می اندیشند و به سجود می افتند) و او است که دریا را مسخر(شما) ساخته است تا این که از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیوری بیرون بیاورید که بر خود می پوشید(وخویشتن را بدان می آرائید و حس زیبائی را اشباع می نمائید) و (تو ای انسان !) کشتیها را می بینی که (سینه) دریا را می شکافند و(امتعه و اقوات را بدینجا و آنجا می رسانند . خدا این نعمت را به شما داد) تا شما فضل او را بجوئید(و از دریا در مسیر تجارت استفاده نمائید) و سپاسگزاری کنید)[النحل : ۱۰ — ۱۴].

اسلام برای رشد اقتصادی وفائده های مشروع اموال وحفظ وتکثیر آن، برنامه هایی دارد که در سایه آن برنامه ها می توان به منفعت های مشروع زیادی دست یافته وآمال وارزوهای مردم را تحقق بخشید. آنچه برای ما لازم است این است که دروازه های کسب حلال را باز کرده وآن را توسعه داده وآماده سازیم، چنانچه بر ما لازم است که دروازه های سرگرمی ولهو را باز کرده وآن را ترقی ببخشیم.

همینگونه ما با اسلام هستیم ونیازی نداریم جر اینکه مقاصد اسلام ومصلحت احکام آن را بدانیم وآن را مراعات کرده ونیکو تطبیق کنیم. ودر آن روز همۀ مردم خواهند دانست که همۀ احکام شریعت بهترین وسیله برای حفظ وسعادت دنیوی آن ها بوده، بر علاوه از اینکه دین وکرامت شان نیز حفظ می کند.

شریعت اسلامی هم دین است وهم دنیا، وحفظ مال و دارائی مردم یکی از مقاصد ضروری پنجگانۀ آن به حساب می آید. همچنان حفظ تحسینیات به تمام جنس ها وانواعش از جمله مقاصد شریعت محسوب می گردد. وکسیکه باعث شود تا مردم به التزمات دینی واخلاقی بدون مصلحت ومسرت های دنیوی، روی آورند در حقیقت دین ودنیای مردم را به فساد کشانده است.

به همین اساس هرگاه اسلامگرایان مردم خویش را راضی ساخته ونیازمندی های جامعه های خویش را برآورده سازند، آن ها در حقیقت شریعت خدا را تطبیق کرده ورضامندی او تعالی را کسب نموده اند، وهرگاه تطبیق شرع الهی را به طور نیکو انجام دهند، درحقیقت مردم وملت خود را راضی ساخته اند.

نویسنده: پروفسور احمدالریسونی

برگردان به فارسی: احمدذکی “خاورنیا”

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. اینکه شریعت در چوکات رضایت و سعادت مردم تطبیق و تفسیر شود، شریعت رهگشا و مردم خوشبخت خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا