خبر و دیدگاه

افغانستان صحنۀ رقابت هند و پاکستان

India_Pakistan_Afghanistan

باراک اوباما، رئیس جمهور ایالات متحدۀ امریکا در دسامبر سال ۲۰۰۹ استراتژی اش درمورد افغانستان را طی صحبتی در اکادُمی نظامی وست پاینت در برابر شاگردان آن اکادُمی تشریح کرد. در پاکستان مانند هند آنچه بیشتر توجه را به خود جلب کرد؛ تاریخ خروج نیروهای امریکائی از افغانستان بود، که باید از ماه جولای ۲۰۱۱ آغاز گردد. کمتر ناظران صحنۀ افغانستان هستند که باورمند به خروج قوت های امریکائی در این مؤحد نزدیک باشند. به هرحال اعلان این زمان برای آغاز خروج؛ دغدغۀ خاطر ادارۀ اوباما را برای ترک سریعتر افغانستان هویدا می سازد. واشنگتن از برنامۀ «آشتی» اعلان شده از جانب رئیس جمهور حامد کرزی با این انتظار که طالبان ازجنگ دست کشیده و به فعالیت های صلح آمیز سیاسی مبادرت ورزند؛ حمایت نموده است. در ۷ جون سال ۲۰۰۷ ریچارد هولبروک، نمایندۀ وقتِ رئیس جمهوراوباما درامور افغانستان وپاکستان، طی سفری به مادرید بیان داشت که راه حل سیاسی در افغانستان، از اشتراک عده یی از طالبان در حکومت کابل، می گذرد. این راه حل شامل حال گروه های بسیار نزدیک به القاعده که آشتی را نپذیرفته وسلاح شان را نه می گذارند؛ نه می گردید. این محدودیت به ویژه گروه جلال الدین حقانی، یکی از چهره های بارز مقاومت در برابر ارتش شوروی در دهۀ هشتاد را در برمی گرفت. شبکه حقانی حملات خود را در استان های خوست، پکتیا وپکتیکا متمرکز ساخته است واز حمایت طالبان پاکستانی در این مناطق نیز بهره مند می باشد. تحریک طالبان پاکستانی، یک ساحۀ عقب جبهه را در خاک پاکستان به ویژه در وزیرستان شمالی دراختیار شبکۀ حقانی گذاشته است. جائی که حضور این شبکه مورد استقبال حافظ گل بهادر یکی از رهبران تحریک طالبان پاکستان که افراد اودر افغانستان نیز می جنگند؛ قرار می گیرد. طی سالیان طولانی وروی انگیزه های مشابه؛ ادارۀ ایالات متحدۀ امریکا ازهر نوع مذاکره با گروه طالبان زیرامرملا محمد عمر که عمدتا” دراستان های جنوب (هلمند، قندهار، زابل، غزنی …) فعال است؛ نیزخود داری می نمود. ولی عده یی از افراد ملا عمر به نوعی سازش در بعضی از مناطق دست یازیده اند که توانسته است موجب توقف جنگ گردد. مذا کرات رسمی حکومت حامد کرزی برای ختم جنگ وایجاد زمینۀ تعیین جدول زمانی برای خروج خارجی ها از افغانستان درمواردی جریان د اشته است.                                                   

پروسۀ «آشتی» با این شیوه قناعت پاکستان را فراهم نه می آورد. هر چند طی سالیان متمادی پاکستان سیاست آشتی درافغانستان را موعظه می کند؛ اما خواهان آنست که این پروسه شامل کسانی نیزگردد که بالفعل دربرابرحکومت کابل درحال جنگ می باشند، به خصوص این پروسه گروه جلال الدین حقانی را نیزباید شامل گردد. پاکستان با این سیاست می خواهد تأثیر خود را با پیوستن گروه های طرفدارش در قدرت سیاسی درافغانستان تقویت نموده ومحفوظ دارد. به یاد داریم که پاکستان از جملۀ کشورهای تمویل کنندۀ مالی وتسلیحاتی طالبان دردهه نود میلادی وازجملۀ سه کشوری بود که امارت اسلامی طالبان درکابل را به رسمیت شناخته بود.         جاه طلبی های پاکستان تشویش دهلی جدید را فراهم می آورد. هند یکی از سرمایه گذاران عمده در افغانستان است. هند ازسال ۲۰۰۲ به بازسازی افغانستان با این انتظار که این کشور روز ی متحد آن باشد؛ مشغول می باشد. درصورت بازگشت دوبارۀ طالبان به قدرت حدس زده می شود که این هدف برآورده نه خواهدشد. عدم توافق هند وپاکستان دراستراتژی شان دربرابر طالبان؛ آخرین تلاش هردو کشورهمسایه را برای اثر گذاری درمنطقه بعد از استقلال پاکستان، تشکیل می دهد. این رقابت دواثر بارز در قبال خود دارد: پروسۀ صلح بین دوکشور مجهز به سلاح اتومی در جنوب آسیا را پیچیده می سازد وبه ثبات افغانستان زیان وارد می کند. ایالات متحده می داند که برای جلوگیری ازسقوط افغانستان به جنگ های داخلی شبیه دهۀ قبل، هند وپاکستان باید رویارویی شان را از طریق متحدین خویش در داخل افغانستان، توقف دهند.

افغانستان متحد ضروری برای پاکستان؛ افغانستان متحد هند: کابوس ارتش پاکستان

بدون درک ترس مستولی برسیاست مداران، دیپلومات ها و ارتشی های پاکستان نسبت به هند؛ استراتیژی پاکستان دربرابر افغانستان را نه می توان درک کرد. امروز نیز جنرال های پاکستانی از هند چون « دولت خصم » یاد می کنند. از تاریخ تولد پاکستان با تجزیۀ هند برتانوی؛ این کشوردر وسوسۀ تهدید هند؛ حیات به سرمی برد و به همسایۀ خود به منزلۀ کشوری که هیچ گاه تشکیل یک دولت جدا برای مسلمانان نیم قاره را نه پذیرفته است؛ ظنین می باشد. دراین وضع با اتحاد افغانستان وهند؛ پاکستان خویش را درمحاصره احساس می نماید.                     

جنرال اشفاق کیانی رئیس ستاد ارتش پاکستان دراول جنوری سال۲۰۱۰ میلادی در یکی از نادر کنفرانس های مطبوعاتی اش درمقر کارخود در راولپندی نزدیک اسلام آباد؛ اهداف خود در افغانستان را چنین تشریح کرد:« یک افغانستان آرام ودوست برای ما عمق استراتیژیکی را فراهم می کند؛ که ما به آن نیاز داریم ». او یادی از هند نه کرد، اما اشارۀ جنرال به همان « کشور خصم» بود. ارتش پاکستان یک رژیم طرفدارهند را درکابل نه می خواهد. در چنین وضعی در صورت وقوع جنگ با هند؛ پاکستان خود را درحلقۀ محاصره وناچار به پیشبرد جنگ در دوجبهه می بیند. تا سال ۲۰۱۵ هند در نظر دارد۳۳ میلیارد هیرو راصرف خرید جنگ افزارهای مختلف نماید. پاکستان که ارزش مجموع تولیدات داخلی آن هشت مرتبه نازلتر ازهند است؛ امکانات صرف چنین رقمی را نه دارد. در اگوست وسپتامبر ۲۰۱۰ پاکستان درمعرض سرازیرشدن سیلابی قرار گرفت که ۲۰ فیصد از اراضی آن را تخریب و۲۰.۵ ملیون انسان آن را آسیب رسانید. در اگوست همان سال مقامات پاکستانی هزینۀ باز سازی خسارات ناشی از سیلاب را ۸ تا ۱۲ ملیارد هیرو بر آورد نمودند. در حالی که بودجۀ دفاعی پاکستان برای سالهای۲۰۱۰-۲۰۱۱ به ۴.۳ ملیارد هیرو می رسد؛ جانب هند در این مدت ۲۵ ملیارد هیرو صرف امور نظامی خود می کند. هر گاه افغانستان نیز به یک « کشور خصم» مبدل گردد؛ به نظر اشفاق کیانی این امر یک مصیبت برای امنیت ملی پاکستان می باشد. تعدادی از آگاهان وجنرال های پاکستانی عقیده دارند که هند نه تنها درصدد دستیابی به برتری در نیم قارۀ هند است بلکه خواهان کسب هژمونی در آسیای مرکزی نیز می باشد. دیپلومات ها، جنرال ها وشخصیت های دانشگاهی پاکستان، همواره این سوال را مطرح می سازند که هند با افغانستان مرز مشترک نه دارد، هرگاه هدف ازحضورهند در افغانستان؛ صدمه وارد نمودن و آسیب رسانیدن به پاکستان نیست؛ حضور هند در این کشور چه انگیزه یی می تواند داشته باشد؟ چرا چهار کنسول گری هند دراین کشورفعال است؟ در حالی که تعداد شهروندان هند مستقر در افغانستان از چند هزار نفر تجاوز نه می کنند. طبق ادعای ارتش پاکستان این کنسول گری ها؛ به خصوص کنسول گری هند در قندهار مرکز سازمان استخبا راتی هند (راو) بوده و مصروف آموزش وتسلیح شورشیان بلوچ می باشد. برای پاکستان جاه طلبی های هند غیر قابل تحمل است و آن را به زیان استقلال خود می داند. در اینجا باز به همان تشویش کهن پاکستان که هند درسال۱۹۴۷ ایجاد آن کشور را نه پذیرفته بود برمی خوریم وهراس از این که هند می خواهد همواره نفوذ خود را در آن کشور محفوظ دارد.                                                                                                           

پایپ لاین و بازرگانی                                                                                     

دومین عرصۀ منافع پاکستان درافغانستان؛ انرژی وبازرگانی است. پاکستان نیاز به گاز وپترول دارد. به ویژه برای جبران کمبود برق که بعضی از مناطق پاکستان را روزانه تا هشت ساعت فلج می سازد. کشور های آسیای مرکزی به خصوص قزاقستان، ترکمنستان وازبکستان دارای ذخایر غنی نفت وگاز می باشند. اما این کشورها، ممالک محاط به خشکه هستند. پاکستان خواهان نزدیکی با رژیم افغانستان است به تر تیبی که بتواند با آن در وضعیتی قرار بگیرد که قرار داد هایی را با کشور های آسیای مرکزی برای اعمار پایت لاین انعقاد نماید که از آسیای مرکزی آغاز وبا عبور از افغانستان، به سرزمین پاکستان منتهی گردد. به این ترتیب پاکستان از یک جانب نیاز خود به انرژی رامرفوع نموده واز جهت دیگر به راه ترانزیت بین آسیای مرکزی از یک جانب وخلیج فارس وهند از جانب دیگر مبدل گردد.

درسال ۲۰۰۲ پاکستان با همکاری چین به اعمار بندری درآب های عمیق گوادر در جنوب پاکستان ودر ساحل بحیرۀ عمان مبادرت ورزید. پاکستان در نظر دارد گوادر را به یک مجتمع بزرگ بندری، مجهز به فرود گاه؛ ترمینال پترول وپالایشگاه مبدل نماید. اگر گوادر با یک پایپ لاین گاز وپترول آسیای مرکزی از راه افغانستان متصل گردد؛ عواید سرشاری را نصیب پاکستان خواهد ساخت. 

در نهایت پاکستان افغانستان را به مثابۀ یک شریک تجاری خویش در نظر دارد. امروز صادرات پاکستان به افغانستان به رقم دو ملیارد دالر درسال می رسد. به موجب تخمین منابع پاکستانی هر گاه قیمت اموال پاکستانیی قاچاق شده به افغانستان نیز محاسبه گردد این رقم دو چندان می گردد. صادرات پاکستان به افغانستان شامل لباس، اشیای استهلاکی ومصرفی وتولیدات زراعتی-غذائی وسمنت می باشد.                  

برای استحکام روابط با کشور همسایه؛ پاکستان به بعضی از اموربازسازی درافغانستان نیز مبادرت ورزیده است، چیزی که در سالیان قبل موردی از آن دیده نه شده بود. پاکستان عهده دار باز سازی سرک تورخم – جلال آباد واعمار سه باب شفاخانه واعمار دانشکدۀ هنر های دانشگاه کابل شده است. در مجموع اسلام آباد ۳۰۰ملیون دالر درافغانستان به مصرف رسانیده است. در جولای۲۰۱۰ میان دوکشور قرارداد تجارتی به امضا رسید که به موجب آن وسایط عمل ونقل افغانی می توانند از جاده های پاکستان برای رسیدن به سرحدات هند مستفید گردند. چیزی که باعث تشویق صادرات افغانستان به جانب هند می گردد. برعکس وسایط هندی اجازۀ گذر از سرزمین پاکستان را نه دارند.                                                                            در عرصۀ نظامی؛ ارتش پاکستان یک توافق نامۀ اصولیی همکاری باحکومت حامد کرزی را برای تربیه نظامیان افغانستان حاصل نموده است وخواهان ایجاد روابط متقابل در این عرصه میباشد. در سپتامبر سال۲۰۱۰ اولین دستۀ بیست نفری از افسران افغانستان برای آموزش در مؤسسات نظامی پاکستان انتخاب شدند وقرار شد که این گروه تا آخر همان سال عازم پاکستان گردند.

منافع هند در افغانستان

افغانستان عقب جبهۀ جهادیست های پاکستانی: کابوس هند در ۲۴ دسامبر ۱۹۹۹؛ ایربوس ۳۰۰متعلق به ایراندیا، ازکاتماندو به صوب دهلی جدید پرواز کرد. درجریان پروازهواپیماتوسط پنچ تن از رباینده گان از مسیر پروازش منحرف گردید. رباینده گان خواهان رهایی مسعود اظهر یکی از رهبران گروه حرکت المجاهدین شدند. این گروه تروریست مربوط به سازمان استخبارات نظامی پاکستان بوده واز حمایت این سازمان در نبرد مسلحانه اش در برابر هند؛ درکشمیر بر خوردار می باشد. مذاکرات با هوا پیما ربایان آغاز گردید. هند در آغازمطالبۀ رهایی مسعود اظهر را که در آن زمان دشمن شماره یک خود می دانست با ترش رویی پاسخ گفت. هوا پیما برای سوخت گیری ابتدا در امرتسر(هند)، بعد در لاهور (پاکستان) ودر دوبی؛ نشست نمود. درنهایت هندی ها مطالبۀ هوا پیماربایان را پذیرفتند وهوا پیما اجازۀ فرود به فرود گاه قندهاردر جنوب افغانستان را که در آن وقت توسط طالبان زیر امرملا محمد عمر اداره می شد؛ دریافت کرد. مسعود اظهردربدل رهایی تمام مسافران هوا پیما ؛رها گردید. 

روی تصادف نبود که این تبادله درقندهار؛ مرکز اقتدار طالبان صورت گرفت. حرکت المجاهدین با تشکیل خود در سال۱۹۸۴ درکنارمجاهدین افغان در برابراشغال شوروی جنگیده بود ودارای ارتباطات وتماس هایی با عده یی از مجاهدین بود. این سازمان در دهۀ۱۹۹۰ کمپ های آموزش های حربی را درخاک افغانستان ایجاد کرده بود. بعد از رهایی؛ مسعود اظهر به پاکستان رفت ودر شهر کراچی پاکستان تشکیل گروه جیش محمد را که متشکل از جهادیست های ضد هند بود؛ اعلان نمود. در سال۲۰۰۰ این سازمان دو کمپ دیگر تربیۀ جنگ جویان را در افغانستان ایجاد نموده وبا حمله به پارلمان هند دردسامبر۲۰۰۱ دردهلی جدید واختطاف وقتل دانیل پیرل خبرنگار امریکایی به شهرت رسید. رهایی مسعود اظهر موجب سرافگنده گی حکومت هندوستان به ریاست اتل بِهاری واچپای گردید. بعدازسقوط طالبان درسال۲۰۰۱؛ برای این که افغانستان دوباره به ساحۀ عقب جبهه برای جهادیست های پاکستانی تبدیل نشود؛ حکومت هند تصمیم گرفت هر آنچه در توان دارد؛ انجام دهد. در۲۲ دسامبر ۲۰۰۱ جاسوانت سنگه وزیرخارجۀ هند طی یک بازدید رسمی از کابل؛ سفارت آن کشور را که از سال ۱۹۹۶ مسدود بود؛ باز گشاهی نمود. هند وعدۀ سرمایه گذاری وارائۀ کمک های بشر دوستانه به ارزش ۱.۲ملیارد دالر؛ به افغانستان را داد. تا سال ۲۰۰۹ بالغ بر ۷۵۰ ملیون دالر از این وعده به مصرف رسیده بود. مؤسسات هندی فعالیت های خودرا عمدتا” در امور ایجاد تأسیسات زیر بنایی متمرکز نموده اند. اعمار۳۳۴ کیلومتر جاده، باز سازی شفاحانۀ اندرا گاندی درکابل، اعماربند برق سلما درهرات، نصب لین برق باقابلیت انتقال برق قوی (ولتاژ بلند ) برای تنویر کابل. ساحۀ با اهمیت دیگری را که هند برای همکاری با افغانستان انتخاب نموده است سکتور تعلیم وتربیه وتحصیلات عالی می باشد. هند در سال۲۰۱۰ به تعداد۱۳۵۰ بورسیۀ تحصیلی را برای محصلان وکارمندان دولت تدارک دیده است. همچنان قرار است تعمیر جدید پارلمان به کمک هند اعمار ودر سال ۲۰۱۱ به بهره برداری سپرده شود. از ورای این برنامه ها هند خواهان بر قراری ثبات سیاسی وجلب علائق دوستانۀ مردم افغانستان است واز این راه برای حفظ نفوذ متداوم خود در این کشور تلاش می نماید. هند خواهان تأسیس مناسبات دوامدار دوجانبه بوده که در آن افغانستان به مثابۀ متحد آن کشور در مبارزه علیۀ جهادیست های پاکستانی؛ همراه اوباشد. با این همه؛ سرمایه گذاری ومساعدت ۱.۲ ملیارد دالری هند؛( کشوری که ارزش تولیدات خالص آن در سال۲۰۰۹ به ۱۲۹۶ ملیارد دالرمی رسید ) طی ده سال در افغانستان چیز بزرگی را به نمایش نه می گذارد. اما این مصرف محبوبیت آن کشور را در اذهان مردم افغانستان بیمه می نماید. به موجب نظر خواهی ایکه برای بی بی سی صورت گرفت و در جنوری ۲۰۱۰ به نشر رسید؛۷۰ فیصد مردم افغانستان تصویر خوبی از هند، در ذهن خود دارند. هند خواهان انکشاف همکاری های ضد تروریستی است. هند درعرصۀ نظامی، ( هر چند در اطلاعات رسمی تبارز محدود می یابد ) با افغانستان همکاری می نماید. سالانه در حدود صد تن از افسران افغانی در مؤسسات نظامی هند تحصیل می نمایند. همچنانی که تعدادی از افسران هندی منحیث آموزگار در مؤسسات تحصیلات نظامی افغانستان حضور دارند. هند برای قوت های نظامی افغانستان سلاح تهیه نه می نماید. هند در حدود چهارصد تن پولیس هندو- تبتی را برای محافظت از شهروندانش به ویژه دیپلومات های آن کشور در افغانستان مستفر نموده است. کابل علاقه مند است تا هند خلبان ها وتکنیسین های هلی کوپترهای می-۳۵ مورد ضرورت آن را آموزش دهد.

افغانستان مسیر انتقال انرژی و غنی از منابع معدنی                                                                                                                                                        

دومین باب منافع هند در افغانستان، انرژی ومعادن است. در حالی که قرار است اقتصاد هند در سال۲۰۱۱-۲۰۱۰ ؛ ۸ فیصد رشد داشته باشد، کشور نیاز به انرژی دارد. بعد از سال۲۰۲۰ هند سومین کشور وارد کنندۀ پترول وگاز در جهان خواهدبود. هند مانند پاکستان خواهان تقویت حضور خود درآسیای مرکزی برای استفاده از منابع گاز وپترول آن منطقه است. هند برای داشتن مسیر مستقیم در افغانستان؛ به همکاری ایران اتکاء دارد. هند دراعمار بندر ایرانی چاه بهاردرکنار بحیرۀ عمان؛ در همسایه گی بحرهند؛ سهم گرفت. چاه بهار از طریق جادۀ زرنج- دلآرام که توسط هند ساخته شده ودر۲۳ جنوری۲۰۰۹ افتتاح گردید، به افغانستان وصل می گردد. این شاهراه به طول۲۱۸ کیلومتر، به محور جاده ایکه قندهار را به مزار شریف در سرحدات ازبکستان وترکمنستان؛ وصل می کند، اتصال می یابد. بدینسان هند در صدد دست یابی مسیری برای خویش غرض اتصال به آسیای مرکزی است. این مسیربرای هند اجازه می دهد که پترول وگاز آسیای مرکزی را با عبور از افغانستان به بندر چاه بهار رسانیده واز آن جا با کشتی ویا با پایپ لینی که درزیر آب تعبیه می نماید؛ به هند برساند. هر چند نزدیک ترین راه برای هند عبور پایپ لاین گاز وپترول ازسرزمین پاکستان است؛ اما هند از تأمین امنیت این پایپ لاین توسط پاکستان در ایالت بلوچستان؛ مطمئن نه می باشد. برای انتفال گاز وپترول آسیای مرکزی از طریق پاکستان به هند؛ عبور این پایپ لاین از ایالت بلوچستان حتمی می باشد؛ اما این ایالت صحنۀ دایمی رویارویی آزادی خواهان بلوچ وارتش پاکستان است.                             در نهایت هند می تواند از مناسبات نیک اش با افغانستان؛ جهت استخراج معادن این کشور فائده ببرد. درجریان کنفرانس بین المللی کابل در مورد آیندۀ افغانستان که در ۲۰ جولای ۲۰۱۰ دایر شده بود؛ س.م. کرشنا وزیر امور خارجۀ هند بیان داشت: « ثروت بزرگ معادن افغانستان؛ راه سرمایه گذاری در این عرصه را باز می کند ». به تعقیب آن وحید الله شهرانی وزیر معادن افغانستان از مؤ سسات هندی خواست که به استخراج معادن افغانستان بپردازند. بعضی از کمپنی های هندی چون جندال ستیل ورک و ارسیلو میتل از قبل شرایط سرمایه گذاری در افغانستان را مورد مطالعه قرار داده اند، اما فقدان امنیت و فساد که دولت افغانستان را پوسیده است، موجب شده است که سایر مؤسسات صنعتی هند سرمایه گذاری درافغانستان را؛ چون قماری خطر ناک تلقی نمایند.                                                                                          

رویارویی دایمی هند و پاکستان در افغانستان                                                                                                                                                                    

در ۶ اکتوبر کنفرانسی زیرعنوان «صلح وثبات در افغانستان» از جانب یونایتد سرویس انستیتوت آف اندیا در دهلی جدید بر گزار شد. ساتیندرلامبا؛ نمایندۀ ویژۀ نخست وزیر هند برای افغانستان؛ بیانیۀ افتتاحیۀ کنفرانس را قرائت کرد. نامبرده بعد از تشریح کمک های هند برای باز سازی افغانستان؛ برضرورت وارد نمودن فشار بر پاکستان برای توقف این کشور از حمایت از طالبان که «هیچ توافقی نباید با آن ها صورت گیرد» تأکید نمود. او پیام ساده ایرا ارائه داشت : درحالی که هند به بازسازی در افغانستان می پردازد، پاکستان برایش تروریست تربیه می کند. از دید هند، طالبان باید به کلی از قدرت کنار گذاشته شوند.                      

رستم شاه مومند که طی سال های ۲۰۰۵-۲۰۰۲ عهده دار سفارت پاکستان در کابل بود؛ پاسخ داد که عملکرد هند در افغانستان هیچ اثر مثبت نه داشت است و طالبان از پایگاه های شان در جنوب خارج شده و در این اواخر در شمال وغرب حضور یافته اند و۱۶۳ شهرستان را از مجموع ۳۷۵؛ در ادارۀ خود دارند. در افغانستان رشوت، بیکاری وعدم امنیت رخنه نموده است. در مورد حمایت خیالی پاکستان از طالبان افغان … هرگز این حمایت وجود نداشته است … مومند بعدا” از همکاری پاکستان با ائتلاف بین المللی در مبارزه علیه طالبان یاد نموده تذکر داد که سه روزبعد از یازدۀ سپتامبر در حالی که ارتش امریکا برای حمله به افغانستان خود را آماده می ساخت؛ پاکستان قبول نمود تا آسمان آن کشور و پایگاه های نظامی خویش را در اختیار امریکا بگذارد و به تعقیب فشار امریکا، پاکستان مناسبات دیپلوماتیک خود را نیز با رژیم ملا عمر قطع نمود. امروز نیر ارتش پاکستان در سرزمین خویش در برابر طالبان می جنگد. مومند فراموش کرده بود روشن سازد که سیاست پاکستان بر حمایت از طالبان تا آن وقت که در افغانستان مصروف جنگ اند؛ متکی است وبر ضد طالبان زمانی عمل می کند که ایشان در داخل پاکستان فعالیت نمایند. طور مثال ارتش پاکستان گروه حکیم الله محسود را که عامل انفجار ها در پاکستان می داند؛ مورد حمله قرار می دهد وحافظ گل بهادر که عمدتا” در افغانستان فعال است؛ تشویشی از حملۀ پاکستان نه دارد. 

جدال لفظی بالا نمایانگر موجودیت گودال بزرگی است که دوکشور هند وپاکستان را در مسالۀ افغانستان از هم جدا می سازد. هند وپاکستان دارای دونظر متضاد در مورد مشکل افغانستان وراه برون رفت این کشور از بی ثباتی هستند. یک جنگ سرد واقعی را هر دوکشور از طریق سرویس های استخباراتی ووابسته های داخلی شان به پیش می برند. این رقابت از همان آغاز استقلال هند وتأسیس دولت پاکستان در سال۱۹۴۷ آغاز شده است. یک سال بعد از این تاریخ در حالی که هر دوکشور بر سر کنترول کشمیر با هم منازعه داشتند؛ هند مناطق شمال- غرب پاکستان را که ساکنان آن با ساکنان مناطق جنوب افغانستان یک قوم واحد را می سازند به استقلال خواهی تحریک کرد. گاندی دوست نزدیک غفار خان رهبر جنبش سرخ جامه گان، استقلال مناطق پشتون را از پاکستان مطالبه نمود. به تعقیب آن در حالی که مناسبات هند وپاکستان در وضع بدی قرار داشت، مناسبات هند با افغانستان روزتا روزبهتر می شد و پاکستان خود را درمحاصرۀ هند از شرق وافغانستان در غرب احساس می کرد. درسال۱۹۴۷ افغانستان بر شمولیت پاکستان در سازمان ملل متحد رأی مخالف داد وادعای ارضی خویش را در سال ۱۹۵۰ و۱۹۶۰ ارائه نمود. این اختلافات حتی در گیری های نظامی مرزی، را درقبال داشت. اسلام آباد وکابل در سال ۱۹۵۵ وبعدا” در۱۹۶۲ مدت چند ماه مناسبات دیپلوماتیک خود را قطع کردند. در حالی که برمبنای قرارداد سال۱۹۵۰ هند وافغانستان دارای مناسبات دوستانه بودند.                                                                               

در سال ۱۹۷۳ سلطنت محمد ظاهر توسط سردارمحمد داوود، سقوط داده شد و سردارمذکور جمهوریت طرفدار دولت شوروی را اعلان نمود. پاکستان تحت صدارت ذوالفقارعلی بوتو از دوحزب اسلامی مخالف داوود یعنی جمعیت اسلامی برهان الدین ربانی وحزب اسلامی گلب الدین حکمتیار حمایت نمود. این دوحزب مناسبات نزدیک با جماعت اسلامی پاکستان، مهم ترین حزب سیاسی اسلامی درآن کشور داشتند. از جانب دیگرهند به مثابۀ متحد شوروی، توافق نامه های متعددی را با رژیم مستقر در کابل؛ امضا کرد. در سال ۱۹۸۰ در حالی که افغانستان دراشغال شوروی قرار داشت؛ پاکستان کمک های پولی وتسلیحاتی ایالات متحده را به احزاب وابستۀ خویش به خصوص حزب اسلامی حکمتیار توزیع می نمود. انتظار داشت که این حزب روزی عنان قدرت سیاسی را در افغانستان دراختیار خود بگیرد. اما با خروج شوروی از افغانستان در ۱۹۸۹؛ احزاب مقاومت نه توانستند میان خویش به توافقی برسند وافغانستان به جنگ داخلی خونینی غوطه ور شد. درنتیجه مردم به ستوه آمده از وحشت جنگ در سال۱۹۹۴؛ از ظهور طالبان حمایت نمودند.   طالبان مدارس دینی زیر امر ملا محمد عمر؛ امنیت را در مناطق زیر کنترول خود بر قرار نمودند. پاکستان طالبان را با تهیۀ سلاح، تیل ووسایل یدکی مورد نیاز هواپیماهای جنگی شان، حمایت نمود. مناسبات تنگاتنگ میان پاکستان وطالبان بر قرار بود. زیادی ازرهبران وجنگ جویان طالب به شمول ملا محمد عمر رهبر این گروه در مدارس دینی پاکستان؛ تعلیمات دینی دیده بودند. درسال ۱۹۹۶ در حالی که طالبان بخش بزرگی از افغانستان را درکنترول خود داشتند؛ پاکستان می توانست از داشتن یک متحد وفادار در افغانستان به خود ببالد. در جهت دیگرهند برای اتحاد شمال به ارزش هشت ملیون دالر اسلحه فرستا د و همچنان تعدادی ار تکنیسین های ترمیم هلی کوپتر های جنگی می-۱۷ومی-۳۵ ومشاور نظامی اعزام نمود. در سال۲۰۰۱ اتحاد شمال با پشتیبانی ائتلاف بین المللی، طالبان را ازقدرت بر انداخت. طی چند هفته پاکستان نفوذی را که طی سی سال در افغانستان دست وپا کرده بود؛ از دست داد. متحدین هند در کابل به قدرت تکیه کردند.                        

بازگشت نیرومند پاکستان در مسائل افغانستان                                                      

پاکستان باردیگر به مثابۀ بازیگر غیر قابل تردید در تامین ثبات افغانستان؛ در صحنۀ سیاسی این کشور به ضرر هند وارد شد. تا آن نقطه ای که حامد کرزی در بازدید رسمی اش دریازده مارچ ۲۰۱۰، ارتباط پاکستان با افغانستان را؛ به مناسبات «برادران دوقلو» مقایسه نموده وهند را یک « دوست» دانست. رئیس جمهورافغانستان نیاز خود به پاکستان را برای رسیدن به توافق با طالبان به خوبی درک می کند. در واقع ارتش پاکستان که گردانندۀ سیاست آن کشور در افغانستان می باشد؛ نقش واسطه را میان حامد کرزی وشبکۀ حقانی به پیش می برد. امروز پاکستان از قناعت دادن این شبکه برای ترک جنگ؛ تا آنگاه که در پروسۀ «آشتی» دعوت نه شده اند؛ خود داری می کند. برعکس ادارۀ اوباما شبکۀ حقانی را بسیار وابسته به القاعده می داند و برپاکستان فشار می آورد که تهاجمی را بر پایگاه های این گروه در وزیرستان شمالی؛ نزدیک سرحد افغانستان؛ آن جا که گروه شورشی دیگری به سرکرده گی حافظ گل بهادر نیز قرار گاه دارد؛ به راه اندازد. حافظ گل بهادر جنگ سالار پاکستانی؛ متحد جلال الدین حقانی وسراج الدین حقانی است که جنگ حویان خود را درآغاز بهار به افغانستان اعزام می کند واین جنگ جویان تا آغاز فصل سرما دراین کشور باقی می مانند. ارتش پاکستان دربرابر گل بهادر اقدامی انجام نه می دهد، مگر آن وقت که ملا عبدالغنی فرد شماره دو طالبان خواست با دولت کابل مذاکره نماید؛ درجنوری۲۰۱۰ درکراچی پاکستان دستگیر گردید. این اقدام پیامی روشن داشت: هیچ گونه پروسۀ صلحی بدون ضمانت پاکستان نباید آغاز شود. قوت نفوذ پاکستان از آنجا خوب آشکار می شود که این کشور دوشخصیت با نفوذ در حکومت کابل راکه گفته می شد مناسبات نزدیک با هند داشته اند، ازپست های شان دُور بزند. در۷جولای۲۰۱۰ مطبوعات افغانستان استعفای حنیف اتمر وزیر داخله وامرالله صالح رئیس سازمان امنیت آن کشور را اعلان نمودند. اولی عضو سابق سرویس استخبارات افغانستان (خاد) در زمان اشغال این کشور توسط شوروی بود ودومی شخص پر وزنۀ اتحاد شمال است که رول عمده یی در سقوط رژیم طالبان در ۲۰۰۲ بازی نموده بود. خلاصه این دوشخص از دشمنان طالبان، پس دشمنان اسلام آباد بوده اند. پاکستان؛ همکاران هند در افغانستان وبه ویژه دیپلومات های آن کشور را ذریعۀ وابسته های افغان خود وگروه های جهادیست پاکستانی که متحدان آی اس آی شناخته می شوند ومدت ها در برابر هند در کشمیر جنگیده اند؛ هدف قرار می دهد. در جولای ۲۰۰۸ چند هفته بعد از حمله به سفارت هند درکابل؛ ستیفن کیپس؛ معاون سیا؛ اطلاعاتی را در دسترس مقامات پاکستانی قرار داد که نشان میداد؛ آی اس آی در سازمان دهی این حمله که ذریعۀ افراد گروه حقانی به اجرا در آمد؛ سهم داشته است. سفارت هند در کابل یک بار دیگر در۸ اکتوبر ۲۰۰۹ به وسیلۀ یک موتر بمب گداری شده؛ هدف حمله قرار گرفت. گروه دیگری که درحملات ضد هند درافغانستان دخیل می باشد؛ لشکرطیبه است. این گروه در سال ۱۹۹۰ در افغانستان توسط شخصی به نام حافظ سعید پاکستانی اساس نهاده شد. این گروه تروریستی تعداد زیادی ازکمپ های آموزش های جنگی را دردهۀ نود در افغانستان ایجاد نمود ه و به حمایت آی اس آی؛ مصروف اجرای حملات بر ضد هند در کشمیر بود. هدف این گروه را امروز؛ خروج تمام قوت های ناتو از افغانستان وخروج هند از کشمیر تشکیل می دهد و در طولانی مدت خواهان سقوط اتحاد هند وایجاد یک دولت اسلامی در جنوب آسیا است. لشکر طیبه در نوامبر۲۰۰۸؛ بمبئی قلب هند را مورد حمله قرار داد. کوماندو های این گروه ۱۷۵ نفر را کشتند. در۲۴ جولای۲۰۱۰؛ مایکل مولن رئیس ستاد ارتش ایالات متحده در یک بازدید رسمی از اسلام آباد؛ نگرانی اش را از فعالیت لشکر طیبه در افغانستان ابراز داشت. ایساف طی دوخبر نامه یی تایید کرد که افراد مربوط به لشکر طیبه در کنار طالبان دراستان جلال آباد درشرق افغانستان نزدیک سرحدات پاکستان می جنگند. پاکستان از انجام هر نوع اقدامی در برابر لشکر طیبه امتناع ورزید.

با این همه؛ هند از این همه حملاتی که او را هدف قرار می دهد؛ سلب جرأت نه می گردد. هند تمام پروژه های ملکی خود را فعال نگه داشته است وعلی الرغم مطالبات پاکستان؛ هند کنسول گری های خود را در قندهار وجلال آباد مسدود نه نموده است. در زمینۀ پروسۀ«آشتی» درافغانستان؛ طی کنفرانس بین المللی کابل در۲۰ جولای۲۰۱۰س.م کریشنا وزیر خارجۀ هند اظهار داشت که شورشیانی که می خواهند در پروسۀ آشتی اشتراک نمایند باید سلاح خود را بگذارند، تروریسم را محکوم نمایند وقانون اساسی افغانستان را بپذیرند. درحقیقت هند مطمئن نیست که این پروسه به نتیجه منتهی می گردد ونفرت خود را نسبت به طالبان که آنان را بربر های متعصبی می داند که به حقوق انسان احترام نه می گذارند؛ مخفی نه می نماید. هند طالبان را گروهی می داند که حاضر نیستند قدرت را در افغانستان تقسیم نمایند ومی خواهند به تنهایی حکومت نمایند؛ پس یگانه راه حل؛ شکست آنان از راه نظامی می باشد. از همین رو است که وزیر خارجۀ هند ناتو را تلقین به افزایش انتفال سلاح ( تهیۀ تانک وهلی کوپترجنگی) وتمرکز بر برنامۀ تربیۀ ارتش افغانستان؛ می کند. با این همه این انتخاب کمتربه واقعیت همخوانی دارد : ناتو با وجود توانایی در آتش نتوانسته است طالبان را شکست بدهد، اردوی افغانستان ولو با تجهیز بهتر چگونه از عهدۀ آن بدر خواهدشد؟ 

کدام موانع در برابر صلح در افغانستان وجود دارند؟                                                                                                                                                              

در حال حاضر گودالی که نظرات هند وپاکستان را در مسالۀ افغانستان از هم دور می کند؛ ناممکن است از میان برداشته شود. هیچ یک از این دولت ها حاضر به دادن امتیاز به دیگری نیست. جانب پاکستانی می خواهند طالبان افغان وابسته به خود وهمچنان لشکر طیبه را مورد حمایت خود قرار دهد. با وجود این همه حمایت ها این گروه ها دایم زیر ادارۀ پاکستان نیستند. طور مثال مناسبات تنگاتنگ بین طالبان پاکستانی وافغان در منطقۀ مومند در نزدیک سرحدات افغانستان وجود دارد. در ۱۴ جولای ۲۰۱۰ طالبان پاکستانی؛ شصت تن از ملیشیای سرحدی پاکستان را اختطاف نموده وبا گذرازسرحد ایشان را باخود به افغانستان بردند واز جملۀ آنان پنج تن را به کنسول گری پاکستان در جلال آباد تحویل دادند که نشان می دهد طالبان وابسته های زیر فرمان نیستند بلکه بر عکس. طالبان کمتر قابل کنترول وتحریک شده ذریعۀ ایدئولوژی جهادی که ایشان را به جنگ با هر حکومت «بی دین » سوق می دهد؛ ثبات آسیای مرکزی وپاکستان را تهدید می نمایند. قبلا با پیش روی به شمال افغانستان طالبان ملاعمر با تأمین ارتباط با حرکت اسلامی ازبکستان می خواستند یک واگیری اسلامی را در کشور های همسایه تحریک نمایند. هم چنان این ها از گروه های حهادیست ضد شیعه چون سپاه صحابۀ پاکستان وگروه جنگوی که در کشور خود شان تعداد زیادی از انفجارات را مرتکب شده اند؛ استقبال نمودند. علاوه برآن؛ این گروه ها جدایی های قومی را که جامعۀ افغانی به آن مواجه است عمیق تر خواهدساخت. اگر جهادیست های پاکستانی وطالبان بتوانند با قوت نظامی وجنگ پیش روی نمایند؛ اقوام دیگری چون تاجیک ها که در شمال اکثریت را می سازند وامروز در ارتش افغانستان نیز از نظر تعداد در ردۀ اول قرار دارند؛ اجازه نه خواهند داد. هر یک از این جوانب مورد حمایت پاکستان وهند نیز قرار خواهند داشت، اولی به حمایت شبکۀ حقانی وطالبان ودومی به حمایت تاجیک ها واتحادشمال، ادامه خواهند داد. دراین حالت افغانستان به یک جنگ داخلی در گیر خواهد ماند.

اگر هند امکانات حفاظت از اتباع خود در افغانستان را نداشته باشد؛ پس مجبور به خروج از این کشور خواهد شد وبدین سان تمام منافع سیاسی سرمایه گذاری هایش را از دست خواهد داد. چنان معلوم می شود که این خروج ازقبل آغاز شده است. در حالی که وزارت خارجۀ هند تعداد اتباع هند در اففانستان را چهار هزار نفر می داند، این تعداد از سه هزار نفر تجاوز نه می کند. در حالی که بعضی از پروژه های هند تکمیل شده اند وشرایط امنیتی نیز بدتر می گردد. از چندی بدینسو سفارت هند تدابیر شدید امنیتی را برای اتباع خود در نظر گرفته ومنع گشت وگذارشان را؛ تشدید نموده است.                                                                  

۲۰۱۴ سال تصمیم گیری خواهدبود. به اساس تصمیم کنفرانس بین المللی کابل برای آیندۀ افغانستان؛ این تاریخ برای آن تعیین شده است که از آن به بعد ارتش وپولیس افغانستان، تمام عملیات ضد شورش درتمام استان های افغانستان را خود به پیش خواهد برد. اما به نظر بهترین آگاهان این پنداری است که در این مدت کوتاه بخت به واقعیت پیوستن را کم دارد.   

        

____

نوت: این مطلب از منابع فرانسوی به زبان فارسی ترجمه شده است. 

                                              


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا