خبر و دیدگاه

بحران اعتماد

afghan_burqa_diversity

 

بحران اعتماد در جامعه چند قومی و درین کشور که از دیر باز با اشکال و شیوه هایی گوناگون مطرح میگردید، برای این بوده واست که برای رفع واحیای آن راه های حل دقیق و متناسب به مشکل چند بعدی که سرا پای جامعه را فرا گرفته، باید بحث ها و گفتگو های سازنده دریک فضای باز بدون ترس از تهدید وسرکوب وبرچسب مورد بررسی همه  جانبه به دوراز حب وبغص حداقل توسط روشنفکران و جامه مدنی که درحقیقت وظیفه اصلی شان تولید فکر واندیشه می باشد براه انداخته شود وازجریان این گفتمان واقعن علمی و عملی اندیشه وفکر تولید شده درسطح کشور برای مردم به حیث نسخه رهایی ازکهنه درد چند صد ساله به خورد مردم جامعه داده شود، زیرا تجربه حداقل پنجاه سال اخیر نشان دهنده این امر است که هرازگاهی که تعدادی ازروشنفکران برای ایجاد فضای اتحاد وهمبستگی واقعی مردم وتند شدن پروسه ملت سازی طرحهایی را که البته به نظر آنها یکی ازراه هایی رسیدن به این مامول است از طریق احزاب سازمانها ویا شخصیت های مستقل به مردم پیشنهاد شده، بدون اینکه به محتوی طرحها وبرنامه ها دقت صورت بگیرد ونیات نیک پیشنهاد کننده گان در نظرگرفته شود، برای اینکه مسایل مطرح شده شاید با نظرشخصی وبرنامه های سیاسی تعدادی از سیاسیون و هموطنان شان همخوانی نداشته با برخورد دشمنانه آن ها  مواجه شده و بر چسب زدن های زیر عنوان ضد وحدت ملی،تجزیه طلب بدون شنیدن “بیردی ” مورد حمله بیرحمانه قرار گرفته ومی گیرند.  اگر گاهی هم درمورد ساختاروسیستم اداره ویا قانون اساسی اظهارنظری مبنی بر اینکه قانون اساسی وسایر قوانین جاری درعرصه های مختلف پیراهن ناجوری است که بر تن این کشور ومردم آن نه می زیبد وحکومت و حکومت دارها به همین منوال ناجورومریض   بودند و هستند زیرا:

– قانون اساسی کشورزمانی به حیث وثیقه ملی واقعی قابل تحقق وتعمیل است که این قرارداد اجتماعی درجریان یک همه پرسی سراسری ملی بازتاب دهنده خواسته هایی همه اقوام درزمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی باشد.

– کشورماچند قومی است نه امروزونه دیروزملتی وجودداشته واین اقوام با هویت خود میخواهند درکنارسایراقوام بصورت مساویانه وبرادرانه زندگی کنند. این درحالیست که  آنها  مخالف  ملت سازی نیستند وبه این پروسه  بسیارطولانی که درجریان زمان وبدون حذف هویت دیگران شکل میگیردواعتقاد براین دارند که هویت ملی باید بازتاب دهنده همه اقوام ساکن درین کشورباشد.

– به همین ترتیب این اقوام با هویت فرهنگی وزبان خود بدون تعصب درکنارهم میخواهند زندگی  کنند، درحالیکه قطعن به ضرورت زبان ملی ورسیدن به آن موقعیت زمانی که بدون استفاده از زور، وبا به وجود آمدن اجماع درمورد پذیرش یک زبان توسط همه اقوام به حیث زبان ملی توافق به عمل آید.اعتقاد دارند.

-درمورد مصطلحات ملی، سرود ملی، رقص ملی، شخصیت های ملی  و همه فرایندهای که پسوند ملی دارند باید توافق همه اقوام بدون استفاده اززور داخلی وحمایت خارجی صورت بگیرد.

– نام کشور باید دربرگیرنده همه هویت ها ساکن درکشورباشد نه انعکاس دهنده هویت یک قوم بخصوص.

– درزمینه حاکمیت ملی،اداره وقدرت دولتی نیز باید قدرت واداره دولت هم بصورت عمودی وهم افقی تقسیم مساویانه صورت بگیرد یعنی حاکمیت آیینه تمام نمایی برای همه کشور وبا اشتراک مساویانه همه اقوام در اداره وحاکمیت باشد.

این مسایل وجمعی ازمشکلات اجتماعی وقومی درین کشور همیشه وجود داشته وکسانیکه خواستند برای حل این معضلات پیشنهاداتی داشته باشند توسط سردمداران سرکوب شدند واین پروسه کماکان ادامه دارد. گروه تفوق طلب برسر اقتدارکنونی هم سیاست های گذشتگان شانرا دنبال میکنند، ونه می خواهند که این معضلات بصورت یک بحث جدی درجامعه مطرح شود،راه حل و توافق جمعی به اشتراک همه مردم ودریک برنامه واقعن ملی تدوین گردد.

آنهایی که واقعیت های سرسخت کشورمارا نمی پذیرندویا هم میدانند وحقایق را کتمان می کنند، امروز چه بخواهند وچه نه خواهند بحران اعتمادی که در جامعه طی سالیان متمادی با برخوردهای خودخواهانه وعظمت طلبانه به وجود آمده بود، عملا ازعمق جامعه توسط  نمایندگان مردم درمجلس  به سطح کشیده شده است.

جریان انتخابات برای ریاست مجلس نشان داد که ادعای ملت واحد چلوصافش ازآب برامدواین انتخابات به وضوح نشان دادکه درین کشوراقوام وقبایل مختلف دریک جغرافیا زندگی می کنند که هر یک دارای زبان وفرهنگ وعنعنات و رسوم بخصوص خودهستندو درین کشور نه نام ملی، نه ملت، نه زبان ملی، نه سرودملی که همه اقوام را  بربتابدوجود نداشته وندارد وهمه درموضعگیری های سرنوشت ساز درمحورقوم وزبان وتبار خود می چرخد، واین یک واقعیت انکار ناپذیر است وکسی نمی تواند دیگراین واقعیت را کتمان ویا پنهان کند.

تا زمانیکه بحث سراسری وهمگانی به اشتراک همه اقوام روی تمام مسایل ملی که بازتاب دهنده همه مردمان این سرزمین است مورد توافق قرارنگیرد، هویت اقوام،زبان شان توسط اقوام دیگر اعتراف نشودو به همه داشته های آن ها احترام صورت نگیرد و یک دیگر پذیری را فرا نگیرندوزندگی با همی با اصل تساوی حقوق وسهم درخوراستحقاق همه اقوام در همه عرصه ها سیاسی واجتماعی، دراداره  وقدرت کشورعملن تامین نشود امکان به وجود آمدن اعتماد بین اقوام درین کشورناممکن است، زیرا اعتماد را باید ساخت واعتماد با دورغ گفتن زیر نام وحدت ملی ساخته نه میشود، اعتماد با عملکرد صادقانه که برای همه طرف ها قابل لمس ودرک باشد ساخته میشود که تاکنون چنین اقدام صادقانه به خصوص ازجانب سردمداران دیروزی وامروزی صورت نگرفته واینها بقای خود را در تفرقه وعقب ماندگی اقتصادی وفرهنگی این مردم واین سرزمین می بینند.

اعتماد راهش را از میان عملکرد صادقانه، احترام متقابل، اعتراف به موجودیت و حضور اقوام و یکدیگر پذیری در میان اقوام در یک کشور چند قومی باز می کند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا