خبر و دیدگاه

معارف را از قوم گرایی و تعصب نجات دهید

farooq_wardak2

 

وزارت معارف افغانستان لیسه ی آریانا را از تشکیل تعلیمی سال ۱۳۹۰حذف نموده است.  این لیسه که در منطقه ی موسوم به شاه دو شمشیره، در کابل موقعیت دارد، از لیسه های مشهور دخترانه در پایتخت می باشد به گفته ی استادان آن، حدود ۵۰ سال پیش ایجاد شده بود.

آموزگاران این لیسه که اکنون شماری از آن بی سرنوشت  و شماری شان باید به مکتب های دیگر منتقل شوند، دلیل نابودی این لیسه را، ناشی از برخورد های قومی وزیر معارف می دانند.

یک تن از آموزگاران این لیسه که از ذکر نامش خود داری می کند می گوید: “آریانا، نام کهن و تاریخی این کشور است که در ذهن همه شهروندان به ویژه فارسی زبانان، تاریخ کهن و باستانی آن را مجسم می کند. افراد قوم گرای در حکومت با این نام احساس بیگانگی می کنند و در صدد حذف نهاد های هستند که نام “آریانا” به آن ها گذاشته شده است. از جمله تغییر نام هوتل آریانا در کابل در جوار ریاست جمهوری، به نام هوتل پشتونستان. اکنون آقای فاروق وردک وزیر معارف که به شدت متهم به قوم گرای بوده و شخص کلیدی در پشت همه توطئه ها علیه دیگر اقوام افغانستان و فرهنگ فارسی، می باشد؛ می خواهد با حذف این لیسه از تشکیلات آموزشی آینده، نماد های فرهنگی مردم را نابود سازد.”

وزارت معارف افغانستان، که از وزارت های کلیدی به شمار می رود. شکایت های زیادی مبنی بر تبعیض قومی در این وزارت خانه شنیده می شود. چندی پیش سندی به امضای محمد صدیق پتمن معاون این وزارت، نشر شد که در آن به وضوح دیده می شود که مقامات وزارت معارف، در کار خود تبعیض قومی روا می دارند.

آقای پتمن به رییس تدریسات ثانوی وزارت نگاشته است:

“ریاست تدریسات ثانوی!

اگر پشتون است، خیر است لطف نموده کارشان را اجرا نمایید و اطمینان دهید.”

این موارد در کنار دیگر شکایت های که از وزارت معارف صورت می گیرد، مبین این است که در این وزارت علایق قومی و سمتی به شدت در نظر گرفته می شود.

هم چنان چندی پیش نامه ی از مدیر معارف ولسوالی یفتل پایان بدخشان در روزنامه ی ماندگار و همین طور در تارنماهای اینترنتی نشر شد که مبین بی عدالتی  و بروکراسی در وزارت معارف بود.

در کنار این موارد، شکایت آموزگاران و دانش آموزان معارف از بی توجهی به مواد درسی و چاپ کتاب های که پر از اشتباهات املایی و انشایی است، بالا گرفته است.

وزارت معارف افغانستان با بی توجهی نسبت به تهیه و تدوین کتابها و مواد درسی مناسب و مورد نیاز و عاری از اغلاط و اشتباه، یکی از ضرورتهای مهم فرهنگی و تدریسی را نادیده گرفته و در آموزش ناقص شاگردان و دانش جویان نقش داشته است.  

البته مشکلی که  در معارف افغانستان و همین طور وزارت اطلاعات و فرهنگ،  ناشی می شود از سیاست های غلط و غیر مسئولانه ی حاکمیت افغانستان سرچشمه می گیرد.

همه تعصب آقای خرم وزیر پیشین فرهنگ را در برابر واژگان زبان فارسی به یاد داریم که چگونه با زبان مردم این سرزمین، تعصب می ورزید و استفاده ی واژگان فارسی را، جرم می پنداشت.

آن زمان انتظار می رفت که آقای کرزی به عنوان رییس جمهور، در برابر این مسئله برخورد جدی و قاطع داشته باشد و از زبان مردم در برابر تعصب قومی خرم دفاع کند و او را برکنار نماید، مگر آقای کرزی پس از این که او دوره ی وزارتش را تمام کرد به عنوان مشاور خود برگزیدش. باید گفت که آقای اسماعیل یون که نویسنده ی کتاب سقاو دوم است، در مقام مشاوریت وی، دلیل دیگر بر سهل انگاری و کج دار بودن سیاست ملی ریس جمهور می باشد.

اکنون آقای مخدوم رهین وزیر فرهنگ که از دانش فراوانی بهره مند هست، با مخدوم فرهنگ دور اول، خیلی متفاوت ظاهر شده است. در آن زمان آقای فرهنگ، آدمی بود فرهنگی و به خاطر رشد فرهنگ به ویژه زبان فارسی کار های سود مندی انجام می داد؛ اما امروز پس از تجربه ی وزارت آقای خرم و حمایت رییس جمهور از یو، آقای رهین به خاطر ترس از بر کناری به یک وزیر منفعل و بی کار تبدیل شده است.

همین گونه آقای حنیف اتمر که پیش از آقای وردک در پست وزیر معارف قرار داشت، همواره با داشتن صد ها مشاور فخر می کرد که معاش هر کدام از این مشاوران، برابر معاش تمام کارمندان یک مکتب بزرگ در کشور بود. آن زمان هم وزارت معارف گاو شیری شماری از مسوولین شده بود.

اکنون آقای وردک نه تنها که این چرخه ی غلط را می چرخاند،  بیشتر و بیشتر معارف را جای برای فعالیت های قومی و سیاسی خود ساخته است.

اکنون شما به وضوح می بینید که اکثر پست های معارف به یک قوم که آقای وردک که متعلق به آن است سپرده شده است و نیز، این وزارت جایگاهی شده برای طرح آشتی با طالبانی که هر روز مردم را می کشند، جای برای  تئوری توطیئه علیه انتخابات، جای برای چانه زنی های تعیین رییس پارلمان، جای برای ادامه ی اعتراض نامزدان معترض به خاطر وارد نمودن تعدیل در شمار نمایندگان مجلس.

هر روز آقای وردک، به فعالیت های سیاسی قومی نگر و تقویت گروه های طالب و حزب اسلامی می گذرد، کار اصلی که در مورد معارف است، در تاقچه ی نسیان گذاشته شده  و تنها تعصب و قومی اندیشی نصیب معارف شده است.

همچنان پیروزی آقای شیرولی وردک برادر فاروق وردک در مجلس نمایندگان از حوزه ی کابل و همین طور تورپیکی پتمن خانم صدیق پتمن از کابل، نیز بحث هایی را از سوی استفاده ی این مقامات از امکانات دولتی در روند انتخابات همراه داشت.

در  کنار این موارد، به استناد سند های نشر شده از جمله مشکل در معارف بدخشان، اداره ی آقای وردک در اجرائات اداری اش نیز، از نمایندگانی حرف می شنود که در تئوری وی علیه دیگران، شریک باشند؛ در غیر آن یک آموزگار برای کار کوچک هم که به کابل بیاید ماه ها، در پشت در وازه های معارف زمان می گذراند وسر انجام با نا امیدی به ولایتش بر می گردد.

معارف به عنوان سازنده ترین بخش جامعه، باید از توجه رسانه ها، جامعه ی مدنی و اپوزسیون سیاسی و نمایندگاه واقعی مردم دور نگه داشته نشود، چون هر مشکلی در این نهاد مردمی، متوجه فرزندان تمام مردم افغانستان می شود.

امروز اگر در معارف عصبیت قومی آموزش داده می شود، و ساختار معارف را، قومی کرده اند. متضرر این طرح غلط، نسل آینده ی افغانستان همه اقوام شریف افغانستان است.

همان گونه که رییس جمهور چندی پیش از قومی شدن و سیاسی شدن ارتش و پولیس نگرانی کرد، باید جلو قومی شدن معارف سازنده ترین بخش جامعه را نیز گرفت.

معارف است که اساس و بنیاد هر جامعه را می گذارد، زمانی که اساس جامعه ی ما به دستان فاشیستان از هرقومی باشد، گذاشته می شوند، نباید آینده ی متبتنی بر وحدت اقوام را متصور بود و این مسئله بس نگران کننده و جدال آفرین است.

بنا بر این از همه اهالی آگاه و دلسوز به کشور از هرقوم و گروهی، توقع می رد که متوجه این نکته باشند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا