اخیرا آقای داکتر روستار تره کی تئوریسین احزابی چون افغان ملت و طالبان که اعتقاد راسخ به برتری قومی نژادی دارند، فرمایشاتی کردند که مرغ بریان را هم به خنده وامیدارد. آقای تره کی انتظار داشتند برتری خواهان همچون خودش به پالمان راه پیدا کند، اما از بخت نیک مردم کسی مسئول انتخابات شده که تقلب را برنمی تابد. اگر انتخابات درست برگزار شود یقیناٌ نژاد پرستانی همچون روستار تره کی جای در پارلمان نخواهند داشت. بلی هستند برادرانی پشتونی که اعتقادی به برتری نژادی ندارند امیدوارم به پارلمان راه یافته باشند.
ایشان از این شکست بسیار سرخورد و خشگین شده بحدی که به مرز دیوانگی رسیده اند در مقاله با عنوان “طرزالعمل های حل منازعات انتخاباتی،مراجع ذیصلاح صدور حکم تجدید انتخابات” بشدت به دمکراسی و مردم سالاری حمله کرده چنین درفشانی میکنند:
“از جار و جنجال ناشی از تقلب در انتخابات چنین معلوم میشود که در لابراتوار سیاسی افغانستان هیولای خونخوار دیموکراسی زیر ضربات واقعیت های حاکم در کشور در حالت کوما قرار دارد.”
اندیشیه قبیله پرستانی همچون ترکی مرا بیاد قصه انداخت که فکر میکنم برای شما جالب است.
گویند سیلاب روباهی را برداشته و میبرد. روباه فریاد برآوردی که دنیا را آب برد. مردم از هرسوی بطرف روباه شتافتند. فریاد زدند چی را آب برد کو دنیای که آب برد؟ روباه گفت شما مرا از آب بکشید تا دنیا را برایتان نشان دهم. مردم با زحمت زیاد روباه را از آب کشیدند. روباه تکانی بخود داد تا آب از بدنش برود. وقتی مطمعن شد خوب میتواند بگریزد و گریخت. مردم گفتند کجا دنیا را نشان بده. روباه پاسخ داد: وقتی من نباشم دنیا هم نباشد.
حالا هم عین قصه در افغانستان تکرار میشود. گروه فاشیستی افغان ملت و دیگر گروهای همسو با آنها میگویند : اگر قرار باشد در افغانستان حکومت و دمکراسی بر قرار شود ما باید صاحب همه چیز باشیم. اگر چنین نباشد هرگز افغانستانی نباشد.
جالب است بدانید آقای تره کی همین حالا در فرانسه زندگی دارند و از مواهب دمکراسی بنحو احسن بهرهمند هستند, اما همین دمکراسی را برای مردم افغانستان هیولا خون خوارمی دانند. چون طرفدار برگشت حکومت سیاه طالبان هستند. آقای تره کی همیشه در سیاهه های خود طالبان را نیروی وحدت بخش و مقاومت ملی میخوانند.
حال پرسش این است اگر برتری طلبان مورد نظر آقای تره کی پیروز می شدند باز هم دمکراسی هیولای خون خوار بود؟ یقیناٌ که نه . وقتی آقای کرزی در دور نخست ریاست جمهوری با ۵۴% آرا پیروز شد دمکراسی در آن روزهیولای خون خوار نبود چون یک نفر همتبار خود آقای روستار تره کی پیروز آن انتخابات بود. در آن روز با افتخار اعلام کردند ما پشتونها در کشور اکثریت هستیم این هم سند. این در صورتی بود که رهبران فارسی زبانان هزاره و تاجیک ده به ده بدنبال رای گرفتن از تاجیکها و هزاره ها برای آقای کرزی بودند. الحق که آنها هم به امید صلح و آشتی رای دادند. اما وقتی نژاد پرستان دوربر کرزی از انتخابات برداشت قومی کرده و رای تاجیکها و هزاره ها را به حساب پشتونها گذاشتند, هیچ اعتراضی از جانب آقایان احمدضیا مسعود و کریم خلیلی بر نخواست. لااقل با انتشار یک بیانیه برداشت قومی از رای مردم و انتخابات را محکوم میکردند.
دمکراسی امروز بهترین گزینه برای حکومت داری و زیست بشر شناخته شده است. اما از بخت بد ما کسی با سویه دکترا به نمایندگی از یک قوم دیمکراسی را هیولا خون خوار مینامد. شما که دمکراسی را هیولا مینامی پس فرانسه را رها کن برو تحت رهبری ملا عمر حکومت سیاه و قرون وسطای طالبان تجربه کن. اگر بگفته شما حکومت طالبان برای مردم کشور نعمت و رحمت است پس چراشما از این نعمت و رحمت گریزان هستی؟
این افراد برتری طلب اندیشه خود را اینطور بروز میدهند:
۱ – دمکراسی خوب است بشرط اربابی ما!
۲ – حفظ وحدت ملی خوب است با هویت قومی ما!
۳ – حفظ وحدت ملی خوب است بشرطی که حافظ آن ما باشیم!
۴ – امنیت در کشور خوب است بشرط تضمین موقیت برتر قومی ما!
۵ – قانون در کشور خوب است بشرطی که قانون گذار و مجری قانون ما باشیم!
۶ – مبارزه با دهشت افگنان خوب است بشرط رهبری ما و سربازی شما!
۷ – آبادانی خوب است نخست پنج الی شش شهر پشتون نشین اگر پولی برای آبادی ماند شهرهای غیر پشتون! البته کرزی و باند فاشیستش مرتب برای آبادانی مناطق پشتون نشین پول خرج میکنند اما برادرانش طالبان یا به گفته روستار ترکی “نیروی مقاومت ملی” خراب میگنند.
۸ – نظام متمرکز ریاستی خوب است بشرطی که رئیس جمهور و وزرا پشتون باشند! همین حالا نژاد پرستانی همچون تره کی خواهان نظام ریاستی هستند. بیاد داشته باشید فرداها اگر یک غیر پشتون رئیس جمهور شود همین آقایان طرفدار حکومت غیر متمرکز پارلمانی خواهند شد.
۹ – آزادی بیان خوب است بشرط تعریف و تمجید از ما و امیران و خانهای جنایت پیشه ما!
۱۰ – حکومتها ملی و مشروع هستند بشرطی که مطلقا در اختیار ما پشتونها باشد!
۱۱ – خاکهای از دست رفته یا فروخته شده توسط خانهای پشتون حتی بقیمت تجزیه کشور باید به مادر وطن برگردانده شود, اما بشرطی که باشندگان این خاکها پشتون باشند تا ما از اقلیت به اکثریت تبدیل شویم!
۱۲ – ازبک, هزاره, پشتون و تاجیک فرقی نداره با هم برادر هستیم به شرط پذیرفتن هویت ,زبان و برتری قومی ما!
