خبر و دیدگاه

ریاست پارلمان و خوابهای آشفته آقای کرزی

karzai_parliament2

 

افغانستان و مردم مصیبت دیده ی آن از زمان سقوط نظام سیاسی طالبان تاهنوز که نه سال از آن میگذرد، همواره در میان بیم و امید به سر برده اند. هرچند که حضور نیروهای ائتلاف بین المللی در این کشور، دو دوره انتخابات ریاست جمهوری و دور دوم انتخابات پارلمانی امید و دلبستگی مردم را به فردای بهتر گره میزنند اما از آنجاییکه زیر ساخت این کشور با جعل وتقلب بنا نهاده شده است، هر تحول مثبت در این کشور همراه با نگرانیهای بی شمار تحلیل میگردد. دوره دوم انتخابات پارلمانی که با تلاش گسترده ی تیم آقای کرزی به قصد اعمال نفوذ در آن به پایان رسید، هنوز هم به عنوان یک گره سیاسی در دفتر کار آقای کرزی مورد دست اندازی قرار میگیرد که هم به نتایج آن و هم به مدیریت سیاسی آن دستبرد بزند. همگان میدانند که تیم آقای کرزی تلاشهای گسترده ای را به خرچ داد تا با استفاده از تمام امکانات دولتی نامزدهای مورد حمایت دولت را وارد پارلمان نماید. اما از آنجاییکه این تلاشها چندان کارگر نیافتاد، اکنون گمانه هایی وجود دارند که قرار است نتایج انتخابات مورد دستبرد قرار گیرد اما شنیده میشود که آقای فضل احمد معنوی ریس کمیسیون انتخابات با تمام توان دربرابر خواسته های تیم آقای کرزی مقاومت نموده است.

حالا اینکه دستبرد در نتایج انتخابات در چه ابعادی ممکن و غیر ممکن به نظر میرسد یک طرف قضیه است، اما طرف دیگر قضیه که تیم آقای کرزی با تمام امکانات روی آن سرمایه گذاری کرده است، ریاست پارلمان میباشد که آقای رسول سیاف برای آن درنظر گرفته شده است. بنا بر اطلاعاتی که وجود دارد آقای کرزی تاهنوز توانسته است یکی دو تن از رهبران اقوام غیر پشتون را راضی نماید تا با استفاده از علایقی که درمیان هوا داران خود دارند به نفع آقای سیاف تلاش نمایند و او را بر کرسی ریاست پارلمان بنشانند. مهم ترین نیتی که در پشت تلاشهای آقای کرزی نهفته است این است که با در دست داشتن ریاست پارلمان تغییرات جدی را در قانون اساسی وارد آورده تا با استفاده از این تغییرات در مرحله نخست تداوم اقتدار سیاسی خود را ضمانت نماید و در مراحل بعدی به یک دست ساختن ساختار مدیریت سیاسی افغانستان با محوریت طالب ـ پشتونها و حذف سایر ملیت ها از بدنه ساختار مدیریت دولتی مبادرت ورزد. آقای سیاف خود معجونی از تعصب و نژاد گرایی میباشد که بدون تردید حضور او بر ریاست پارلمان افغانستان تغییرات مصیبت برانگیزی را بر قانون اساسی این کشور تحمیل خواهد کرد.

متاسفانه باور غلطی که تاهنوز در ادبیات سیاسی ما سایه انداخته است، اصطلاحی بنام اکثریت و اقلیت میباشد که گویا پشتون ها در اکثریت قرار دارند و سایر ملیت ها در اقلیت هستند. ساختار سیاسی افغانستان متاسفانه بر مبنای همین باور غلط تعریف شده است و در واقع همین باور کاذب سبب گردیده است که پشتونها خود را مستحق حاکمیت دانسته و از همین آدرس به حقوق سایر ملیت ها تجاوز و تعدی نمایند. آقای کرزی نیز به عنوان پاسدار این باور کاذب تلاش مینماید که با استفاده از هر وسیله ممکن در راستای تامین منافع پشتونها و حذف سایرین از بدنه مدیریت سیاسی افغانستان قدم بردارد. هرچند که آقای کرزی با آراء اقوام غیر پشتون بر کرسی ریاست جمهوری نشست اما اندیشه و تلاش های او قبل ازهمه چیز ایجاد ساختار سیاسی یک دست پشتونی بوده است.

 اما واقعیت این است که در افغانستان اولآ چیزی به نام اقلیت و اکثریت وجود ندارد و دومآ طرح چنین چیزی سبب گردیده است که افغانستان در گرداب مصیبت و بد بختی های بیشتر فرو رفته و دست و پا بزند. اکنون که آقای کرزی و تیم نژاد گرای او از برخورد منطقی با واقعیت های سیاسی اجتماعی افغانستان عاجز مانده اند کوشش می نمایند که با توسل به جعل، فریب، نیرنگ و خرید اشخاص ضعیف قبل ازهمه چیز تدوام اقتدار سیاسی پشتون ها را ضمانت نمایند. درحالیکه این تلاش ها دریک نگرش دقیق تر، بی اعتباری و انزوای بیشتر پشتونها را در تعامل با سایر اقوام افغانستان در پی خواهد داشت و درنهایت افغانستان را از مسیر توسعه اجتماعی و اعتماد ملی منحرف خواهد کرد.

لذا باتوجه به نیات شوم، رفتار نژادگرایانه و سیاست های بحران برانگیز آقای کرزی وتیم همراه او، باز نگری و دقت اقوام غیر پشتون در نگرش و رفتار سیاسی شان بعنوان یک ضرورت عاجل و جدی تلقی میگردد. دلایلی روشنتر از آفتاب وجود دارند که اقتدارسیاسی پشتونها درافغانستان این کشور را در گرداب مصیبت و سیاه بختی های تاریخی فرو برده است و مردم افغانستان در حقیقت گروگان جهالت تاریخی حاکمان پشتون میباشند. تولید بحران در جنوب، انگیزه های نیرومند ویرانگری و خشونت گستری درمناطق پشتون نشین درحقیقت یک روند تاریخی است که در طول تاریخ سعادت سایر اقوام افغانستان را به غارت برده است وحتی در روزگار معاصر صلح و امنیت را به گروگان گرفته است. هرچند که ریشه های بحران جاری در افغانستان در ابعاد گسترده تر قابل تامل میباشد اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که سنت ها و نگرش های ویرانگر در جنوب، عامل اصلی سیاه بختی های مردم افغانستان دانسته میشوند.

.پس باتوجه به این واقعیت، ضروری است که اقوام غیر پشتون، تاجیک ها، هزاره ها ازبک ها و بلوچ ها با درک موقعیت تاریخی و سیاسی شان دریک تعامل مشترک استراتیژیک به تشکیل یک جبهه نیرومند سیاسی مبادرت ورزیده و افغانستان را از خطر سقوط درکام هیولای سیاه بختی های بیشتر نجات بخشند. درچنین شرایطی از رهبران و نخبگان سیاسی و فکری اقوام غیر پشتون انتظار میرود که با توجه به منافع مردم افغانستان برتمام تعارضات گذشته شان چشم بسته و پس از یک دوره طولانی غفلت ، اراده و هوشمندی سیاسی شان را در یک بستر منسجم سیاسی به نمایش بگذارند. این بستر سیاسی هرچند که مستلزم پیش تعریف و تعهد و تقید تعریف شده ی سیاسی میباشد، اما درشرایطی که سیل ویرانگر و مرگ آور موجودیت سیاسی اقوام غیر پشتون را در معرض تهدید قرار داده است، اولین اقدام جدی باید جلو گیری از غارت ریاست پارلمان توسط تیم آقای کرزی باشد. متاسفانه اما دیده میشود که ازهمین حالا رقابت های حساسیت برانگیزی میان تعدادی از نمایندگان تاجیک تبار بر سر تصاحب کرسی ریاست پارلمان درجریان است که این رقابت ها به هیچ عنوان با منافع تاجیک ها و منافع سایر اقوام غیر پشتون همخوانی ندارند. منطق سالم سیاسی حکم میکند که ادامه این رقابت ها قبل از همه چیز بر تحکیم اقتدار سیاسی کرزی کمک مینماید.

لذا باتوجه به این وضعیت انتظار میرود تا نمایندگان اقوام غیر پشتون در پارلمان با درک گذشته های خونبار تاریخی و وضعیت فعلی مردم شان و با اتخاذ سیاست عقلانی درمحور یک شخصیت مجرب، معتقد و برجسته سیاسی گردهم آمده و او را به ریاست پارلمان برگزینند تا از این طریق تعهد و تقید شان را نسبت به آرزوها و آرمانهای موکلین شان درمعرض قضاوت بگذارند.

اقوام غیر پشتون دارای ظرفیت بسیار نیرومند و تاثیر گذار میباشند که متاسفانه به دلایل مختلف و ازجمله به دلیل عدم هوشمندی سیاسی تا هنوز نتوانسته اند از این ظرفیت برای بوجود آوردن یک حرکت منسجم سیاسی استفاده نمایند. اما اکنون که زمان دگر گونه گردیده است و کوچکترین تغافل درحکم مرگ سیاسی تعبیر میگردد،انتظار میرود که رهبران سیاسی و نخبگان فکری تاجیک ها، هزاره ها و ازبک ها دست دردست هم داده و تاریخ سیاسی افغانستان را با افتخارات انسانی و ارزشهای دموکراتیک تعریف نمایند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا