خبر و دیدگاه

تعصب و قوم گرائی در نصاب تعلیمی معارف

school_books

در طول چند دهه اخیر بلخصوص بعد از اینکه حکومت خانواده نادر خان به حاکمیت رسیدند به نصاب سازی معارف آغاز نمودند. اولین وزیر معارف دوره سیاه نادر خانی شخصی بنام علی محمد خان بود.

از روز های نخست بقدرت رسیدن نادر خان به مشوره مشاورین انگلیسی صفت اش مانند الله نواز یاور و محمد نواز خان سر منشی برنامه نصاب سازی معارف را آغاز نمودند و به مشوره همین مشاورین نصاب تعلیمی معارف را مطابق به ذوق و خواست خود اش ترتیب داده بود.

بعد از اینکه نادر کشته میشود  ظاهر پسر اش بقدرت میرسد اما همه کاره امور مملکت بدوش شخصی به نام محمد هاشم برادر نادر قرار می گیرد . در این دوره سه نفر از همین خانواده بحیث وزیر معارف ایفای وظیفه نمودند . هریک علی محمد خان ، احمد علی سلیمان ، و محمد نعیم خان . این سه وزیر فوق بار دیگر نصاب تعلیمی معارف را مطابق به میل و منافع خانواده گی و قومی خود بلخصوص در مضامین اجتماعیات و ادبیات خلاف منافع ملی کشور ترتیب دادند . حتی نعیم خان تمام کتابهای فارسی را که در تحویلخانه های وزارت معارف موجود بود . در پارک زرنگار فعلی کابل سوزاند این کتاب سوزی انسان را به یاد کتاب سوزی نازی های آلمان می اندازد . نعیم خان به کتاب سوزی فارسی هم قناعت نکرده فرمان صادر نمود که در مناطق فارسی زبان کشور شاگردان به زبان مادری شان تدریس نشوند بلکه به زبان افغانی درس داده شوند . چند سال به همین روند گذشت اما به همین سیاست تعصب آمیز فرزندان کشور از دانش روز و تمدن عصر محروم میگردیدند . و هم تقریباً بیسواد بار میآمدند . حکومت وقت مجبور گردید که سیاست های تعصب آمیز نعیم خان یعنی برادر بزرگ محمد داود خان را کنار بگذارد و یک اندازه از تشدد خود علیه زبان فارسی بکاهند اما در مقابل ظاهر شاه فرمانی را صادر نمود که در جلد دوم تاریخ شاد روان فرهنگ در صفحه ۶۳۶ چنین آمده است :- ( در شماره ۱۲ حوت سال ۱۳۱۵ مصادف با ۳ مارچ ۱۹۳۷ میلادی راجع به زبان پشتو در جریده (( اصلاح )) نشر شده و مطالب عمده آن به شرح ذیل است:

ج . ع . ج . ا . ا . نشان عم محترم سردار شاه ولیخان غازی وکیل صدر اعظم !

مسلم است که مسأله زبان در وحدت ملیه و حفظ آداب و شعایر یک ملت اثرات معتنابهی داشته و توجه به این مطلب از جمله ضروریات حیاتیه یک مملکت به شما می رود . چون در مملکت عزیز ما از طرفی زبان فارسی مورد احتیاج بوده و از جانب دیگر به علت اینکه قسمت بزرگ ملت ما به لسان افغانی متکلم و مأمورین علی الاکثر به سبب ندانستن زبان پشتو دچار مشکل می شودند لهذا برای رفع زبان این نقیصه و تسهیل معاملات رسمی و اداری ، اراده فرموده ایم همچنان که زبان فارسی در داخل افغانسان زبان تدریس و کتابت است در ترویج و احیای لسان افغانی  هم سعی به عمل آمده و از همه مأمورین دولت این زبان ملی را بیاموزند … شما به وزارت ها و نایب الحکومتی ها … امر بدهید که مأمورین لشکری و کشوری مربوط خود را مکلف نمایند که در مدت سه سال لسان افغانی را آموخته و در محاوره و کتابت مورد استفاده قرا بدهند …..{ الی آخر }

خوب بهر صورت زمانه ها سپری میگردد اما تاریخ واقعیت ها را بر ملا مینماید. هر چند قبیله و خانواده نادری با فارسی ستیزی و تعصب بر خورد نمودند به سر منزل مقصود نه رسیدند. زیرا زبان فارسی زبان ( فردوسی بزرگ ، مولانای بزرگ ،  سنائی ، خواجه نصرالدین طوسی ، فارابی بزرگ ، عطار ، خیام رودکی ، بیدل بزرگ ، سعدی ، ناصر خسرو، حافظ ،  بو علی سینا بزرگ ، امیر خسرو ، جامی وغیره وغیره ) که به هزار ها دانشمند بزرگ دیگر تعلق دارد. که در طول سده ها همین زبان و همین فرهنگ علم و دانش را به جامعه بشری تقدیم کرده است.

اگر چه زمان خانواده نارد خانی سپری گردیده اما فعلاً بار دیگر تاریخ سازی و فرهنگ ستیزی یکی از برنامه های رژیم حاکم میباشد . بلخصوص فاروق وردک و حنیف اتمر آن ها میخواهند با نصاب سازی های خود پا به پای نعیم خان و گل محمد خان مهمند روان شودند . تا کاری را که آن ها انجام نه داده اند اینها انجام دهند و یک بار دیگر چهره تعصب و فاشیزم قومگرائی خود را نمایان نمایند . بطور مثال کتاب دروس اجتماعی صنف ششم را مورد بحث قرار میدهم.

در صفحه ۲۰ چنین آمده است: “حکومت مجاهدین بتاریخ چهارم ثور ۱۳۷۱ تشکیل شد. از همان آغاز با مخالفت های ذات البینی روبرو گردید. حکومت مجاهدین در نخستین اعلامیه ی خود وزیر دفاع حکومت را موظف به تامین ثبات از پایتخت کرد.”

باید به این فاشیست های نصاب ساز گفت: که حکومت مجاهدین در چهارم ثور نی بلکه در هشتم ثور قدرت را بدست گرفت. کسانیکه کتاب فوق را ترتیب داده اند نه فهمیدند که ۴ ثور تا ۸ ثور چقدر تفاوت دارد . دیگر اینکه از روی تعصب نام وزیر دفاع دولت مجاهدین را تذکر نداده اند باید گفت که اولین وزیر دفاع دولت مجاهدین شهید احمد شاه مسعود ( رح ) بود .

به چه دلیل نام  قهرمان ملی کشور تذکر نداده اند ؟

البته این دو انگیزه دارد:

۱ –  از روی تعصب، قومی و قبائلی.

۲ –  نسل فعلی و آینده کشور را در خلا قرار دهند که چه شخصی اولین وزیر دفاع دولت مجاهدین بود.

دیگر به بسیار بی شرمی و زیرکانه ویرانی کابل را به جای اینکه بدوش گلبدین حکمتیار به اندازند کوشش نموده اند از روی تعصب بی کفایتی شهید مسعود را نشان دهند.

کدام منطق قبول مینماید . قبل از اینکه شهید مسعود وارد کابل شود . گلبدین با تفاهم با خلقی ها داخل کابل شده و کمر بند های کابل را توسط ملیشه های پاکستانی شکسته بودند . باز هم شهید مسعود با بسیار تدبیر و درایت توانست از چپاول و غارت کلی شهر کابل که توسط گلبدینی ها و ملیشه های پاکستانی صورت میگرفت جلوگیری نمائید .

علت جنگ که دسیسه پاکستانی ها و در عقب آن انتلجند سرویس انگلستان بود برای شاگردان توضیح داده نشده است . جالب تر این است که در صفحه ۲۵ درس نهم چنین آمده است:

نیرو های مقاومت

هدف: شاگردان با مبارزه نیرو های مقاومت آشنا شوند.

– نیرو های مقاومت چگونه بوجود آمدند؟

– چه نیازی در تشکیل نیروی مقاومت وجود داشت؟

نیرو های منظم و غیر منظمی که علیه حاکمیت طالبان در کشور مبارزه می کردند . نیرو های مقاومت نامیده می شوند . این نیرو ها در سال های دشوار دوران مقاومت در برابر حکومت طالبان به مقاومت ادامه دادند . آنها هسته های مقاومت را در مناطق مختلف کشور و در میان اقوام و گروه های مختلف سیاسی فعال نگهداشتند . جبهات مقاومت در ساحات مختلف مانند: دره صوف ، یکولنگ ، غور ، نورستان ، کنر ها ، لغمان ، هرات ، بادغیس و بلخاب تشکیل گردید.

دوره پنج ساله امارت طالبان در جنگ ها با مخالفیت آنها در مناطق مختلف کشور سپری گردید.

همین مضمون را نه تنها مسخ تاریخ بلکه به یک دیده درائی و خیره سری گفته میتوانیم که به بسیار بی حیائی و پر روئی یک صفحه پر افتخار تاریخ کشور ما را جعل نموده اند . اما این موضوع به تمام مردم کشور ما و جهان معلوم است که رهبر مقاومت ملی کشور ما شهید والا مقام احمد شاه مسعود ( رح ) میباشد و نقاط مقاومت در کشور هم معلوم بود که ذیلاً بیان میگردد.

۱ –  پنجشیر مرکز عمومی مقاومت

۲ –  ولایت کاپیسا

۳ –  ولایت پروان

۴ –  کوهدامن زمین ( شمال کابلستان )

۵ –  دره صوف

۶ –  بلخاب

۷ –  مناطقی در غور

۸ –  تخارستان

۹ –  بدخشان

۱۰ –  ولایت بغلان

۱۱ –  بخشی از ولسوالی امام صاحب ولایت کندز

این است مناطق واقعی نیروهای مقاومت ملی علیه طالبان که به رهبری شهید احمد شاه مسعود ادامه داشت و در اخیر هم جامعه جهانی را کمک نمودند تا اداره سیاه و فاسد طالبان را که نیرو های مقاومت ملی از شمال کشور و پنجشیر آغاز گردیده بود سقوط دادند . شاید آقای فارورق وردک و کمیسون ساز نصاب تعلیمی که همین مضمون دورس اجتماعی صنف ششم را بطور جعل نوشته اند یا در صفوف طالبان بوده اند و یا در نزد باداران پاکستانی شان یعنی آی – اس – آی پاکستان . زیرا اگر در وطن ما میبودند و سواد کافی میداشتند . حد اقل اگر هر چند تعصب هم میداشتند حقیقت را بیان مینمودند . تا نسل امروزی کشور و نسل های آینده کشور وطن را از حقیقت تاریخی آگاه میساختند.

در اخیر به وردک های ماوای اوغان ملتی بصورت واضیح بیان مینمائیم . که دیگر زمان غلام محمد فرهاد و فرهادی ها ، نادری ها ، هاشمی ها ، داودی ها و نعیمی ها گذشته است هر چه که شما در تصور باطل تان فکر مینماید و به هدایت انتلجند سرویس انگلیس در کشور مهد تمدن و فرهنگ خراسانیان میخواهید پیاده نمائید این محال است زیرا عصر انسان سازی و ملت سازی است نه قبیله گرائی و طالب سازی شما اگر میخواهید فرهنگ عقب مانده تان را کمک نمائید و آنرا رشد بدهید از فرهنگ پر بهائی فارسی استفاده نماید . با این فرهنگ کهن تاریخی و پر بار دشمنی نه نمائید و فارسی ستیزی نکنید.

دیگر زمان تاریخ سازی و جعل تاریخ گذشته است هر انسان وطن فروش ، بی وطن و مزدور انگلیس را قهرمان و بابا ها نسازید . زمان قهرمان سازی و بابا سازی های جعلی شما ختم شده است . فرزندان خراسانیان در زمین خود زنده هستند و مانند اجداد خود از فرهنگ ، زبان ، قهرمانان ملی و سرزمین مقدس خود دفاع مینمایند . آفتاب استعمار بریتانیه که شما امیران و شاهان را شما در طول چند قرن به حاکمیت رسانیده بود به لب بام رسیده است . و شما با اندیشه های فاشیستی تان به بسیار زمان کم زیر چرخ تاریخ و زمان نابود خواهید شد . از شما بحز یک مشت خاکستر چیزی باقی نخواهد ماند.

در اخیر مضمون باید گفته شود که این مضمون اجتماعیات صنف ششم مشت نمونه خروار کتاب های درسی معارف کشور  ما میباشد.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا