خبر و دیدگاه

کرزی در به در به دنبال برادرش ملا عمر

karzai_talib

این روز ها تب جستجوی آقای کرزی گل کرده و از هرکس و هر جا سراغ ملا عمر رهبر گروه طالبان را می گیرد که او را راضی کند که به برنامه صلح دولت فخیمه اش بپیوندد. لحن وی هم به شدت ملتمسانه و متواضعانه است؛ گویا برادر کوچک از برادر بزرگترش می خواهد که دیگر دست از لجاجت و سخت سری بردارد و به آن چه که رضای جامعه‌ی جهانی است تن در دهد.

در تازه ترین در خواست آقای کرزی ملا عمر را برادر خطاب کرده و از جامعه‌ی جهانی و به ویژه امریکا برای یافتن این برادر گم و گور شده طلب کمک کرده است. شاید او فراموش کرده که در چنین مواردی سازمان صلیب سرخ جهانی هم می تواند همکاری کند و ضمنا یکی از رادیو های اففانستان هم پیام های افرادی را پخش می کند که بستگان نزدیک خود را گم کرده باشند.

شاید بد نباشد آقای کرزی به این دو مرجع هم برای یافتن برادر عزیز و در دانه اش مراجعه کند. از سوی دیگر در توضیح این مطلب که او برای یافتن ملا عمر چه انتظاراتی از جامعه‌ی جهانی دارد، یکی از سخنگویان ایشان به گونه ی سربسته و در حد این که عاقلان بفهمند فرمودند که نیروهای خارجی در این مورد مزاحمت نکنند. حالا معلوم نیست که نیروهای خارجی در یافتن ملا عمر چه مزاحمتی خلق می کردند.

در حالی که طرح گفتگو با طالبان هم از جانب امریکا و هم از جانب بریتانیا به عنوان دو متحد نیرومند این کشور از پیش پذیرفته شده است. پس نگرانی آقای کرزی از کجا نشات می گیرد؟ این طور نباشد که ایشان وقت با برادر خود به توافق رسیده باشند و حالا بخواهند با اجرای یک نمایش تازه برادر را وارد میدان سیاست کنند، بدون آن که مردم از جزییات توافقات کمترین اطلاعی داشته باشند.

چون آقای کرزی چنین برنامه های را از گذشته هم تعقیب کرده و حالا هم دوست دارد که میدان دار اصلی مسایل خودش باشد و نه مثلا مردم این سرزمین. در انتخابات ریاست جمهوری وی با هر کس وناکس سازش کرد و برای ماندن در قدرت از هیچ نوع ترفندی چه اخلاقی و چه غیر آن دریغ نکرد. در مورد مذاکره و گفتگو با طالبان هم این نگرانی وجود دارد که شخص آقای کرزی براساس منافع شخصی و خانوادگی خود عمل کند و در این میان منافع علیای کشور را فدای منافع خود و عالیقدر امیرالمومنین کند. هیچ بعید نیست با حرکت های نا به هنگامی که ایشان در سیاست کشور انجام می دهند روزی دوباره به امارت اسلامی برگردد و این بار ملا عمر قیادت دینی کشور را برعهده بگیرد و آقای کرزی قیادت سیاسی را.

حالا به شرط این که ملا عمر قبول کند که سیاست را از دیانت همان گونه که جناب جدا کرده، جدا بشمارد و الا ایشان سیاست را عین دیانت و دیانت را عین سیاست می دانند و با برادر کوچک خود در این مورد هم داستان نیستند. ولی به هر حال نسبت به سیاست های تازه ی آقای کرزی در خصوص مذاکره با طالبان باید با شک و تردید برخورد کرد.

بحث مذاکره و گفتگو به هیچ صورت مذموم و قابل انتقاد نیست؛ ولی مذاکره باید در یک چهارچوب روشن و تدوین شده با اهداف و برنامه های مشخص انجام شود. و نه این که پشت درهای بسته و با اهداف کاملا شخصی و خانوادگی. مردم افغانستان انتظار صلح را دارند ولی به هیچ وجه نمی خواهند که در یک معامله‌ی سیاسی به گذشته تاریک و سیاه برگردند. راهی را که آقای کرزی انتخاب کرده به هیچ صورت به وادی صلح و امن منتهی نمی شود.

از چنین راهی و طرحی، تنها بوی خون و باورت به مشام می رسد و این جاست که مردم افغانستان به شدت نسبت به عملکرد ها و خطاب های اخیر او نگران اند. آقای کرزی برای بقا و ادامه‌ی قدرت خویش به هر ترفند و وسیله‌ای دست می زند و این بار حربه‌ی او برای این هدف طالبان و مذاکره با آن ها است. از یک سو با این طرح می خواهد به جامعه‌ی جهانی تفهیم کند که پس از هجده ماه دیگر به نیروهای خارجی نیاز ندارد و از سوی دیگر با بردن کشور به سمت نامعلوم و تاریک، زمینه را برای نهادینه کردن قدرت در خانواده خود فراهم می کند.

 

برگرفته از روزنامه ماندگار


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا