خبر و دیدگاه

تلاش های مریی و نامریی برای تجزیه افغانستان

afghanistan_partition

مبارزات انتخاباتی با شدت و  حدت تمام خود ادامه دارند، بعضی ها سخن از نظام فدرالی می زنند، بعضی ها سخن از تبدیلی ولسوالی ها به ولایات می زنند، بعضی ها در ظاهر سخن از  مخالفت با نظام فدرالی را می زنند مگر در حقیقت امر خود  در آسیاب نظام فدرالی آب می ریزند  و بعضی ها سفید را سیاه و سیاه را سفید جلوه می دهند مگر آنها فراموش نموده اند که دیگر   ملت مظلوم افغان از این  حرف ها خسته شده و به نغمه سرایی یکی از آنها هم گوش نمی دهد بلکه افغان های بیچاره برای بدست آوردن یک لقمه نان خشک، یک قطره آب آشامیدنی و یک تابلیت “پراستامول” دقیقه  شماری می کنند و برای آنها مهم نیست که کدام جناب عالی قدر بر اریکه ارگ جلوس می کند، زیرا همه این آقایون، این ملت مظلوم را تحت نام خدمت فریب دادند . حاشیه روی نه می کنیم  به اصل موضوع این طومار بر می گردیم.

آخیرا یکی از بزرگان ما طی یکی از گردهمایی ها سخن از تبدیلی سه ولسوالی به سه ولایت زده است. موصوف می گوید که ولسوالی های جاغوری، بهسود و پنجاب به ولایات مبدل خواهند شد و کوچی ها حق قدم زدن در این مناطق را نه خواهند داشت. ما نمی دانیم که بزرگان ما بر اساس کدام قانون ولسوالی ها را به ولایات مبدل می کنند؟؟؟  بر اساس کدام قانون یکی از اقوام این خاک ( کوچی ها) را از حق مسلم شان محروم می کنند؟؟ و برای آنها  این حق را کدام فرد  داده است که کوچی ها را از دشت های گرم و سوزان محروم کنند؟

اگر بزرگان ما برای کوچی ها مسکن و خانه تهیه نموده نمی توانند، اگر بزرگان ما برای اولاد کوچی ها مکتب اعمار نموده نمی توانند، اگر حکومتگران ما برای کوچی ها راه کدام کسب و کار را نشان داده نمی توانند، اگر دولتمردان ما برای کوچی ها  زمینه کشت و دهقانی را آماده نموده نمی توانند و اگر دولتمردان ما در قرن بیست ویکم خیمه های پاره پاره کوچی ها را پینه دوزی نموده نمی توانند، حد اقل آنها را از دشت های خار دار و بی آب  محروم نه کنند، حد اقل آنها را از شغل نیاکانشان محروم نه کنند، حد اقل بر قلب های مجروح  ایشان از بی عدالتی اجتماعی نمک را  نپاشند زیرا آنها نیز باشندگان این خاک اند و حق زندگی در هر نقطه افغانستان را دارند.

بایست بزرگان ما بدانند که کوچی ها نیز انسان هستند  و به مثل سایر اقوام  حق رهایش در این خاک را دارند. اینکه آنها در قرن بیست ویکم زمستان را در یکجا و تابستان را در جای دیگر سپری می کنند، خود دال بر بی کفایتی دولتمردان ما بوده است. چرا دولتمردان ما علی رغم سیلاب دالر برای کوچی ها خانه های گلین را اعمارنموده نتوانستند؟؟ و چرا برای آنها زمین های زراعتی  داده نتوانستند ؟

ماشاء الله دولتمردان  که ما هر روز از طریقه طیاره به کشور های خارج سفر می کنند و برای اشتراک در کنفرانس های جمع آوری بوجی های “دالر” و” یورو” به شرق و غرب مسافرت های هوایی می کنند،  آیا در زمان این مسافرت ها، گاهی آنها از دریچه طیاره به طرف پایین  نگاه هم کرده اند ویا خیر؟؟اگر نگاه کرده اند خانه شان آباد که حد اقل آنها به این خاک گرد آلود  نظر هم می کنند.  پس باید بگویند که چند فیصد خاک افغانستان قابل کشت و زراعت است؟؟  چرا کشور ما سر سبز نیست؟؟ و چرا جو و فضای افغانستان گرد آلود است؟؟؟ اگر دولتمردان ما بنا بر مصروفیت های کاریشان ، از دشت های خار دار استفاده سالم نموده نمی توانند، اگر دولتمردان ما در دشت ها و صحرا های این کشور فابریکه های صنعتی اعمار نموده نمی توانند، اگر دولتمردان ما دشت های بی آب را به زمین های للمی مبدل نموده نمی توانند، اگر دولتمردان ما در بطن این دشت ها و کوه ها معدن های سرشار را استخراج نموده نمی توانند،  چرا این دشت ها را برای کوچی ها که اتباع این خاک اند نمی دهند؟؟؟ اگر آنها صلاحیت تبدیلی ولسوالی ها به ولایات را دارند، بدون شک می توانند که دشت های سوزن را برای کوچی ها بدهند. اگر این کار صورت گیرد هم افغانستان سرسبز و شاداب خواهد شد و هم کوچی ها صاحب خانه و مسکن خواهند شد.  این مساله ساده و بسیط حقوقی است، نه به کدام فارمول پیچیده کیمیاوی نیاز دارد و نه هم به کدام تحقیق و ریسرچ. اگر بازهم آنها این مساله ساده و بسیط را حل نموده نمی توانند، بهتر خواهد بود که داد از رهبری  هم نه زنند و نباید مزید از این بر سرنوشت مردم این خاک بازی  کنند. زیرا  ملت ما از دست  آنها تباه و برباد شد و دیگر کاسه صبر مردم لبریز شده است.

اسفبار است که دولتمردان ما کوچی ها را از دشت های گرم و سوزان محروم می کنند مگر در مقابل ولسوالی ها را به ولایات تبدیل می کنند. این را می گویند انصاف و این را می گویند  زمامداری عادلانه!!

اگر امروز بعضی ها خواهان تبدیلی ولسوالی ها به ولایات اند، بعید نیست که فردا همین قماش خواهان تبدیلی دهات و روستا های خویش به ولایات خواهند شد و اگر کسی به تقاضا های شان گوش نه دهند، هشدار تجزیه کشور را خواهند داد و کشور های جاغورستان، بهسودستان و… در نقشه جهان عرض اندام خواهند کرد و دوست عزیز ما جمهوری اسلامی ایران اولین کشوری خواهد بود که این کشور ها  را به رسمیت خواهد شناخت.

بدیهی است که تبدیلی ولسوالی ها و روستاها به ولایات، سر آغاز تجزیه افغانستان عزیز است زیرا این کار زور داران را به تجزیه طلبی و زورگویی مزید ترغیب و تشویق خواهد کرد. نخست ولایت طلبان ولسوالی ها و روستا ها را به ولایات تبدیل خواهند کرد و بعدا مجموع چند ولایت را خود مختار اعلام خواهند کرد و جمهوری اسلامی ایران یا آن را به رسمیت خواهد شناخت ویا هم آن را  جز قلمرو “ایران زمین” یا ” ایران کبیر”  خواهد کرد. آنهاییکه این حقیقت را قبول نه دارند لطفا این نقشه را مشاهده کنند که جمهوری اسلامی ایران برای تشکیل “ایران زمین” چه  پلان دارد و چرا بزرگان ما نا خود اگاه بسوی دام استعماری و صیادی ایران قدم بر می دارند.

greater_iran

ایران در نظر دارد که  افغانستان، قسمت های از عراق، ترکمنستان، تاجکستان،ازبکستان، قسمت های از آزربایجان، قسمت های سوریه،  قسمت های از قرغیزستان، ترکستان شرقی (سنکیانگ مربوط چین) و قسمت های از خاک پاکستان را به نحوی از انحا تحت سیطره خویش در آورد. بر اساس برنامه شیطانی ایران، باید در کشور های نامبرده موج از خشونت ها آغاز شود و آسانترین راه  آغاز خشونت ، افروختن آتش تعصبات قومی، مذهبی و لسانی در مناطق مزبوراست.  اگر از حقیقت اغماض نه کنیم  باشندگان این مناطق از مدت مدیدی در مجمر خون و آتش دست و پا می زنند و طراحان تهران برای نیل به اهداف و اغراض نا میمون استعماری خویش آن را شعله ور نگه می دارند. ایرانی ها برای رسیدن به اهداف استعماری خویش ازیک طرف آتش اختلافات قومی و مذهبی را در مناطق به اصطلاح “ایران کبیر” مشتعل می کنند و از طرف دیگر در کشور های نامبرده تلاش های فرهنگی می کنند.  تاسیس تلویزیون بین المللی فارسی جزی از این برنامه است که برای کشور های افغانستان، ایران، تاجکستان و آزربایجان نشرات خواهد داشت. اگرچه همین اکنون در داخل افغانستان به دهها تلویزیون، رادیو ،روزنامه و مجله مشغول ترویج فرهنگ و ثقافت ایرانی می باشند لیکن دولتمردان ما در قبال همه پلان های ایران مهر سکوت بر لب گذاشته و اشک تمساح می ریزند.

greater_iran3

اظهر من الشمس است که محرومی کوچی ها از مناطق علفزار کشور نیز جزء از این برنامه است. بر اساس پلان شوم ایران باید پشتون ها آهسته آهسته از قدرت کنار روند، پشتون ها از علم و دانش دور نگه داشته  شوند،  دانشمندان پشتون به چشم حقارت دیده شوند،  در مناطق آنها جنگ و خونریزی آغاز شود تا آنها به رضای خود سرزمین خود را ترک نمایند و بدین ترتیب زمینه برای تشکیل “ایران زمین ” و یا ” ایران کبیر” آماده شود.

این همه نقشه هایی است که طراحان رژیم نامیمون ایران برای بلعیدن خاک عزیز ما افغانستان آن ترسیم نموده و برای تطبیق آن سعی و تلاش می کنند، لیکن صد بار افسوس و دریغا که  بزرگان ما در قبال آن مهر سکوت بر لب گذاشته و هیچ هم نمی گویند. کجاست میرویس بابا ؟ کجاست میرمن ملاله ؟ کجاست شمله داران دیروزین که به پسران هزیمت خورده گرگین درس عبرت دهند.

 


نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا