خبر و دیدگاه
تبریکی دادنِ زادروزِ کرزی، اوج حماقتی که برخی تاجیکان درک نه میکنند

هزار سال دگر هم که بگذرد، تاجیک یکدست نه میشود و هی خطا میکند.شمردم، تنها در تیکتاکصد نفر در چند دقیقه تبریکی داده بودمحمدعثمان نجیبنمایندهی مکتبِ دینی-فلسفیمن بیش از این نه میدانماین روزها زیاد خواندم که کرزی، آن دجالِ سیاهکار و آن رهبرِ گروهِ مکار و آن روباهِ طیارهربای بیمهار، گویا ۶۸ ساله شده. نفرین به روزی که وی زاده شد. آنچه آشکاراست، جنایات بیپایان وی در براندازی اقوامِ غیر افغان=پشتون از پلههای در حال گردش و چرخشِ زندهگی کشوریست و سپردنِ کشور به دستِ ایادی منحوس قبیلهگرای نادان خودش از کسانی که در شکار غیر افغانان=پشتون، همدست و در تقسیم دزدیها قدرت و ثروت کشور، دشمن اند.آنچه من را خیلی متعجب و حیران ساخت، موج کلانی از پیامهای تبریکی غیر افغانان به کرزی بود که بیشتر مداحی و تملق داشتند. در این پیامنویسیها بیشتر آنانی پیشگام بودند که خودِشان را یک سر و گردن بالا از دیگران میدانند و سرانجام هم به پای فاشیستِ قبیله افتادند و تبریکی با مداحی نوشتند، تا شاید فردا کرزی کارهیی شود و برای اینان جای پایی بدهد یا میان طالبان وسیلهیی شود!؟شمردم، تنها در تیکتاکصد نفر در چند دقیقه تبریکی داده بود، همهی شان از مردمانِ تاجیک و مدعیان دانش و دانایی و آگاهی.هیچ توجیهی نه میتواند، پاسخگوی جنایات کرزی باشد که به همتباران و همزبانانِ تان داده است. تازهترین برداشتِ بذرِ کینتوزی پیشینِ کرزی هم شهادت دو فرمانده تاجیکتبار در ایرانست.تجربهی زندهگی در درون و برون، و آنچه ما آن را «هستی» مینامیم،بهسادهگی قابل توضیح نیست.انسان در مسیر زندهگی خود، راهی میبرد که بیشتر از حقیقت درکشدهی اوست؛و شاید همین نادانستن است که او را به حرکت وامیدارد.در جهانی که هر چیز به نام شناخت عرضه میشود،ما گمان میکنیم که دانا شدهایم، در حالی که بسیاری از پرسشها هنوز در تاریکی ماندهاند. انسان میآموزد، اما هر آموختن، دری تازه به نادانی میگشاید.آنچه امروز حقیقت پنداشته میشود،ممکن است فردا خطا خوانده شود؛و آنچه دیروز خطا بود، شاید فردا به حقیقت بدل گردد. مگر نه همه چیزی که میبینیم و میدانیم به مصلحت ما و تبار و هویتِ ما نیست.زندهگی، مجموعهیی از آزمونهاست؛ نه برای رسیدن به پاسخ نهایی،بلکه برای زیستن در میان پرسشها.کسی که گمان میکند به پایان دانایی رسیده است، در حقیقت، آغاز سقوط خویش را رقم زده است.تواضع معرفتی، نه نشانهی ضعف، بل گواهی بلوغِ اندیشه است.ما در جهانی زندهگی میکنیم که علم، دین، فلسفه و تجربه هر یک بخشی از حقیقت را در دست دارند، اما هیچکدام مالک تمام آن نیستند.انسان اگر بپذیرد که، «من بیش از این نمیدانم»، آنگاه راه گفتوگو، رشد، و همزیستی را برای خود و دیگران هموار میسازد. نه برای دشمنی که با وی و تبار وی آشتیناپذیرست.❖ حقیقت، نه در انحصار فرد است و نه در انحصار مکتب و اندیشه و راه. بحقیقت در حرکت پیوستهی پرسش و آگاهی از خودشناسی و اهمیت دادن به خود و سپس به دگران شکل میگیرد.شاید ما در جستوجوی معنا، در راهی گام میزنیم که از پیش ترسیم نشده است. ما تصور میکنیم که حقیقت را یافتهایم، اما در واقع، تنها با لایهای از آن روبهرو شدهایم. زندهگی، همانگونه که تجربه میشود، نه کاملاً روشن است و نه کاملاً تاریک؛پبلکه آمیزهیی است از تردید، امید، و پرسشهایی که پاسخ نهایی نه دارند.انسان، در هر مرحله از آگاهی، دچار توهم دانستن میشود؛و همین توهم است که او رااز شنیدن صدای دیگران بازمیدارد.اما اگر لحظهیی درنگ کند و بپذیرد که دانستههایش محدود است، آنگاه دروازهی تازه به روی فهم و همدلی فطری، کسبی و تجربی وی گشوده میشود. در دورانی که همه به ملیگرایی و محلهگرایی اندیشه دارند، از آنجا به کشورگرایی و جهان گرایی میروند، هیچ اندیشهیی مقدس از خودگرایی نیست.اگر از پرسشگری بگریزد؛ و هیچ باوری ماندگاار نه میمانداگر خود را فراتر از نقد بداند.❖ حقیقت، مسیر است نه مقصد؛و انسان، مسافر این مسیر. آنچه ما تجربه میکنیم، نه اثبات نهایی است و نه نفی کامل؛ بلکه روایتی است موقتی از بودنِ ما در این جهان. اگر بیاموزیم که بهجای پاسخهای قطعی، با پرسشهای صادقانه زندهگی کنیم، شاید معنای عمیقتری از انسان بودن را دریابیم.«من بیش از این نمیدانم»نه پایان سخن،بلکه آغاز راه است.با پایانِ این سخنان، از شما که به کرزی تبریکی ۶۸ سالهگی وی را دادید، میپرسم، وجدانهای تان آن زمان با شما نه بودند؟ شاید بگویید، کار شخصیتانست، پس نادیدهانگاری هموندانِ تان از سوی شما چی میشود؟ پیام این کودک را در پایان بخوانید، جوابی برایش دارید؟⸻«سلام، من راحیل هستم.چند سال پیش از مرگ ملکه الیزابت گفتم که دختران و زنان وطن ما را از بند مزدوران طالبتان رها کنید. پاسخ مرا نداد و فوت کرد.حالا شما رهبرانی که زندهاید، تا کی ما را در پنجرههای تاریک طالبان رها میکنید؟مگر شما فرزند و زن و همسر و دختر و خواهر و مادر ندارید؟»#راحیل



