خبر و دیدگاه

موافقه پاکستان با طالبان

نشست دوحه به وساطت قطر و ترکیه غیر مستقیم طالبان را در جای شان میخکوب کرد و برنده درین مذاکرات پاکستان بود، زیرا از اول از نگاه نظامی دست بالا داشت.
دو موضوع مهم را باید مد نظر داشته باشیم
اول وزیر دفاع پاکستان اظهار داشت که : « آتش بس با افغانستان به کنترل طالبان بر مرز وابسته است »
دو نکته مهم ازین جمله استنباط می شود .
الف : پاکستان نشان می‌دهد که آتش بس درست است یعنی قبول دارند مشروط بر اینکه طالبان در سرحدات طالبان پاکستانی را تحریک نکند .
ب : که مهم تر است از واژه مرز یا سرحد یاد می کند که اجراآت پاکستان هر چه باشد باید با شناخت مرز باشد. بدین ترتیب پاکستان خط دیورند را فرضی نمی شناسد و سرحد رسمی بین افغانستان می شناسد. تاریخ به ما می گوید که همه دولتمردان افغلنستان از زمان امیر حبیب الله پسر امیر عبدالرحمن خان تا امروز خط دیورنذ را با خاموشی به رسمیت شناخته آند و من چند سال قبل ( ۲۰۱۰) در برنامه تلویزیونی خود گفته بودم که دیورند برگشت ندارد و مردم افغانستان نباید وقت خود را ضایع کنند. تحلیل های موافقه پاکستان با طالبان حاکی برین است که طالبان در مورد خط دبورند و شناخت آن موافقه کرده اند تا به صلح رسیده باشند . چنانچه اعیحضرت امان الله استقلال افغانستان را از انگلیس صاحب نمی شد اگر دیورند را مصالحه نمی کرد. واقعیت تاریخ همین است .
یک عده دوستان. از من. تقاضا کردند. تا راه خل را هم بنویسم . .
راه حل :
از روزی که پاکستان عرض اندام کرده که ما عملا و قصدا دشمنی کردیم. نه به شکل اساسی دوستی .
من طرفدار  پالیسی دیتانت یا نرم گرایی هستم. ما باید منحیث دو کشورِ مسلمان مسایل را نه با خشونت بلکه مفاهمه و مصالحه میان خود حل کنیم . من شدید مخالف جنگ با همسایگان مسلمان هستم . ما باید الگوی از مقاومت ، صلح ، تفاهم ، بردباری و ثبات و اندیشه سالم باشیم . قدرت های بزرگ همیشه میخواهند. میان مردم ما نفاق تولید کنند و هفتاد سال است که این نفاق دوام دارد . فکر می کنم ما به همکاری ‌های سالم ‌دست ‌دوستی دراز کنیم. ما تجاوز را تایید نمی کنیم زیرا قرآن می گوید «آن الله لا یحب المعتدین »یعنی خداوند متجاوزین را دوست ندارد. در عین زمان قرآن مجید سفارش می کند که بدی را به خوبی جواب گویید. ما باید خوبی کنیم زیرا دین اسلام دین صلح است.  اگر ما جنگ می کنیم. مسلمان کشی می کنیم و این را خداوند دوست ندارد . طالبان میخواهند که به کمک  مسلمانان تند گرا  یک امارت اسلامی دیگر را بنیاد نهند و این نه به سود پاکستان و نه به سود منطقه می باشد. راه حل این است که طالبان تحریک تی تی پی و از حمایه آنها دست بکشد ، قسمیکه پاکستان مطالبه کرده و قسمیکه در دوحه مطالبه شد و دوم قضیه دیورند و لوی افغلنستان را فراموش کنند زیرا منطقه سرحدی جز خاک پاکستان شده است و پاکستان یک قلمرو  که از طرف همه جهان به رسمیت شناخته شده از دست نمی دهد و نه خود کشی می کند. عمل درست نبود که پاکستان تجاوز کرد و باید از دیپلوماسی کار میگرفت . اما این یک واقعیت است که تجاوز به هیچ صورت توجیه شده نمی تواند اما از نگاه جامعه شناسی سیاسی وقتیکه یک کشور از طریق گروه های تندگرا تهدید می شود و امنیت داخلی آن به مخاطره می افتد از حمله صاعقه انگیز کار می‌گیرد. زیرا می داند که وقتی گروه های تند گرا دست به دست هم می‌دهد نظام امنیتی یک کشور را به چالش می کشد طالبان هم در گذشته صد ها نفر بیگناه را به شکل انتحاری به قتل رساندند و واقعیت همین است . یعنی طالبان در حق مردم خود تجاوز کرده آند اما امروز این را کسی یاد نمی کند. برای اینکه ما یک ملت واحد شویم طالبان باید حکومت که همه اقوام ، و زن و مرد و شیعه و سنی و اسماعیلی همه در نظام سیاسی به اساس رای گیری نه اینکه خود شان انتخاب کنند زیرا حکومت همه شمول یک نیرنگ سیاسی است و باید مردم فریب نخورند ، شامل شوند و نظام شهروندی را بنیان نهند . بدین ترتیب است که ما مشروعیت سیاسی داخلی و بین المللی می داشته باشیم
خلاصه اینکه من مخالف مسلمان کشی و انتقام هستم . انتقام  راه حل سیاسی منطقی نیست و اسلام این را تدریس نمی کند
فرید یونس
استاد بازنشسته ای بشر شناسی فرهنگی خاور میانه و مطالعات و فلسفه اسلامی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا