خبر و دیدگاه
احمد مسعود؛ نشانی مطمئن در میان تاریکیها
در میان تمام چهرههایی که در برابر طالبان ایستادهاند، من احمد مسعود را نشانی روشن، صادق و مطمئن یافتهام. نه صرفاً بهدلیل نام پدر، بلکه بهخاطر شخصیت، کردار و اندیشهی خودش. او جوانی است تحصیلکرده، پرتلاش، با نگاهی تمدنی و فرهنگی به آیندهی افغانستان؛ و مهمتر از همه، دستانش از هرگونه معاملهی پشتپرده یا خیانت به مردم پاک است.
البته برای من، هر انسانی که حتی یک کلمه در برابر طالبان تروریست ناپاکدین بایستد، شایستهی احترام است. اما احمد مسعود فراتر از یک صدا، نمایندهی یک جریان ملی و تاریخی است.
در گفتوگویی که اخیراً با شبکهی IRAF TV انجام داد، احمد مسعود تصویری دقیق، شفاف و انسانی از وضعیت افغانستان ارائه کرد؛ تحلیلی که فراتر از سیاست روزمره بود و ابعاد فرهنگی، تمدنی، اخلاقی و تاریخی مبارزه را نیز در برگرفت. این مصاحبه، سندی روشن برای هرکسیست که میخواهد بداند چرا هنوز ایستادگی معنا دارد.
او در همان آغاز گفتوگو، با قدردانی از مردم ایران و تأکید بر پیوندهای عمیق میان دو ملت، زمینهای برای سخنی روشن و سازنده فراهم ساخت. از آنجا به بعد، مسعود با دقتی بینظیر به توضیح ماهیت جبهه مقاومت ملی پرداخت: جریانی که ادامهی راه پدرش است، اما نه در قالب صرفاً نظامی، بلکه بهمثابه یک جنبش فرهنگی، اخلاقی و ملی که خواهان نجات تمام افغانستان است — نه یک قوم، نه یک دره، نه یک طبقه.
او با صراحت به پرسشها و انتقادها پاسخ گفت:
• اتهام قومگرایی؟ جبهه مقاومت ملی فراگیر است و قلب احمد مسعود برای تمام مردم افغانستان میتپد.
• اتهام انحصارطلبی؟ اینها دروغهاییست که ماشین تبلیغاتی طالبان میسازد.
• اتهام فساد یا بهرهبرداری شخصی از نام پدر؟ احمد مسعود با صداقت کامل گفت که از میراث پدر، تنها امانتداری کرده است، نه تجارت.
در بخش دیگری از مصاحبه، او با درکی ژرف از وضعیت ژئوپولیتیکی منطقه، از چالشهای مقاومت دوم گفت؛ مقاومتی که نه حامی قدرتمند خارجی دارد، نه تریبون بینالمللی. اما تکیهگاه اصلی آن، مردماند؛ مردمی که حتی در خاموشی و فقر و مهاجرت، هنوز امیدشان را از دست ندادهاند.
شاید مهمترین بخش گفتوگو، موضعگیری هوشیارانهی او در برابر طالبان بود:
او گذشتهی طالبان را بهدقت نقد کرد، اما از آینده نگذشت. گفت اگر طالبان واقعاً حاضر به گفتوگو و پذیرش مشروعیت ملی باشند، شاید هنوز بتوان بخشی از راهحل بودند — اما نه با جنگ، نه با بیعت، نه با تحمیل.
در جمعبندی سخنانش، او ایستادگی را به الگوی عاشورا پیوند زد و گفت مقاومت ما بر پایهی ایمان، عدالت و حفظ فرهنگ این سرزمین است. او از زبان فارسی، نه بهعنوان میراث یک قوم، بلکه سرمایهی مشترک تمام مردم افغانستان دفاع کرد — سرمایهای که با آن، هویت خود را مینویسیم، مقاومت را روایت میکنیم، و آینده را میسازیم.
این گفتوگو، یکی از جامعترین، شفافترین و الهامبخشترین سخنانی بود که از یک رهبر معاصر افغانستان شنیدهام.



