خبر و دیدگاه
تصویر دو فاشیست منفور تاریخ , نادر غدا و اشرف غنی فراری
1_ نادر خان در نخستین روزهای حکومتداری خود، تاجکها را از صحنه عمل کنار زد، هزارههای شیعه مذهب را بشدت سرکوب نمود، برعکس قبایل پشتون را با بیشترین امکانات تجهیز ساخت و جبهه شرق پشتوننشین را علیه شمال تحریک کرد.
او با مُهر نمودن در حاشیه قرآن و عمل نکردن به آن تخم نفاق قومی و زبانی را ریشهی ساخت وبنابر همین ویژهگی ها امروزه اکثراً او را بنام نادر غدار میشناسند.
2_ در وجود و رفتارهای سمتگرایانه اشرف غنی نیز ویژهگیهای ملاعمر کور و نادرغدار نهفته بود. اشرف غنی هرگز در قامت یک رهبر ملی ظاهر نشد، او با روشهای عقدهمندانه توام با عصبیت قومی به گونه سیستماتیک حکومت را تضعیف کرد و مردم را از هم دور ساخت. او هر روز علیه همسایهگان ستیزهجوی افغانستان عربده می کشید بدون آن که قدرت درک پیامدهای زیانبار مواضع و سیاستهای ناسنجیده خود و همکاران احساساتی اش را درک کند. او در شش سال حکومتداری خود به شدت دچار توهم بود و تا لحظه آخر نمی فهمید که کشتی ای که او برآن سوار است سوراخ است و هر لحظه بیم غرق شدنش می رود. او هرگز به انتخابات اعتقاد نداشت، مگر انتخاباتی که او به هر طریق ممکن برنده اش باشد. او می توانست در چندین مرحله با کنترل حرص بیپایان قدرتطلبی خود، معاون و اطرافیان بی سویه اش از چنین اتفاقی جلوگیری کند.
او مسوول درجه یک خون های ریخته شده، خانوادهای پریشان و وضعیت ناروشن کنونی کشور است.
تاریخ درباره او قضاوت سختی خواهد داشت.
او برای مردم برای یک لحظه نتوانست امید خلق کند. او کشور را در کام هرج و مرج فرو برد و مردم را تباه کرد.
او در چشم یک ملت رهبری جبون، شکستخورده و فاقد صداقت است.
هرگز راست نگفت، من به عنوان یک روزنامهنگار از نزدیک در جریان حکومتداری سرشار از دروغ و فساد و استفادهجویی اش بوده ام.
هیچ آبی نمی تواند لکه های ننگ حکومتداری آلوده به فساد و عصبیت و ریاکاریهایش را پاک کند.
من جز اینکه تاریخ درباره اش قضاوت عادلانه کند هیچ آرزوی بد دیگری برایش ندارم و در واقع میتوان او را نسخه ناتمام نادر غدار نامید.