خبر و دیدگاه

واقعيت و مشروعيت سياسي‎‎

سوال از نگاه جامعه شناسي سياسي علمي اين است كه طالبان يك واقعيت سياسي است يا خير ؟
جواب اين است كه هنوز طالبان يك واقعيت سياسي بوده نه مي تواند.
درست است كه طالبان قدرت را گرفتند اما :
اول  تا حال هيچ كشور آنها را به رسميت نشناخته است به شمول پاكستان حامي بزرگ پاكستان.
دوم اينها مانند كمونيستان به زور قدرت را گرفتند نه اراده مردم .
سوم طالبان نماينده قاطبه مردم افغانستان نيستند  زيرا مردم جزيي ترين نقش در به قدرت رساندن طالبان نداشتند، بنابرين طالبان يك واقعيت سياسي بوده نه مي تواند.  مخصوصا اينكه مقاومت دوم در مقابل شان قرار دارد با اينكه از نگاه نظامي افغانستان را مسلط شده اند و اما كوه پايه هاي هندوكش را هنوز مسلط نشده اند.
 از نگاه جامعه شناسي سياسي واقعيت سياسي تنها در به قدرت رسيدن نيست زيرا هستند گروه هاي كه به زور قدرت را بگيرند و اين نه مي تواند توجيه شود كه واقعيت دارند تا مشروعيت نداشته باشند.
از نگاه سياسي اين مشروعيت است كه به يك نظام  واقعيت ميدهد حتي كه يك گروه خطرناك به قدرت رسند . طور مثال نازي ها در آلمان از طريق انتخابات و راي حزب خود كرسي هاي پارلماني را اشغال كردند. نازي ها به زور  تفنگ به قدرت نرسيدند مگر انتخابات و راي مردم . اينكه از  خشونت كار گرفتند و هزاران نفر را كشتند و مليون ها يهود را در داش ها سوختاندند بحث جداگانه است .
مشروعيت از چند نگاه مي شود كه جامه عمل بپوشد:
اول انتخاب يا انتصاب مردم مانند مجلس سقيفه كه حضرت ابوبكر صديق رض در تاريخ اسلام به حيث خليفه انتخاب شد .
راي اكثريت مردم  مي تواند به يك نظام مشروعيت بخشد .
بيعت مردم بعد از انتخابات و يا انتصاب سياسي .
در شرايط كنوني جهان به رسميت شناختن يك گروه سياسي توسط چند كشور جهان مي تواند به يك نظام مشروعيت بخشد. مثلا در دور اول به قدرت رسيدن طالبان سه كشور طالبان را به رسميت شناخت با اينكه در دوران زمامداري شان نتوانستند تا در ملل متحد مستقر شوند و تا كه توسط امريكا سقوط داده شدند در ملل متحد راه نيافتند. لذا نمايندگي ملل متحد مشروعيت بسيار قوي است كه به نظام واقعيت مي بخشد. بايد ما به خاطر داشته باشيم كه واقعيت سياسي از نگاه جامعه شناسي سياسي وجود ندارد تا مشروعيت سياسي حاصل نشود. زماني بود كه من قبل ازينكه به حيث استاد دانشگاه   كار كنم در يك شركت بيمه كار ميكردم . اكثر مردم مي آمدند و تقاضا ميكردند كه ميخواهند  بيمه full coverage خريداري كنند در حاليكه از نگاه علم بيمه full coverage وجود ندارد زيرا هر بيمه يك حدود دارد و اگر در اثر تصادم حدود پولي پوره شود بايد شخص از جيب خود پرداخت كند. طور مثال شما پنجاه هزار براي مخارج تصادم داريد. اگر مخارج تصادم زياد تر پنجاه هزار مي شود پس بايد از مصرف شخصي باقي آنرا تاديه كرد .  از نگاه سياسي واقعيت سياسي وجود ندارد تا مشروعيت سياسي نباشد. سخنان ” واقعيت ” را كساني مي گويند كه جامعه شناسي سياسي را  تحصيل نكرده اند. عمرا خان و قطر در همين كوشش هستند كه براي طالبان مشروعيت سياسي كمايي كنند كه تا حال موفق نشده اند . هر گاهي كه طالبان مشروعيت سياسي كسب كنند يك واقعيت سياسي مي شود.
٢٦ سپتامبر ٢٠٢١

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا