بازی های پاکستان تغییر پذیر؛ اما استراتژی آن تغییر ناپذیر است
سفر هیئت طالبان به اسلام آباد و ترفند های تازۀ پاکستان
پاکستانی ها سیاستگران آب دیده و کارکشته ای هستند و می دانند که چه وقت چگونه سخن بزنند و چگونه تصمیم بگیرند تا با خاک پاشیدن بر چشم جهانیان، هرچه بیشتر امریکا و همپیمانان او را بدوشند و با سوار شدن بر توسن تروریزم و مهمیز نمودن تروریستان اسپان تازی خویش را سنگین تر بر پشت و پهلو و سینه های مردم افغانستان برانند. زمامداران و جنرالان اسلام آباد که ضعف روانی و دمدمی مزاجی های سیاسی زمامداران و سیاستگران افغانستان آگاهی کامل دارند و هر یک را در تختۀ بازی های سیاسی شان گاه و ناگاه به آزمون گرفته اند. آنان را با هزاران نیرنگ ده ها بار تشنه بر سر جوی مولیان سیاست برده و بدون نوشیدن چند قطره آب، خسته و ذله دوباره برگشت داده اند. پاکستانی ها که در این رابطه دست قوی و درازی دارند و این قوت و دراز دستی آنان سبب شده تا هر از گاهی پشت زمامداران و سیاستگران افغانستان را بر زمین زده و آنان را چت نمایند.
در هفتۀ گذشته پاکستان بازی شگفت آور سیاسی– استخباراتی را در پیوند به طالبان به راه افگند که همه را حیرت زده کرد. دوشنبۀ گذشته هیأت شش نفری طالبان به رهبری ملابرادر عازم اسلام آباد شد و از سوی مقام های پاکستان مورد استقبال گرم قرار گرفتند. این سفر در حالی صورت گرفت که یک روز پیش از آن رسانه ها از وضع تعزیرات اسلام آباد بر طالبان خبر دادند. این تعزیرات شامل مسدود شدن حساب های بانکی و وضع محدودیت بر سفر های رهبران طالبان است.
این سفر در حالی صورت گرفته است که پاکستان از یک طرف تحت فشار سازمان ملل قرار دارد تا به تعهدات خود در برابر این سازمان عمل کند. از سویی هم پاکستان تحت فشار سازمان اقدام مالی یا FATF قرار دارد تا توصیه های این سازمان را به اجرا بگذارد. از سویی هم پاکستان ناگزیر است تا وعده هایی را که در پیوند به کمک به صلح افغانستان به امریکا داده است، آنها را عملی نماید. چنانکه شاه محمود قریشی، وزیرخارجۀ پاکستان، روند صلح افغانستان و امضای توافقنامۀ صلح را میان طالبان و امریکا یک دستآورد بزرگ سیاست خارجی پاکستان دانست و افزود که که امضای این توافقنامه و برقراری آتشبس میان حکومت افغانستان و طالبان ناممکن بهنظر میرسید و عملیشدن اینها برای پاکستان معمولی نیستند. وی به ادامه گفت که سیاست خارجی این کشور سبب تغییر رویکرد واشنگتن در برابر اسلامآباد شدهاست. به گفتۀ او کاری را که واشنگتن می خواست آنان انجام داده اند.
با توجه به گفته های بالا، رویکرد متضاد سیاسی پاکستان مبنی بر اعلام تعزیرات این کشور بر رهبران طالبان و سفر رهبران آنان به این کشور گمانه زنی های متفاوتی وجود دارد. گفته هایی وجود دارد که پاکستان می خواست، این سفر پیشتر انجام می شد و اما طالبان می خواستند، این سفر در زمان گفت و گو های بین الافغانی صورت بگیرد. در این تردیدی نیست که گروۀ طالبان به ویژه شورای کویته و شبکۀ حقانی به شدت وابسته به نظامیان پاکستان است و نظامیان پاکستان نه تنها امور نظامی و سیاسی و استخباراتی طالبان را؛ بلکه به گزارش رسانه های بیش از هفتاد گروۀ تروریستی فعال در داخل و بیرون از این کشور را مدیریت می کنند؛ اما تجربه نشان داده که این جریان ها با توجه به فراز و فرود حوادث و پیچیده گی اوضاع و وابستگی آنها به شبکه های استخباراتی، از کنترل خارج شده و به فرنگشتاین بدل می شوند. گشوده شدن دفتر قطر با حمایت سیاسی و مالی امریکا در واقع زنگ خطری برای پاکستان بود که نفوذ روز افزون این کشور بر طالبان را به چالش برده است. زیرا هر حرکتی که ناگزیر به رویکرد نظامی می شود و مبارزات آن فرسایشی و زمانگیر می شود. این خود آغازی برای وابستگی آن است که این واستگی کمر بزرگ ترین نهضت های جهان را شکسته است. دیروز شاهد شکست و فروپاشی تنظیم های جهادی بودیم و موضوع افغانستان آنقدر پیچیده و استخباراتی شد که رهبران جهادی در برابر بازیگران منطقه ای و جهانی کوتاه آمدند. در نتیجه هم خود و هم افغانستان را تباه کردند. بعید نیست که طالبان هم شکار این بازی ها شوند.
طالبان در حالی به اسلام آباد دعوت شده اند که مثلث هایی چون؛ مثلث عربستان، پاکستان و طالبان؛ مثلث قطر- طالب، ترکیه و ایران؛ عربستان، امارات و مصر و مثلث پاکستان، هند و طالبان شکل گرفته اند. این مثلث ها بر محور منافع متفاوت کشورهای یادشده شکل گرفته اند که علاقمندی آنها را در رابطه به طالبان کلید می زند. سفر هیأت طالبان به اسلام آباد در واقع تلاش برای نگهداشتن آنان در چنگال آهنین نظامیان این کشور است. گفته هایی وجود دارد که طالبان باب گفت و گو ها باهند را باز کرده اند وتمایل دارند تا نقش هند در رابطه با صلح افغانستان را نادیده نگیرند. ممکن سفر های طالبان به خارج ودیدار های آنان با روسیه و شاید هم با مقام های هند در بیرون از هند سبب نگرانی هند شده باشد. شاید طالبان چراغ سبز به هندوستان نشان داده باشند که سبب خشم پاکستان شده است . نظامیان پاکستان تیره گی روابط پاکستان و طالبان را برابر با بهبودی روابط طالبان با هند تلقی می کنند.
سرنخ این رابطه به سفر چند ماه پشتر خلیل زاد به هند می رسد که خلیل زاد خواهان گفت و گوی هند و طالبان شد و طالبان هم به آن لبیک گفتند. گفته هایی وجود دارد که انس حقانی با هندی ها دیده است و این مایۀ نگرانی پاکستان شده است. این چراغ سبز نشان دادن طالبان به هند سبب خشم پاکستان شده است. ممکن یکی از دلا یل دعوت اسلام آباد از طالبان همین نگرانی ها با شد و پاکستان که بر شورای کویته مسلط است، می خواهد با استفاده از آن برگ برندۀ طالبانی را در دست خود داشته باشد. از سویی هم تیره گی روابط عربستان و پاکستان نیز نمی تواند، بی تاثیر به این سفر باشد. آنگاه که عربستان به خواست پاکستان مبنی بر وارد کردن فشار بر هند در رابطه به کشمیر پاسخ منفی داد و محمد بن سلمان از دیدار با باجوه لوی درستیز پاکستان خود داری کرد. این در واقع نقطۀ اوج تنش میان اسلام آباد و جده است که از نظر اسلام آباد همسویی عربستان به هند تلقی میشود. پیش از این هم عربستان توافقنامه های همکاری با هند را امضا کرده بود که مایۀ نگرانی اسلام آباد شده بود. از سویی هم اسلام آباد نگران است تا مبادا عربستان بنا بر نفوذی که برطالبان دارد، آنان را از چنگال پاکستان بیرون کند. همین اکنون پاکستانی ها تبلیغ می کنند که گویا هند، امارات و عربستان مخالف صلح افغانستان است. چنانکه محمود قریشی وزیر خارجۀ پاکستان پس از دیدار با طالبان اعلان کرد که هندوستان اخلال گر صلح افغانستان است. از سویی هم اسلام آباد فکر می کند که فشار از سوی عربستان بر پاکستان از سوی امریکا تحمیل شده است. این گمانه زنی های اسلام آباد برضد عربستان زمانی افزایش یافت که عربستان از پاکستان خواست تا روبط خود با ترکیه قطع نماید. اسلام آباد که طالبان را برگ برنده در دست خود تلقی می کند، با دعوت آنان به اسلام آباد می خواهد بگوید که درهر حالی با طالبان توانایی تعامل داشته و بر آنان کنترل دارد و هم می خواهد خواست های خود رااز طریق طالبان بیان کند.
گمانه زنی ها بر آن است که سفر هیأت طالبان به اسلام آباد با وجود اعلان تعزیرات از سوی پاکستان بر آنان در همکاری با پاکستان صورت گرفته است. اسلام آباد خواسته تا نشان بدهد که توانایی کافی برسمت و سو دهی طالبان دارد و از این طریق بیشترین امتیاز را از روند مذاکرات بدست آورد. این موضوع نه تنها مایۀ نگرانی هند؛ بل نگرانی تمام کشور های منطقه را در پی دارد. زیرا کشور های منطقه وجهان هر کدام در افغانستان دنبال منافع شان هستند. این مسأله صلح افغانستان را نیز به صلح نبابتی بدل کرده است که دشواری های برخاسته از صلح نیابتی کمتر از جنگ نیابتی نیست. در آنسوی دیگر سکۀ بازی اسلام آباد خواسته تا با وضع تعزیرات بر رهبران طالبان از رفتن خود در لیست سیاه جلوگیری کند. هرچند لیست های خاکستری و سیاه نوعی بازی جهانیان در برابر تروریزم تلقی شده است؛ زیرا جهانیان می دانند که لانه های تروریستان در پاکستان است و رهبران آنان تحت نظر و حمایت نظامیان پاکستان به سر می برند که مقام های پاکستانی به شمول سرتاج عزیز به آن اعتراف کرده اند؛ اما قریه های افغانستان را بمباران و هیچ گاه برای محو مراکز تروریستان در پاکستان اقدام نظامی نکرده اند. در همین حال پاکستان تحت فشار شدید اقتصادی قرار دارد و ناگزیر برای رهایی از حالت موجود است. بویژه حالا که پاکستان تحت فشار شدید سازمان اقدام مالی قرار دارد.
گروه ویژه اقدام مالی FATF یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ با ابتکار جی۷ تاسیس شد و هدف اش مبارزه با پولشویی است. این سازمان در سال ۲۰۰۱ به کارزار مبارزه با تأمین مالی تروریسم پیوست. دارالانشای FATF یا سازمان همکاری اقتصادی و توسعه در پاریس است.[۳] فعالیت های این سازمان بعدتر گسترده شد و در سال ۲۰۱۲ مسؤولیت مقابله با تأمین مالی تروریسم، تأمین مالی فعالیتهای اشاعهای، پولشویی و … برایش سپرده شد. در حال حاضر در میان ۱۹۰ کشور موجود، ۱۸۸ کشور دنیا این کارگروه را پذیرفتهاند، و ایران و کره شمالی به دلیل نپذیرفتن آن، در فهرست سیاه اف ای تی اف قرار دارند. این سازمان اکنون دارای ۱۶ عضو است و هدف آن بررسی روند پولشویی در دنیا است. مقررات این سازمان اشخاص و شرکتها را موظف میکند در مورد تا نحوه کسب درآمدشان به دولتها را توضیح دهند و پولهایی که از راههای نامشروع، مانند قاچاق، رشوه و تخلفهای مالی به دست می آورند. ورود این پول ها بازار های مالی را با دشواری های بیشتر رو به رو می سازد و این سازمان سلامت نظام مالی و اقتصادی قابل تضمینتر را در دنیا تا حدودی ضمانت می کند.
در سال ۲۰۰۹ برای اولین بار، نام ایران در کنار نام پاکستان، ازبکستان، ترکمنستان وارد لیست سیاه پیشنهادهای سرمایهگذاری FATF شد.FATF این حق را برای خودش محفوظ میدانست که در بررسیهای تازه نام بعضی کشورها را از لیست حذف و نام کشورهای دیگری را به آن اضافه کند. ایران از جمله کشور هایی است که در کنار کرۀ شمالی در جایگاۀ حتا بدتر از لیست سیاه سیاه و در فهرست کشورهایی قرار میگرفت که توصیه میشد علیه آنها اقدامات مقابلهای انجام شود. این لیست شامل کشورهایی است که از نظر کارشناسان این سازمان، در مبارزه جهانی علیه پولشویی و تامین مالی تروریسم همکاری نمیکنند. پاکستان تا سال ۲۰۱۵ شامل این لست بود.
در جنوری ۲۰۱۸ گروه ویژه اقدام مالی در مبارزه با پولشویی(FATF) بر اساس گزارش ها و تحقیقات انجام شده، رضایت خود را از تلاش های پاكستان و طرح ضربتی مبارزه با پولشوئی و تامین مالی تروریسم اعلام كرد. بر این اساس، زمینه لازم برای خروج پاكستان از فهرست خاکستری سازمان (FATF)در ماه «می» آینده فراهم شده است. بنا به گفته مقامات بلند پایه پاكستانی، این برای نخستین بار بود كه گروه ویژه اقدام مالی در مبارزه با پولشویی(FATF) از اقدامات پاكستان تجلیل كرد. پاکستان بار دیگر به دلیل همکاری هایش با گروه های تروریستی تحت تهدید این سازمان قرار گرفت. این گروه در سپتامبر ۲۰۱۹میلادی برای سه ماه تا جنوری 2019 برای پاکستان فرصت داد تا منابع تامین مالی تروریسم در پاکستان را شناسایی و متوقف کند. تهدید گروه ویژه اقدام مالی به پاکستان درباره ورود این کشور به لیست سیاه در صورت اجرایی نشدن همه دستورالعمل های مربوط به مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم، حاکی از تداوم سیاست فشار این نهاد بر اسلام آباد است. گروه ویژه اقدام مالی اعلام کرد، در صورت عملی نشدن توصیه های این سازمان، پاکستان را به فهرست سیاه خود اضافه می کند و تدابیر جدیدی ضد فعالیت های بانک ها و موسسات مالی این کشور اتخاذ خواهد کرد. بر رغم تلاش های پاکستان گروۀ ویژۀ اقدام مالی در جون ۲۰۱۸ نام پاکستان را شامل لیست خاکستری اش نمود. در حال حاضر پاکستان در لیست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی قرار دارد.
گروه ویژه اقدامات مالی در اخیر ماه جون ۲۰۲۰ به پاکستان فرصت کافی داد تا ۴۰ توصیه «FATF» را در قالب تلاشهای همهجانبه برای جلوگیری از پولشویی و تامین مالی تروریسم به طور جامع به منظور بیرون شدن از فهرست خاکستری اعمال کند. پاکستان مکلف بود تا بر بنیاد توصیه های این سازمان مدارسی را که طالبان در آنجا آموزشهای تروریستی را فرا میگیرند، مانند سایر نهادهای آموزشی تحت اداره وزارت تحصیلات عالی خود تنظیم کند. دولت پاکستان تنها با بازداشت شورشیان مسلح اکتفا نکرده، بلکه رهبران آنان را که بیشتر در این کشور اقامت دارند، نیز تحت پیگرد قرار دهد و بدون در نظر داشت طالبان خوب و طالبان بد تمام آنهایی که تروریسم و سازمانهای تروریستی را تامین مالی میکنند تعطیل نماید تا برای سرکوب و شکست عناصر خارج از کنترل به یک سیاست سازگار، برگشتناپذیر و پایدار در سطح ملی نایل آید. از سویی هم پاکتسان باید برای جلوگیری از جرایم مالی در فضای مجازی باید یک نهاد تحقیقاتی و سیستم نظارتی موثر و سازگار را ایجاد کند و برای جلوگیری از تروریسم باید تدابیر ویژه و پیشگیرانهی را اتخاذ نماید. برای رسیدن به این هدف باید قوانین مانند، قانون « میهن پرستی» امریکا بیشتر برای مبارزه با تروریسم ایجاد و از تروریسم دفاع نکند. از سویی هم نهادهای باصلاحیت مستقل برای نظارت از فعالیتهای شرکتهای تبادله اسعار خارجی و سایر اشخاص حقوقی ایجاد کند. اداره های مربوط باید آمار جامعی را در مورد تحقیقات و پیگردهای دادرسی در رابطه با پولشویی و تمویل تروریسم بدست آورده و حفظ کنند.
بربنیاد این توصیه برنامۀ ادغام مجدد صلحآمیز بلوچستان باید به شکل مطلوب آن به هدف فراهمسازی امتیازات برای شورشیان بلوچ ترتیب شود، تا آنها خشونت را ترک کنند و به بخشی از جامعه مدغم شوند. از سویی هم دولت پاکستان باید سیاست خارجیاش را در رابطه با توافقنامه صلح ایالات متحده و طالبان برای اخراج از لیست خاکستری با در نظر داشت موقعیت جغرافیایی و استراتژیک مجدداً طراحی کند. پاکستان در ضمن باید با نگاه نزدیک به روابط خارجی کشور برای اخراج از لیست خاکستری، تلاش کند و یک لابی قوی را با سایر کشورهای عضو راه بیندازد. این هم بسنده نیست و پاکستان باید دنبال یک سیستم بانکی کارآمد و کاربرپسند باشد که در آن همهچیز و همه معاملات دیجیتالی شود و همه افراد برای معامله پول، حساب بانکی داشته باشند. در عین زمان ضروری است که پاکستان برای اجرای برنامههای ملی و خروج از لیست خاکستری، نیروهای مسلح و آژانسهای اطلاعاتی را برای جلوگیری از پولشویی و تمویل تروریسم همآهنگ کند.
سفر هیأت طالبان به اسلام آباد در موجی از رویکرد های متناقض سیاسی در تبانی با امریکا در حالی صورت گرفت که پاکستان تحت فشار شدید سازمان ملل و سازمان اقدام مالی است و از سویی هم صلح افغانستان هم به نقطۀ عطفی رسیده است و هدف پاکستان از این سفر استفادۀ دوگانه از طالبان بود و است؛ اما پاکستان برای پنهان کردن مداخله خود خواست تا با دعوت کردن آنان به اسلام آباد زیر نام کمک به روند صلح افغانستان به مثابۀ یک تیر و دو فاخته آنان را به شکار سیاسی و نظامی خود بگیرد. برا ی اغوای افکار جهانیان سناریو سفر هیأت آنان به اسلام آباد را به گونۀ دراماتیک سازماندهی کرد. هرچه باشد، دعوت اسلام آباد از هیأت طالبان در شرایط حساس کنونی در ضمن آن که معنای عزت دادن به آنان بحیث نیروی موازی در برابر دولت افغانستان را دارد و از سویی هم تبدیل کردن پاکستان به مرکز دیدار های مقام ها و دیپلومات های چینی و غیره کشور ها است تا وجهۀ سیاسی طالبان را در سطح جهان بلند ببرد. شاید اسلام آباد خواسته در این سفر گروۀ طالبان را علم کند که گویا یک گروۀ مستقل و دارای تصمیم گیری های مستقلانه است تا بدین وسیله دستان پنهان خود را در پشت طالبان پنهان کند. این در حالی است که همه می دانند که طالبان کمتر از گودی های کوکی در چنگال آهنین نظامیان پاکستان است. چنان که حضور ملابرادر در یک تصویر در میان وزیر خارجه و فایض حمید رئیس آی اس آی پاکستان خود بیانگر هزاران سخن از وابستگی مرگبار آنان به این کشور دارد. این نشانگر آن است که طالبان در هر حالی ابزاری بیش برای استفاده های راهبردی پاکستان نیستند. از این رو مذاکرات طالبان در عقب هفتاد دروازه های بسته با مقام های پاکستان سرنوشت ساز بود و مشی سیاسی و نظامی طالبان را تازه رقم بزند. زیرا این سفر در همکاری نزدیک با امریکا صورت گرفته و هدف اش دیکتی آخرین خواست های پاکستان در گفت و گو های بین الافغانی خواهد بود. مقام های پاکستان در این دیدار به تعبیر خود شان اتمام حجت کرده آخرین و قول و قرار طالبان و تعهد وفاداری آنان را به پاکستان گرفتند. همه میدانند که رهبران طالبان تحت نظر نظامیان و شبکۀ آی اس آی در این کشور بسر برده و آزادانه به هر جای این کشور رفت و آمد دارند؛ اما پاکستان می خواهد با یک حرکت مضحکانۀ سیاسی و استقبال گرم از طالبان آنان را از مقام رهبران یک گروۀ تروریستی به مقام رهبران سیاسی ارتقا بدهد. در این میان آنچه مسلم است، همانا نقش منافقانه و چند پهلو و غیرشفاف اسلام آباد در برابر افغانستان است که از چهار دهه بدین سو با سیاست های تروریست پرورانه، مغرضانه و ضد انسانی این کشور را به میدان جنگ نیابتی خود بدل کرده و سرنوشت مردم آن را بیرحمانه به بازی گرفته است.