خبر و دیدگاه
علما و إمامانِ مردمي و درباري
برنامه تلويزيوني كه در مورد امام ابوحنيفه عليه الرحمه پيشكش شما كردم به استقبال زياد مردم به جزء از چند وهابي كه مغز هاي گنده دارند، مواجه شد
از نگاه فقهي هشتاد در صد مردم شريف و مومن مردم افغانستان پيرو امام ابو حنيفه عليه الرحمه مي باشند و بيست در صد پيرو اما جعفر صادق عليه الرحمه،
در تاريخ اسلام دو نوع امام و يا عالم دين عرض اندام كرد:
1-امام يا عالم دين مردمي
2- امام و يا عالم دين درباري
1- إمامان و علماي دين مردمي تنها براي مردم خدمت كردند. اين إمامان حتي جان شانرا در راه اسلام قرباني كردند و بزرگترين مثال آن امام حسين ( رض) مي باشد . إمامان و علماي راستين اسلام تبعيد شدند، زنداني شدند و حتي به خاطر اسلام به دار آويخته شدند . اينها مرد هاي بودند كه شهيد شدند و اما به قوه هاي ظلم و فساد ، استعمار و امپرياليزم جهاني سر خم نكردند. يكي از مردان كه براي اولين بار از اتحاد اسلامي سخن گفت و ميخواست پان إسلاميزم جهاني قوت گيرد سيد جمال الدين افغاني بود كه بلاخره در تبعيد به سر برد . فهرست إمامان و علماي كه به زر و سيم و قدرت فروخته شدند زياد است.
امام ابوحنيفه از همان إمامان بود كه به قدرت سياسي تسليم نشد و رفتن نزد پادشاهان و سران قدرت را كسر ايمان ميدانست. امام ابو حنيفه در زمان جعفر منصور عباسي بعد ازينكه سمت قاضي القضات امپراطوري را قبول نكرد به زندان انداخته شد. امام ابوحنيفه نميخواست با يك دستگاه فاسد همكاري كند. ولی، محمد ابن عبدالوهاب عربي دست خودش را با نه تنها دستگاه فاسد استعمار انگليس ها يكي كرد بلكه با آل سعود يكي كرد تا هم قدرت سياسي را بگيرند. إمامان و علماي راستين براي قدرت و مال و جاه و جلال و به معيار امروزي رياست جمهوري و غيره مبارزه نه ميكردند. تنها دين و ديانت . يكي از توصيه هاي امام غزالي طوسي عليه الرحمه و امام ابوحنيفه عليه الرحمه دوري از سلاطين و پادشاهان بود . هدف اين إمامان و علما اعم از شيعه و سني در طول تاريخ استوار ساختن دين ، مبارزه با ظلم و فساد ، تسليم نشدن به قوه هاي اشغالگر و استعماري و رهبري مردم بود و بس . اينها إمامان و يا علماي مردمي بودند .
2- علماي درباري كه در طول تاريخ فهرست شان زياد است هدف شان استواري دين و مبارزه با ظلم و فساد نبوده است. اينها براي پادشاهان خدمت كردند و كوشش كردند تا مقام خود را تقويه كنند. اينها به ضد منافع مردم عمل كردند. از ناحق دفاع كردند. به جاي اينكه نام اسلام را بالا كنند و مستقل عمل كنند در ركاب يك پادشاه بودند. نتيجه علماي درباري بيسوادي مردم به سطح گسترده ، جهل و خرافات در بين توده هاي مردم و ظلم سرتاسري.
يكي از مشخصات عمده عالم دين استقلال فكري است كه علماي مردمي داشتند و دارند و علماي درباري نداشتند و ندارند. زيرا عالم مردمي ريسك را ميگيرد و از حق دفاع ميكند. از دستگاه فاسد امپرياليزم جهاني كمك نميگيرد. خودش نظر به صوابديد جامعه امروز فتوي ميدهد نه اينكه از گذشتگان كه هزار سال بين أصول زندگاني امروز و گذشته فاصله است تكيه كند. يكي از دلايل پسماني بلاد اسلامي همين علماي درباري بوده است كه ناكام ماندند تا جامعه را نظر به احتياجات و مقتضيات امروزي رهبري كنند. عالم مردمي احتياجات مردم را بررسي ميكند و عالم درباري با طرز و ديد و بينش كهنه زندگي ميكند و ديد و بينش نو ندارد. امام ابوحنيفه از علماي مردمي بود كه با اينكه محكوم به بدعت شد و اما خودش را از دست نداد. به هر حديث تكيه نميكرد و احاديث را به اصطلاح ريگ شويي ميكرد . و ميديد كه قابل تطبيق است يا نيست. زيرا سنت ها مقيد به زمان و مكان است. امكان دارد كه يك سنت پيامبر ( ص) خاص عصر خودش بوده بأشد و تطبيق آن در يك زمان ديگر بيمورد باشد.
امام و عالم كسي است كه استقلال فكري داشته باشد نه اينكه به سخنان ، فتاوي و نظرات گذشتگان اتكا كند. عالم دين طوطي نيست كه مانند آن مرغ همه چيز را از بر كند و خودش از عقل خود كار نگيرد. اين نوع عالم كه از ديگران تقليد كند و خودش تشبث علمي نداشته باشد عالم درباري است.
ازين به بعد زياد تر در مورد امام ابوحنيفه عليه الرحمه خدمت شما مي نويسم تا از فقه خود پيروي كنيد و به نام دين و سنت فريب وهابيان خاين را نخوريد .