خبر و دیدگاه

دموكراسي اسلامي

فصل هشتم
انتخابات
يكي از اساسي ترين موضوعات كه در دموكراسي اسلامي مطرح است، مسله انتخابات است. متاسفانه انتخابات در كشور هاي اسلامي از غرب تقليد شده است و نه تنها مانند أكثر كشور ها تقلب زياد است در عين زمان مليون ها دالر تا و بالا ميشود تا يك شخص كه اساسا مستحق نيست و سزاوار كانديد شدن را ندارد برنده شود و اين يك خيانت به مردم است. در دموكراسي هاي غربي هر كس مي تواند خود را كانديد كند مستحق باشد يا نباشد. بهترين مثال آن در قرن بيستم هتلر آلمان بود كه به قوت دموكراسي،  به گفته علي شريعتي جامعه شناس معروف مسلمان قرن بيستم  ” بي بند و بار ” و به گفته من دموكراسي بي ناموس به قدرت رسيد. همچنان در ايالت كليفورنيا يك زن فاحشه خودش را براي كرسي والي  ايالت كليفورنيا كانديد كرده بود.
در دموكراسي اسلامي شرط اول انتخابات سزاوار بودن و مستحق بودن است كه لايحه انتخابات ترتيب ميشود كه كي سزاوار كانديد شدن است. در دموكراسي اسلامي  شخصي كه براي رياست جمهوري ، معاون رياست جمهوري،  قضات دادگاه عالي،  و ديگر ادارات خورد و بزرگ دولتي كانديد ميشود بايد از صفات ذيل برخوردار باشد و اعتراف كند كه همچو شخصي نيست:
– اول قوم پرست نباشد .
– دوم مذهب پرست نباشد.
– سوم زن ستيز نباشد و حقوق زنان و مردان را مطلق از نگاه مدني مساوي داند.
– چهارم قوانين اسلام را بداند و ضرور نيست عالم دين باشد.
– پنجم. سن او از بيست و چهار كم نباشد.
– ششم ضرور نيست تا براي اينكه انتخاب شود يك پول بپردازد. مستمند و ثروتمند در دموكراسي اسلامي حق كانديد شدن را دارد.
ضرور نيست كه حتما تحصيلات عالي داشته باشد. همين تحصيل يافتگان بودند كه حال مردم را بسيار پريشان كردند. چرچيل صدر اعظم انگليس صنف دوازده را خلاص نكرده بود و اما أز لائق ترين أشخاص سياسي براي كشورش بود. در دين ، علوم سياسي ، ژورناليزم و تاريخ كه همه از علوم انساني است تحصيلات عالي به كار نيست . و اما عقل و استعداد به كار است. هستند مردمان كه دكتورا در دين و سياست داشتند و اما نكاح چهار ساله را روا دانستند و كشور را دو دسته به امپرياليزم غرب تقديم كردند .
در متون ديني ما آمده است كه تواضع الله، رفع الله يعني خداوند به كسي رفعت و بلندي ميدهد كه تواضع داشته باشد. اين تواضع نيست كه شخص خود را كانديد كند كه او از ديگران زياد مي داند و دانا تر است .
در دموكراسي بر خلاف دموكراسي غربي كسي خودش را كانديد نه مي كند زيرا اين مسله خلاف أصول و اخلاق تواضع است. مردم بايد از طرف مردم كانديد شوند.
به ياد دارم چند سال قبل يك محفل تمرين دموكراسي در شمال كليفورنيا داير شد و افغانان خود را كانديد كردند. از من چند تن از دوستان خواهش كردند كه خود را كانديد كنم و اما من رد كردم . اما همان شب يك عده دوستان با اينكه من خود را كانديد نكرده بودم ، من را كانديد كردند و در بين دوستان برنده هم شدم . خبر اين گردهمايي و انتخابات در يكي از جرايد شهر اوكلند در شمال كليفورنيا به نشر رسيد .
در دموكراسي اسلامي لايحه انتخابات به همه مردم توزيع ميشود. به اساس اين لايحه مردم هر كس را لازم دانند كانديد. ميكنند. در سه دوره انتخابات ابتدائي مثلا از صد كانديد ، بلاخره سه نفر باقي مي ماند و براي انتخابات نهاي كانديد ميشوند. ضرور نيست كه كانديد گلوي خود را با دروغ و فريب پاره كند. وقتي خبر ميشود كه كانديد شده است كه دفتر انتخابات برايش اطلاع دهد كه از طرف مردم به خاطر اهليت و لياقت انتخاب شده است. بدين ترتيب جلو دروغ گويي ها. مصارف بيجا و دست داشتن به مداخله خارجي از بين مي رود.  هر شهروند كه به سن قانوني رسيده باشد حق دارد كه حتي يك نفر فقط يك نفر را كانديد كند حق مسلم او است. در دموكراسي اسلامي همه مردم در كانديد مردم و انتخاب مردم سهم مستقيم دارند .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا