هموطن من ! جنگ ، جنگ من و تو نیست
بیایید نظام و سیستم نیم بندی را که در دو ده اخیر به همت و تلاش تک تک شما و قیمت خون هزاران هموطن ما بنا نهاده ایم ، از هم نپاشیده و بیشتر ازین به بحران نکشانیم. ازبین رفتن نظام کنونی آب در آسیاب دشمنان مردم ما میریزد.
بیایید دست بدست هم داده بیشتر ازین همدیگر خود را بنام تاجک و پشتون و ازبیک و هزاره نشانه نگیریم.
بحران جاری در کشور ما و ده ها کشور دیگر پروژه های اند که توسط قدرت های بزرگ ریخته شده و روزانه عملی میگردند.
طالب و داعش عساکر و اجیرانی پروژه های قدرت های جهانی اند که توسط مجریان شان در کشور های منطقه پیشبرده میشوند.
سه روز قبل بی بی سی مطلب را نشر کرد زیر عنوان :
برژينسكی؛ چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟
زبیگینو برژینسکی، دیپلمات و استراتژیست آمریکایی لهستانی، دانش آموخته هاروارد، شوروی شناس برجسته و مشاور امنیت ملی کارتر و مشاور دولت ریگان بود. او استفاده از نیروهای جهادی علیه کمونیسم را وارد سیاست خارجی آمریکا کرد.
بدون شک برژینسکی را باید معمار ظهور و رشد جهادیستهای اسلامی در سیاست بینالمللی دانست. برژینسکی در مصاحبهای میگوید: “روزی که روسها بطور رسمی از مرز [افغانستان] گذشتند، من به رئیس جمهوری کارتر نوشتم که ما هم اکنون این فرصت را داریم که به روسها “جنگ ویتنامشان” را عرضه کنیم. واقعا این طور بود، برای مدت ده سال، مسکو مجبور بود در جنگی وارد شود که حکومتش توانایی پیش برد آنرا نداشت.”
برژینسکی نظریههای ژئوپلیتک های قبلی را بهروز نمود و قابلیت کاربردی در سیاست خارجی امریکا در برابر شوروی داد. او در کتاب “برنامه بازی، چارچوب رویارویی امریکا و شوروی” نشان داد که برخورد ابرقدرتها امر “ناگزیر” است و “انتخاب” آنها نیست اما ماهیت منازعه میان دو ابرقدرت تحول یافته است. سه منطقه اوراسیا، ژاپن و کره در شرق دور، افغانستان در مرکز اوراسیا و لهستان در شرق اروپا محلهای منازعه و رویارویی امریکا و شوروی است. از آنجا که افغانستان به عنوان یک “کشور ارتباط دهنده” میان مناطق در قلب اوراسیا است، آشفتگی در افغانستان تمام منطقه را ناآرام و بی ثبات می سازد.
از نظر او، شوروی همواره یک کشور “محاط به خشکی” بوده است و در طول تاریخ روسیه و پسان شوروی در پی دستیابی به دریای آزاد تلاش کرده است. تئوری محاصره شوروی بعد از جنگ دوم جهانی در سیاست خارجی امریکا تطبیق میشد و برژینسکی نوآرریهای بیشتر وارد این سیاست نمود و از طرح کمربند سبز دور شوروی دفاع میکرد.
نابراین، برژینسکی تئوری اتحاد آمریکا با کشورهای رقیب نزدیک شوروی مانند چین و ژاپن و کشورهای اطراف شوروی در جنوب و غرب آسیا و اورپای شرقی را تکمیل و به روز نمود و با توجه به ماهیت ضد دینی کمونیسم و دشمنی عقیدتی مسلمانان با کمونیسم بهره برداری نموده و توصیه کرد که یک “کمربند سبز” از نیروهای جهادی مسلمان در برابر شوروی ایجاد شود.
برژینسکی در اواخر دهه ١٩٨٠، به ویژه در تحولات داخلی لهستان با حمایت مستقیم از جنبش همبستگی و با ایجاد گروه های جهادی افغانستان نقش تاریخی بازی کرده است.
برژینسکی به عنوان مشاور امنیت ملی آمریکا نقش محوری در هماهنگی گسترده استخباراتی با کشورهای مسلمان مانند پاکستان، مصر، عربستان و کشورهای غربی و اسرائیل و رقبای شوروی مانند چین و ژاپن برای تمویل تسلیحاتی و بشردوستانه مجاهدین افغانستان را بازی کرد.
عملیات سایکلون سیا در افغانستان با هزینه حدود ٥ میلیارد دالر، بزرگترین و گسترده ترین عملیات تحت پوشش استخباراتی سیا تا آن زمان بود که به گفته برژینسکی از ٣ جولای یعنی شش ماه پیش از اشغال افغانستان توسط شوروی در ٢٤ دسامبر ١٩٧٩ آغاز شده بود. گرچه امریکا دخالت مستقیم در توزیع کمک ها به مجاهدین نداشت و تنها تعداد انگشت شمار ماموران سیا از ساحات هم سرحد میان افغانستان مرتبا بازدید می نمودند.
برژینسکی انتقادهایی که طرح و نظر وی سبب رشد گروهای جهادی شده است را نپذیرفته و می گفت: “چه چیزی در تاریخ مهمتر است؟ وجود طالبان یا فروپاشی شوروی؟ وجود یک تعداد مسلمانهای به هیجان آمده یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟”
و اما ادامه بحث :
این بدین معنی است که برای قدرت های بزرگ دنیا ریختن خون ده های هموطن من و تو که روزانه به بدترین شکل و شیوه وحشیانه توسط طالب و داعش به شهادت میرسند اصلا هیچ اهمیتی نداشته بل رسیدن به اهداف و برنامه های شان برای شان ارزش داشته و یک اصل مهم است .
بلی کلید جنگ و آرامش کشور ما در دست قدرت های بزرگ جهان و مجریان شان در منطقه و همسایگان ما است و بس. آنهایکه برای ما انتحاری میسازند .
تا روزیکه افغانستان حیثیت حیاط خلوت کشور های همسایه را دارد و تا زمانیکه افغانستان پایگاه استراتیژیک قدرت های بزرگ جهانی و منطقه است امیدواری به صلح و آرامش خیال بیش نخواهد بود.
قدرت های مذکور برای تطبیق پلان های استراتیژیک شان در منطقه ، برای آزمایش سلاح ها و تجهیزات شان و بلاخره برای تمرین قتل انسان ها در هیچ گوشه دنیا کشوری به این سادگی و ارزانی نمی یابند
با در نظرداشت مسایل ذکر شده ، حالا برما است که بیاییم نظام و سیستم نیم بندی را که در دو ده اخیر به همت و تلاش تک تک شما و قیمت خون هزاران هموطن ما بنا نهاده ایم ، از هم نپاشیده و بیشتر ازین به بحران نکشانیم.
جا دارد که رهبران کشور ما به جای این همه ضیاع وقت شان در مبارزه با انتحاری وقت شان را صرف شناخت و تشخیص عوامل داخلی و خارجی آن نمایند. با قدرت های جهانی و منطقه یی با برنامه های ملی و عملی بالای یک استراتیژی مشترک کار نمایند . با برنامه های بسیار روشن و جامع راهکاری را بیش گیرند که منافع ما و آنها در آن نهفته باشد. تا باشد که آن ها به بازی دوگانه شان در کشور ما پایان دهند.
بسیار به جا خواهد بود که که رهبران کشوربه جای صرف وقت گرانبهایشان درین وضعیت بحرانی به این همه عیادت وعزاداری از قربانیان، تمرکز کاری خود را در طرح راهکار های موٍثر مدیریت بحران، نزدیک ساختن دید و تعریف شان از دشمن و بلاخره شناحت ستون پنجم در داخل نظام که مثل ماری در آستین حکومت و ملت با بسیار بیشرمی و نامردی برای بیگانگان کار و پیکارمیکنند، نموده با این منافقین تصفیه حساب نمایند.
ورنه این مردم بیگناه است که روزانه انتظار مرگ میکشند تا نوبت کلید خوردن تکمه نابودی شان برسد.
دیوار
دیوارنعره میزند
دیوار نعرهء
خاطره هایش را
گذشته هایش را
فریاد پاپوش خونین معمارانش را
نقاشی های لعل گون ، گونه هایش را
کز خون دست سایه نشینانش
رنگ بگرفته
آری
ساکنان بی آوازش
خفته در پایش
مرده در پایش