خبر و دیدگاه

پدر سوگوار شهید سالم: خون پسر من رنگین‌تر از خون شما نیست

صبح امروز تازه از عیادت یکی از خویشاوندان که روز چهارشنبه زخمی شده بود، برگشتم که شنیدم حاجی سالم زخمی شده است.

با کمال ناباوری و آرزوی دروغ بودن این خبر خود را به شفاخانه‌ی ایمرجنسی رساندم. حاجی صاحب ایزدیار را دیدم که در صحن شفاخانه منتظر احوال صحت سالم است.

چند دقیقه بعد داکتر معالج آمد و از حاجی صاحب خواست که به داخل سرویس مراقبت برود. ایزدیار صاحب را به داخل اطاق همراهی کردم.

آه که این دیدار پدر و پسر چه سخت و چه استخوان‌سوز بود. یک گلوله در زیر چشم سالم اصابت کرده و از پشت سرش بیرون شده بود. او آرام بر بستر ابدی خوابیده بود اما پدر چه حالی داشت.

این لحظات سنگین به سختی می گذشتند. چند لحظه بعد متوجه شدم که در این اطاق چندین بیمار دیگر در حالت کُما قرار دارند، به شمول یک کودک که حدود ۱۰-۱۲ سال عمر داشت. این‌ها همه قربانیان روز چهارشنبه بودند که سالم برای دادخواهی آن‌ها، حالا در کنارشان افتاده بود.

ایزدیار صاحب رو به آن‌ها کرد و گفت: خون بچه‌ی مه رنگین‌تر از خون شما نیست. هرچه که رضای خدا باشه!

وقتی‌که از اطاق مراقبت بیرون می شدیم، ایزدیار صاحب با خود، اما با صدای که ما هم می شنیدیم، می گفت: “کاشکی درس‌هایته خلاص می کدی.” و باز می گفت: “به اولادکایت چه بگویم؟!”

از سالم شهید دو کودک ۳ ساله و ۶ ماهه به جا مانده‌ است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا