برده داری جنایت علیه بشریت – بخش سوم

افتخار به قلم و فکر شما (نویسنده محترم)
من که گاهی قرآن را میخوانم، به بی منطقی و پریشان گوئی و تناقضات آن متوجه میشوم به حیرت می افتم که چطور ممکن باشد به این تعداد مسلمانهای با سواد و تحصیل کرده این سخنان غیر انسانی و دور از اخلاق و متناقض قرآن را به الله خود ارتباط میدهند. در واقعیت امرا اینها توهین بزرگی را به الله خود روا میدارند. هیچ نمی اندیشند که حدود هزار سال قبل از ظهور اسلام بودا جنگ و قتل زنده جان و برده ساختن انسانرا، دور از اخلاق خواند و آنرا ناروا دانست. که تاثیر نظرات نیک اورا بالا آشوکا امپراتور که حدود دوصد سال بعد از بودا زندگی داشت داشت، تاریخ شاهد است. آشوکا بردگی و قتل را در قلمرو امپرا طوری خود منع اعلان کرد و احترام به ادیان و باور های مختلف را به همه لازم دانست. ولی می بینیم که حدود هزار سال بعد از بودا شخصی در عربستان پیدا میشود و دینی می سازد و در این دین الله را می آفریند و کتابی میسازد بنام قرآن و در آن خدا را وسیله می سازد. یعنی الله را چون کاغذ تشنابی وسیله می سازد و توسط آن تمام چتلی و کثافت کاری های خودرا پاک می کند. هر جنایتی که میکند و خدا را فورا” وسیله ساخته و آیتی از طرف او نازل میکند. تا کسانیراکه به نیرنگ و حیل طرفدار خود ساخته است و کسان دیگری را که بزور شمشیر مسخ نموده است فریب دهد و سندی به کار زشت و غیر اخلاقی خود پیش بکشد.
من حیران میمانم که چرا مسلمانان آیه های قر آن را در میزان عقل خود با معیار های دانش امروز نمی سنجند. خود و دیگر مسلمانان را بد بختی نجات نمیدهند. از ملا ها و مولوی و مشایخ توقع نمی رود که چنین کاری را انجام دهند بخاطر اینکه بازاد تجارت شان به کساد رو برو می شود. ولی گله من از مسلمانانی است که خودرا تحصیل کرده و فارغ فاکولته ها و غیره میدانند ولی مغز شان چون کلوخ با قی مانده است.