مسجد، قتلگاه مومنان
روز جمعه مورخ شانزدهم میزان سال 1389 شهروندان تخاری و تمام مردم کشور شاهد یکی دیگر از جنایات ضد انسانی ترورست های مسلمان نما بودند. این جنایت زمانی واقع شد که مردم برای ادای نماز جمعه به مسجد جمع شده بودند. در اثر این عمل ترورستی دهها تن بشمول والی ولایت کندز به کام مرگ رفتند و دهها تن دیگر زخم برداشتند. با این عمل ترورستان خانه خدا را به قتلگاه مردم مبدل نمودند و دهها جلد قرآن را با دود آتش و خون یکسان کردند.
این جنایت را چه کسانی انجام دادند؟ چه اهدافی را دنبال میکنند؟
این جنایت را کسانی مرتکب شدند که به زعم خود نظام صد در صد اسلامی با اصول شریعت میخواهند. این جنایت را کسانی انجام دادند که بر ضد سیطره کفر علیه اسلام میجنگند!!! این جنایت و وحشت را کسانی انجام دادند که هر حمله انتخاری خود را عمل استشهادی قلمداد میکنند. این جنایت را کسانی انجام دادند که آقای کرزی آنها را برادر خطاب میکند. این جنایت را کسانی انجام دادند که برادران آذرده خاطر اند. این جنایت را کسانی انجام دادند که داعیه آذاد سازی کشور و مردم را از شرکفار میخواهند. این جنایت را کسانی انجام دادند که شریعت غرای محمدی را پیاده میکنند.
این وحشت و بربریت علیه انسان به واسطه مسلمانانی صورت میگیرد که هرفرد این کشور را که با طالب(تروریست) همکاری ندارد کافر وواجب القتل میداند
چندی قبل ما شاهد تهدید سوزاندن قرآن به واسطه یک کشیش آمریکایی بودیم که میخواست در مراسم یادبود از یازدهم سپتامبر قرآن را آتش زند. این عمل کشیش با واکنش های بسیار تند و خشونت آمیز شهروندان کشور ما قرار گرفت و در طول تقریبا یک ما ه ما شاهد تظاهرات خشونت آمیز مردم درسراسر کشور بودیم. از هر سو صدا ها بلند میشد که عیسوی های کافر قرآن ما را میسوزانند, دین را توهین میکنند. هزاران گلوپاره میشد که ما با قرآن و اسلام زنده ایم اگر قرآن را بسوزانند در حقیقت درصدد نابودی جهان اسلام اند. تمام ملا ها و مولوی های مساجد کشور شب تا سحر خواب نداشتند که یک کشش در یازدهم سپتامبر قرآن را میسوزاند. یا دم هست که یکی از این دین دوست های جاهل در صدد آن بود که کتاب انجیل را دریافت نماید و در انظار عامه آنرا به آتش کشد. هیچ سرویس خبری تلویزیون ها و رادیو ها خالی از گزارش تظاهرات توام با خشونت مردم مسلمان نمای ما نبود.
وقتی میبینم که در روز جمعه در جریان ادای نماز خانه خدا به قتلگاه مومنان مبدل میشود, نمازگزاران در صف های نماز یکباره به خون می غلطتند , قرآن کلام و کتاب خدا با دود,خون و آتش به خاکستر مبدل میشود و صدها خانواده مومن ما در ماتم عزیزان خود اشک میریزند کسی مظاهره نمی کند. کسی دین را درخطرنمی بیند. ندیدم که کسی گفته باشد که اسلام درخطر است ندیدم که کسی از آن قرآن هایکه حین انفجار سوختند کسی دین و آیین خود را در خطر دیده باشد.
روحانیان(ملاها و مولوی ها) که رگ های گردن شان از شدت غضب قرآن سوزی آن کشیش به ترکیدن می آمدیکباره مهر خاموشی برلب زدند . دیگر این مردم مسلمان و قرآن دوست قرآن و اسلام را در خطرندیدند.
نزدیک به دو روز از این جنایت میگذرد نه شاهد مظاهره هستیم و نه شاهد خشونت و نه سرو کله شکستن. همه نشسته اند و تلویزیون را تماشا میکنند که چند تن از زخمی شده گان به کام مرگ رفتند و عمل انتحاری بعدی کدام مسجد را نشانه خواهد گرفت.
وقتی مسجد توسط ترورستان به قتلگاه مبدل میشود همه خاموش اند. وقتی قرآن توسط ترورست ها سوختانده میشود همه خاموش اند وقتی مومنان در خانه خدا به خاک و خون می غلطند همه خاموش اند چرا؟
وقتی قرآن سوزی , مسجد سوزی و مومن کشی آشکارا توسط سخنگوی ترورستها تایید میشود چرا این قوم مظاهره گر و خشونت طلب خاموش نشسته اند ؟ چرا مظاهره نمی کنند؟
چرا قرآنی که عملا در تخار در پیش چشمان تان سوختانده شد به خیابان ها نه ریختید؟
چرا با اعلان قرآن سوزی توسط مسیحی دین و ایمان در خطر می افتد و لی در عمل آشکارای یک مسلمان ترورست که دهها جلد قرآن را در مقابل چشمانتان به خاکستر مبدل کرد خطری برای دین و ایمان تان احساس نکردند؟
این چگونه ایمان است که باعمل احمقانه یک کشیش به فنا میرود و با عمل هزاران بار فجیع تر آن ترورست مسلمان تکانی هم نمی خورد؟
اگر یک مسیحی قرآن را به آتش کشید فتوای جهاد میدهید در مقابل اگر یک ترورست و جنایت کار مسلمان خانه خدا به آتش می کشد سکوت میکنید.
چه تفاوتی میان قرآن سوزی آن کشیش و قرآن سوزی ترورستان مسلمان وجود دارد؟
چه تفاوتی میان حماقت یک کشیش و جنایت یک ترورست جنایت کارمسلمان جود دارد که درمقابل عمل مسیحی سر از پا نمی شناسید و به خیابان ها میریزید ولی در مقابل عمل انجام شده ترورست ها خاموش نشسته اید؟
چه تفاوتی میان قرآن سوزی کشیش مسیحی و قرآن سوزی و مسجد سوزی طالب شریعت مدار وجود دارد؟؟
چه تفاوتی میان اعلان قرآن سوزی یک کشیش احمق و یک ترورست جنایت کار مسلمان وجودارد که یکی ترا به خشونت میکشاند و دیگری دست و پایت را میبندد و مهر خاموشی به دهانت میزند؟
چرا از اعلان قرآن سوزی یک مسیحی احمق دست به خشونت میزنید و فتوای جهاد علیه دشمنان دین صادر میکنید ولی در مقابل عمل رزیلانه و جنایت کارانه یک ترورست مسلمان فتوا به خاموشی و سکوت میدهید؟
آیا این سکوت ها و خاموشی های معنی دار نمی رساند که عمل یک ترورست مسلمان بهتر از عمل یک مسیحی است؟؟
به یقین کامل گفته میتوانم که آن جنایت کاری که بم را در خانه خدا جاسازی نموده بود کاملا با یک انگیزه دینی این عمل فجیع خود را انجام داده است. این جنایت کاری که این عمل و صد ها عمل ترورستی دیگر را انجام داد است هیچ گاهی پنج وقت نماز خود را ترک نکرده است. کسی و یا کسانیکه این عمل را در روز جمعه در جریان ادای نماز انجام دادند به یقین که نماز صبح را خواند بودند و ازخداوند طلب موفقیت در این عمل خود را نیز از بارگاه خدا خواسته بودند.
اینکه چرا یک عمل جنایت کارانه زمانیکه از طرف یک مسلمان نما انجام میشود منجر به تظاهرات و هرج و مرج نمی شود دلیل آن این است او یک مسلمان است و به انگیزه دینی این عمل را انجام داده است.
من به یقین کامل گفته میتوانم که اگر در همان روز عمدا و یا سهوا از جانب نیروهای ایتلاف جهانی به سوی یکی از نماز گذار ها درجریان ادای نماز شلیک میشد و در اثر آن یکی از نماز گذار ها به شهادت می رسید ما شاهد تظاهرات فوق العاده خشونت بار نه تنها در تخار بلکه در سراسر کشور میبودیم.
نمی دانم چه تفاوت فاحشی در اذهان مسلمانان کشور ما وجود دارد که عمل سوزاندن قرآن توسط یک مسیحی را این قدر جدی میگیرند ولی عمل به مراتب فجیع تر وحشیانه تر یک ترورست مسلمان را خیلی سطحی. شاید دلیل آن باشد که آن ترورست به خدا ایمان دارد و یک بار در طول عمر خود کلمه شهادت«اَشْهَدُاَنْ لاَّ ۤاِلهَ اِلاَّ اللهُ.» را به زبان آورده است. بنابراین لازم نیست با کسی که یک بار کلمه شهادتین را به زبان آورده باشد مظاهره نمود و مردم را علیه عمل او تحریک نمود.
اگر دین داری به همین شکل باشد که جنایت غیر مسلمان(عمل کشیش مسیحی) را جنایت نامید و لی از جنایت و خباثت یک ترورست مسلمان چشم پوشی نمود به یقین که ما وارد یک دور باطل شده ایم و به جای خدای یکتا شیطان را میپرستیم و در حقیقت خاموشی این گله ملا و مولوی که سنگ قرآن دوستی و خدا پرستی را به سینه میکوبند و گلو پاره میکنند بت پرستان اصلی همین ها اند و حتی فرو تر از آنها. من به صدای بلند میگویم که این ملا ها و مولوی های ایکه مردم را به مظاهره و جهاد علیه عمل آن مسیحی احمق تحریک میکردند و حالا فتوا به خاموشی داده اند پست تر از ابوجهل , ابولهب , نمرود , وصد ها جنایت کار و قاتل دیگر اند. این ها بت پرستان رزیلی اند که دین را دوکان برای شکم های گندیده خود ساخته اند . دین و اسلام وسیله ای است برای شکم های پوسیده شان.
حتی بت پرستان حرمت بت های خود را در مقابل هرنوع هجوم نگاه داشته اند اما این مسلمانان عیسوی دشمن ترورست دوست هیچگاهی حرمت قرآن , مسجد و مومن را نگاه نکرده اند.
دهها مسجد توسط مسلمانان جنایت پیشه ترورست به قتلگاه نمازگذاران مبدل شده است ولی این روحانیان بت پرست خم به ابرو نیاوره اند گوی اعمال ترورستان و دهشت افگنان مورد قبول شان بوده است.
همه شهروندان شاهد باشند که در هیچ نقطه ای از کشور نه مظاهره ای صورت خواهد گرفت و نه کدام ملا و مولوی فتوای جهاد علیه ترورستان را صادر خواهد کرد. ولی اگر یک مسیحی فقط اعلان کند که میخواهد یک ورق قرآن را بسوزاند بلافاصله شاهد غوغاها ,تظاهرات خشونت آمیز, بندش خیابان ها , شعارهای علیه کفار در سراسر کشور خواهیم بود. وقتی در مقابل چشم ما قرآن را با دود خون آتش مخلوط میکنند, وقتی مومنان نمازگذار را در خانه خدا به قتل میرسانند وقتی مسجد به کشتارگاه مومنان مبدل میشود, وقتی مسجد از خون نمازگذاران رنگی میشود این همه وحشت و دهشت را با سکوت مرکبار خویش جشن میگیرند. معلوم است که این ها کی هستند چه می اندیشند و چه چیزی را می پرستند.
حماقت یک کشیش را تحمل کرده نمی توانیم ولی دهشت و وحشت یک مسلمان ترورست را با دل جان می پزیریم و هیچ گاهی به خیابان را سرازیر نمی شویم و خواهان آن نیستم که کتاب مقدس مسیحیان را بدست آوریم و در انظار عامه آنرا آتش بزنیم.
در مقابل اعمال ترورست خاموشی اختیار می کنیم و لی در مقابل حماقت یک کشیش دیوانه وار سربه درو دیوار می کوبیم که« وای ازبرای خدا قرآن ما را می سوزانند» چرا خاموش نشسته اید؟!!
این نوع مسلمانی به کاهی نمی ارزد که صدور جنایت را از احمق مسیحی تحمل نمی توانیم ولی در مقابل جنایت و دهشت آشکار یک مسلمان کافرنما سکوت نابخردانه می کنیم.
اگر مسلمانی این است که «ما داریم» وای اگر پس امروز بود فردایی
سکوت مرکبار این امت نشان میدهد که تروریزم دهشت افگنی , آدم کشی , جنایت اگر از جانب یک مسلمان انجام گیرد افضلیت دارد بر اعلان قرآن سوختاندن توسط یک مسیحی.!!
به یقین که این قوم غار دعا گم کرده اند و صادقانه بت را می پرستند و خدای واقعی را اصلا نمی شناسند. شرک و بت برستی جاهلیت دوباره در میان این قوم رخنه کرده خدا در میان این قوم وجود حقیقی ندارد آنچه میپرستند همان لات ,غزات و منات های امروزی است.
عدالت خدای یگانه هیچ گاهی فتوا خاموشی به قرآن سوزی مسلمان ترورست و سرو گردن شکستن و فتوا صادرکردن به اعلان قرآن سوزی کشیش مسیحی صادر نمی کند. عدالت خدا نسبی نیست که در مقابل عمل ترورست مسلمان مدارا نماید و در مقابل عمل مسیحی سخت گیری کند.
نسبیت در عدالت و قانون خداوند در نزد کسانی وجود دارد که دین و ایمان شان هویتی و وراثتی جزمی و بیشتر خشونت طلب است تا انسانی. نسبیت در عدالت و احکام الهی در نزد کسانی است که فتوای جهاد بر کشیش مسیحی صادر میکنند ولی در مقابل عمل ترورست مسلمان حکم به خاموشی و سکوت می دهند.
این قوم نه مسلمان است نه کافرنه دین دار است و نه بی دین بلکه از جنس دیگری است که حال شناخته نشده است و شاید اولاده هاورت و ماروت باشند که از اثر نافرمانی از حکم الهی معضوب خداوند شده اند.
و تا در اندیشه و فکر خود تغیر نیارند تا ابد در منجلاب بدبختی و خداناشناسی وشیطان پرستی جاوید خواهند ماند.