حاکمیت کرزی؛ حاکمیت مشروع و یا نامشروع؟
مشروعیت چیست؟
مشروعیتی که در سیاست مطرح میشود، مفهوم اصطلاحی است که نباید آنرابه معنای لغوی این واژه اشتباه گرفت،زیرا معنی لغوی مشروعیت در عربی معادل واژه شرعیت است، که به معنای (شرع) آمده است . شرع یعنی راه روشن ودرست ،راه روشن خدا بر بندگان ،شرعی یعنی آنچه مطابق احکام و فرامین الهی می باشد.
اما مراد از مشروعیت در مباحث سیاسی تقریبا مترادف قانونی بودن است.
تعاریفی که علمای سیاست و جامعه شناسی در باب مشروعیت دارند:
ج – ک – رابرت می نویسد:
“مشروعیت همان اصلی است که دلالت می کند برپذیرش همگانی دست یافتن شخص یا گروه معینی به مقام سیاسی ، به طور کلی از راه اعمال قدرت یا در برخی موارد ویژه براین اساس که اعمال قدرت برای دستیابی به مقام با برخی اصول ورویه های عمومی اجرای اقتدار هماهنگ است.”
رابرت دال می گوید:
“وقتی حکومت مشروعیت دارد که مردم تحت فرمان ،اعتقاد راستین داشته باشند براینکه ،ساختار ،عملکرد ها ، اقدامات ،تصمیمات ، سیاست ها ، مقامات ، رهبران یا حکومت ازشایستگی ، درستکاری یا خیر اخلاقی از حق صدور قواعد الزام آوربرخوردارباشند.”
مشروعیت عبارت است از توجیه عقلانی (اعمال قدرت حاکم) و اینکه حاکم برای اعمال قدرت خود چه مجوز دارد ومردم چه توجیه عقلی برای اطاعت از حاکم ارایه می دهند.
مشروعیت متضمن توانایی نظام سیاسی در ایجاد وحفظ این اعتقاد است که نهادهای سیاسی موجود ،مناسبترین نهادها برای جامعه هستند.
مراد ازمشروعیت ، حقانیت ، اعتبار وقانونیت حکومت است.
بنابرین مشروعیت به معنای مقبولیت ومورد رضایت مردم درحوزه جامعه شناسی به مفهوم حقانیت دربرابر غضب یعنی ناحق بودن حکومت درحوزه فلسفه سیاسی موردبحث قرارمیگیرد. درفلسفه سیاسی پرسش اصلی این است،که حق حاکمیت ازآن کیست وچه کسی باید حکومت کندوآیا نوع حکومت حق است و یا نا حق؟
مشروعیت دارد یا نه؟
درجامعه شناسی سیاسی پرسش به این شکل است که یک حکومت کار آمد چگونه خواهدبودچگونه دوام و مقبولیت مردمی پیدا می کند؟
مسله مهم واساسی دیگر دررابطه به مشروعیت وجود دارد اینست که منشا مشروعیت وبنیاد قدرت مشروع چیست؟
پاسخ به این سوال سرپل تمامی مسایل دیگراست، زیرا مشروعیت موجب تعادل و ثبات نطام، افزایش قدرت تصمیمگیری زمامداران در شرایط و موقعیتهای دشوار تحدیدقلمروقدرت ایشان میگردد.
به عبارت دیگر اصول مشروعیت ،کاربرد قدرت رامحدود می سازد ومحدویت های حقوقی خاص را بر رهبران تحمیل می کند، درعین آنکه قیودی را بررفتارحکومت شوندگان ایجاد می کند.
حکومت مشروع کدام حکومت است؟
“حکومت مشروع ، حکومت خوب آن حکومتی است که آنچه را باید انجام دهد، انجام میدهد، آن حکومتی که این کاررا خوب انجام میدهد، آن حکومتی که درکار خیر وصلاح عمومی توفیق می یابد. مشروعیت آن با مفید بودن آن محقق میشود، زمانی میتوان گفت که این حکومت مفید است که امکانات عملی آن ، به جهت قدرت وبه ساختارشان مناسب ومتناسب با هدف تظاهرمی کنند.”
حاکمیت زمانی مشروع است که شیوه های به کارگرفته شده برای دراختیارگیری آن در ابتدا،وبرای اجرای آن سپس،با این اصول و قواعد اخذ شده ازآنها ،مطابقت داشته باشد.به این ترتیب ، این مطابقت ، ونه قضاوت درباره کارآیی ، است که حق فرمان دادن را برقرارمی کند.
حاکمیت ازطریق اصول وقواعدی دراختیارگرفته شده واجراشود که ازطرف آن هایی که باید اطاعت کنند،بدون چون و چرا پذیرفته شده است،وهم چنان این اعتقاد ضروری است تا آن دلبستگی که ایجاد کننده مشروعیت است به وجود آمده، دوام یابد.
هنگامی که مردمی حکومتی را به عنوان مشروع قبول می کند، همواره منظورش اینست که درمجموع ازاقدام آن راضی است وراضی خواهد بود.
خدماتی که ازطریق آن ها حکومت مشروع ، کارآیی خود را به اثبات می رساند، می تواند بسیار متنوع باشد،نظم ، رفاه و امنیت در داخل کشور.
حاکمیت مشروع می کوشد دست به اقداماتی بزند که می داند بیشتر مورد توجه مردم است.وحاکمیت نیزبیشتر به انجام آن قادرخواهدبود، زمانیکه امیال مردم و قابلیت های حاکمیت باهم منطبق شوند ،بهترین ترتیب ،ترکیب ومطمئن ترین دوره سعادتمند تاریخی را نصیب شده است.
در ماده سوم اعلامیه حقوق بشرآمده است:
“اصل هرگونه حق حاکمیتی اساسا درملت (مردم) قراردارد، هیچ هیت و هیچ فردی نمی توانداقتداری رابه کارگیرد که بالصراحه ازملت (مردم) برنخاسته باشد.”
به ادامه بحث درمورد مشروعیت وحاکمیت مشروع اکنون بحث را روی حاکمیت نامشروع متمرکزنموده ، سوال مطرح می شود که حاکمیت نا مشروع
چه است؟
حاکمیت نامشروع درست درمقابل ارزش ها،اصول ،قواعدوسنت های حاکمیت مشروع قرارداشته واین حاکمیتی است که بازورحیله ونیرنگ و فریب و تقلب
بنیادگذاشته شده واکثریت بزرگ مردم آنرا قبول ندارند.
دریک حکومت نا مشروع به جای اینکه اراده ملت ،حاکمیت را ایجاد کند،حاکمیت اراده ملت را ایجادکرده وادعا می کندکه بااراده ملت مشروعیت یافته،درحقیقت نفسابه خود مشروعیت می بخشد،زیراآنگونه که می خواهداراده ملت رامیسازد.یعنی به زنجیرکشیدن وهدایت کردن اراده ملتی که حاکمیت باید ازبطن آن برخیزد،اراده ملتی که حاکم خوانده می شود.
بنابرین حکومت نامشروع ،حکومتی است که می کوشد با پایمال کردن بی چون وچرای مشروعیت و غضب حاکمیت مغایراصل مشروعیت خود را قانونی ومشروع جلوه دهد. ازآنجایی که اصل مشروعیت نه می تواند فریبکاری باشد ، این حکومت ناکام ونامشروع بوده وامروزه این نوع حکومت راتوتالیتروخود کامه می نامند.
حکومت نامشروع بهترین نوع حکومت وحشت است ،سرنوشت جهنمی آن ایجاب می کند که هرچه بیشتر می کوشد خود را درپناه قراردهد بیشترخطرهای
واقعی آن را تهدید می کند.
یکی دیگر ازخصوصیات حکومت نامشروع هذیان های خشم آلود تبلیغ ازخود می باشد، از آنجایی که می داند که حاکمیتش ازنظراکثریت مردم به قدرکافی قابل پذیرش نیست،بنا به تبلیغات میان خالی پناه میبرد ودسته های هرچه متعددترو متنوعتری ازمداحان رامامورمی کند تا بروند به مدح وستایش حکومت را در رسانه های تصویری وچاپی نعره میکشندواین کوشش های هذیان آلود برای متقاعد کردن مردم با تبلیغات میان خالی وغیرعملی که مردم خود هم میدانند که این مداحان اجیرشده ومزدوری بیش نیستند.
درحالیکه حکومت مشروع نیازبه تبلیغ نداردزیرا مشروعیت متضمن اعتقاد منطقی دربطن مردم است که حاکمیت قادربه اداره امورکشوربه گونه ارضا کننده است. این اعتقاد برای حاکمیتی مشروع کفایت می کند.
حکومت نا مشروع هرگز نمی تواند مشروعیت یابد ، به هردری می خواهد بزند و حتی اگرصدسال طول بکشد، این حکومت اززمان تولد تا زمان مرگش به نا مشروع بودن میخ شده است ، یک اصل مشروعیت باید با نفس خود تفاهم داشته باشد، نمی تواند مفهوم مغایری باشد،که بی چون وچرا،درعمل ،مقدمه استدلال خود را نفی می کند.
به این دلیل تاریخ، تمامی حکومت های نامشروع تشنج دایمی است.
دررابطه به مشروعیت وعدم مشروعیت حاکمیت موجود درکشور ما بحث را از بنیاد گذاری آن پی می گیریم.
بنیاداداره موقت که درجلسه بن توسط ایالات متحده امریکا وغرب با اعمال فشاروتمکین نکردن به آرا و عقاید و نظریات مردم ما وبدون درنظرداشت قواعد واساسات مطرح مشروعیت بخشیدن به یک حکومت استواربودگذاشته شد.درجلسه بن چند وظیفه مشخص به اداره موقت سپرده شد ،تدویر مجلس بزرگ ملی ، تدوین وتصویب قانون اساسی ، برگذازی انتخابات برای ریاست جمهوری و پارلمانی بود. به اساس همان وظایف سپرده شده در جلسه بن مجلس بزرگ توسط اداره موقت تدویر یافت ، ولی با تاسف درین مجلس بدون اینکه به نظریات اکثریت اشتراک کنندگان وقعی بگذازند مخالف اندیشه ها ونطریات اکثریت مجلس که تعداد شان دقیقا به 286 نفر میرسید ، با جعل وتقلب در بزرگ ترین سند حقوقی مردم یعنی قانون اساسی را به تصویب رساندند، این قانون اساسی نیز از مشروعیت برخودارنیست. به همین منظور است که قانون اساسی کنونی در بسیاری موارد قابل تحقق ، تحمیل و تعمیل برای مردم کشور ما نیست.
به اساس همین قانون اساسی نا مشروع که با جعل وتقلب ودر مخالفت با آرای اکثریت به نفع مخالفین مشروعیت تحمیل شد ، دور اول انتخابات ریاست جمهوری که نتیجه آن ازقبل معلوم بود وبا پرکردن صندوق های رای توسط امریکایی ها به نفع کرزی برای پنجسال آنرا بصورت غیر قانونی وغیر مشروع به کرسی ریاست جمهوری ابقا کردند. در بیشتر ازپنجسال گذشته نیز کاری برای مشروعیت بخشیدن این حکومت نا مشروع صورت نگرفته ،بلکه عملکرد های ناشیانه وغیرمشروع این اداره به عهدی است که بیشتر ای 95 فیصد مردم درمخالفت قرارداشته وبه هیچ یک از اوامروهدایت حکومت تن در نمیدهند ، این خود یکی از علامات بارزعدم مشروعیت آن می باشد. دست آورد این اداره وحکومت نامشروع جز فقروبدبختی برای اکثریت مردم ،بیکاری ،فساد ،اختلاس، چپاول وغارت دارایی های عامه ،رشد سریع کشت ،زرع وقاچاق موادمخدره و بدامنی سراسری ونارضایتی عمومی مردم چیزی دیگری نیست.
درانتخابات دوردوم که توسط این حکومت وکمیسیون نامشروع انتخابات تدویرگردید،ازهمان آغاز انتصاب کمیسیون مردم به مستقل بودن این کمیسیون بی باوربودندوشک داشتند. که بلاخره این شک و تردید های مردم درجریان انتخابات به یقین مبدل شد که این کمیسیون نه مستقل بلکه مزدور های معاش بگیر کرزی از آب بدرآمد.درجریان انتخابات دوردوم این کمیسیون نا مستقل بالاتر از دوملیون رای تقلبی به همکاری وزرا ، والی ها وحکام محلی به نفع کرزی به صندوق ها ریخته شد، وبطورپلان شده همه روزه آرای تقلبی ازطریق رسانه ها توسط کمیسیون نا مستقل انتخابات اعلام میگردید، تا از ورای تبلیغات غیرمشروع به آرای تقلبی ذهنیت سازی کنند وروان مردم را مغشوش سازند.
ناگفته نباید گذاشت که یکی از خصوصیات حکومت های نامشروع در تبلیغات بیش ازحد است که ازطریق مداحان خریداری شده وتوسط رسانه های چاپی و تصویری برای جلوه دادن حکومت نا مشروع به مشروع دست به تبلیغات بی بنیاد میزنند.
به استناد عناصراساسی مشروعیت حاکمیت ، دولت کرزی را دررابطه به مشروعیت و عدم مشروعیت به تحلیل وبررسی میگیریم. – حاکمیت مشروع باید از پشتیبانی اکثریت قاطع مردم کشورش برخوردارباشد.
اداره کرزی از حمایت حداقل مردم برخوردارنبوده ، بلکه قدرت را با استفاده از نیروهایی خارجی وتقلب غضب نموده است.
– مردم اعتقاد راستین داشته باشندکه ساختار ،اقدامات وعملکردها،سیاست ها، تصمیمات ، رهبران آن ازشایستگی برخوردارباشند.
ساختار، عملکردها، اقدامات ورهبران این اداره ازچنین اوصاف برخودارنبوده وعکس آن می باشد.
– حاکمیت مشروع یعنی حاکمیتی که با آرای مردم انتخاب وتوسط مردم پذیرفته شده باشد.
اداره کنونی که بیشتر از پنجسال قبل بارای تقلبی بدون رضایت مردم توسط امریکایی ها بالای مردم ما تحمیل شد وحقانیت ندارد،یعنی غضب شده است،وهمین اکنون از هیچنوع مشروعیت قانونی برخودارنیست.
– مشروعیت یعنی مفید بودن ، یعنی حکومت خوب ،کاری که باید انجام دهد،انجام میدهد.
اداره کنونی علاوه از اینکه برای مردم وکشورما مفید نبوده ، کاری که بتواندبخشی از مشکلات مردم را مرفوع سازد انجام نداده ،بلکه به مشکلات مردم افزوده اند ، این اداره همه خصوصیاتی را که یک اداره نامشروع باید داشته باشد ، دارد .
از آنچه گفته آمدیم چنین نتیجه می گیریم:
نظر به اصول و موازین قبول شده علم سیاست و جامعه شناسی در مورد مشروعیت وعدم مشروعیت ارایه نموده اند ، بنیاد این اداره بصورت نامشروع گذاشته شده ، عملکرد های آن در مدت هشت سال گذشته نامشروع بوده، وهمین اکنون از هیچ نوع بنیاد حقوقی مشروع برخودار نیست، اداره بعدی در صورتیکه با همه شکایات رسیدگی دقیق وعادلانه وشفاف وقابل پذیرش برای مردم صورت نگیرد وآرای تقلبی وجعلی از شمارش آرای واقعی مردم کشیده وباطل اعلان نگردد ، اداره برآمده ازآرای جعلی وتقلبی مشروعیت ندارد ،مردم حق دارند علیه این حکومت نا مشروع برای آوردن مشروعیت به پا خیزند و
اعتراض نمایند واین پروسه را از هر طریق ممکن الی رسیدن به یک حاکمیت مشروع ادامه دهند،زیراحکومت نامشروع هرگزنمی تواند مشروعیت کسب کند،اگر صدسال هم طول بکشد.
یگانه راه بازگشت به مشروعیت وایجادحاکمیت مشروع مقاومت عادلانه مردم علیه حکومت غضب شده ونامشروع است وبس،راه دیگری وجود ندارد ،هرگونه معامله با این حکومت مردود است.