پروپاگاندای شستوشوی مغزی در افغانستان و جهان
پیشگفتار
ژورنالیزم پروپاگاندی، در اساس، رسالت آگاهیدهی، بازتاب حقیقت و پاسداری از آزادی بیان را بر عهده دارد. اما در جوامعی که آزادی رسانه ها یا زیر ساطور حکومتی یا محدود یا سرکوب گردیده است ویا هم سیاست حکومتی بر رسانه ها سایه انداخته، این رسالت گاهی به ابزار «شستوشوی مغزی» مردم تبدیل میشود. در چنین حالتی، رسانه ها بهجای آگاهسازی، برای نظارت بر افکار عمومی بهکار میرود.
مفهوم و روشها
اصطلاح «ژورنالیزم شستوشوی مغزی» (Brainwash Journalism) به نوعی از روزنامهنگاری گفته میشود که در آن رسانههای زیر نظارت حکومتی آگاهانه تلاش میکنند تا ذهن، باور و نگرش مردم را در جهت خاصی که خودشان میخواهند شکل دهند.
هدف این نوع ژورنالیزم، نه آگاهیدهی، بلکه ایجاد پیروی فکری و احساسی از قدرت یا ایدیالوژی است.
مهمترین شیوههای مورد استفاده عبارتاند از:
- تکرارپی درپی پیامهای گمراه دهنده تا در ذهن مردم نهادینه شوند.
- بزرگنمایی موفقیتهای قدرت سیاسی حکومتی و سانسور ناکامیهای حکومتی.
- تحریک احساسات مذهبی، قومی یا ملیگرایانه برای جلب حمایت عاطفی.
- تخریب مخالفان فکری و سیاسی از طریق برچسبزنی و اتهامسازی.
- ایجاد تصویر کاذب از واقعیت با استفاده از واژهها و تصاویر سمت و سو دار.
ژورنالیزم شستوشوی مغزی در افغانستان
در افغانستان، بهویژه پس از سپردن کل کشور به گروه تروریستی طالبان (15 آگست 2021 فرنگی تا به حال)، بسیاری از رسانهها که با فشارهای شدید سیاسی و ایدیالوژیک روبهرو بودند که یا از نشر وپخش بازماندند یا از طرف حکومت تروریستی طالبان بازداشته شده اند که این محدودیت ها و سرکوب ها در آزادی بیان باعث شده تا بخشی از رسانهها از فعالیت بازمانند ویا هم به ابزار تبلیغاتی حکومت استخباراتی طالبان تبدیل شوند.
نمونههایی از این وضعیت عبارتاند از:
- حذف گزارشهای انتقادی درباره فقر، بیکاری , ممانعت دختر خانم ها از نعمت آموزش و کار.
- نشر مکرر برنامههایی که فقط دیدگاه حکومت تروریستی طالبان را بازتاب میدهند.
- ترویج روایتهای تندروانه مذهبی و افغانی (پشتونی) برای نظارت بر افکار مردم.
- تلاشی خانه ها, اشخاص و ایجاد ایست های بازرسی مسافران از یک شهر به شهر دیگر.
- گشت و گزار بی رویه, پرسش های خشن آمیز و تحقیر و توهین مردم به وسیله محتسب های سوته بدست حکومتی(نکیر و منکر).
چنین روندی سبب میشود که ژورنالیزم عدالت محور، بهجای ایفای نقش نظارتی و انتقادی، به ابزاری برای توجیه حکومت تروریستی طالبان و سرکوب جامعه تبدیل گردد.
در سطح جهانی
پدیده شستوشوی مغزی رسانهیی محدود به افغانستان نیست.
در سطح جهانی نیز رسانههای بزرگ، گاه در خدمت منافع سیاسی و اقتصادی مراکز قدرت قرار میگیرند.
در دوران جنگ سرد، رسانههای شرق و غرب (پیمان های ناتو و وارسا) هر دو با تبلیغات گسترده، تلاش داشتند ذهن مردم را علیه یکدیگر شکل دهند.
امروزه نیز در برخی کشورها، رسانهها با گزینش سمت و سو دار اخبار یا نظارت بر روایتها، ذهن مخاطبان را به سمت خود شان سوق میدهند.
فرآیند
ژورنالیزم شستوشوی مغزی، تهدیدی جدی برای آزادی اندیشه و آگاهی اجتماعی است.
رسانهیی که بهجای حقیقت، تبلیغ منفی براه می اندازد تا مردم را از تفکر انتقادی محروم میسازد.
راه مقابله با این پدیده، تقویت آموزش سواد رسانهیی (Media Literacy)، حمایت از خبرنگاران مستقل و ایجاد محیط آزاد برای گفتوگو و نقد است که خوشبختانه دانشجویان دانشکده ژورنالیزم دانشگاه آنلاین بانوان افغانستان در همین مسیر در تکاپو, درخشندگی و پیشروی است.
تنها با آگاهی عمومی و استقلال رسانهیی میتوان از گرفتار شدن در دام شستوشوی مغزی چه توسط حکومت تروریستی طالبان در افغانستان ویا هم توسط شبکه های تبلیغاتی سمت سو دهی جهانی, رهایی یافت.
به سلامت



