خبر و دیدگاه

مولانا و مایستراکهارت

به مناسبت هشتصدو هژدهمین زاد روز مولانای بلخ

محترم تمیم ابوی در این مقاله خود به بررسی تطبیقی اندیشه های عرفانی و فلسفی

دو چهره برجسته معنویت -مولاناجلال الدین بلخی و مایستر اکهارت المانی می پردازد.

مقاله را اینجا مطالعه نمائید  mawlana+akhart-b-24

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. درود به آقای تمیم ابوی!
    زحمت زیاد کشیدید در مورد دوعارف مولوی و مایستر اکهارت معلومات ارایه داشته اید. هردو عارف از نظر و فکر افلاطون استفاده برده اند که گفته بود انسان یک موجود دوشقی است. یک قسمت آن جسم و قسمت دیگر آن روح است. او میگفت جسم فانی است و روح در آن حرکت می آفریند. همینکه انسان میمیرد کسم او روبه فنا دارد و روح انسان میل و عشق دارد که به مرجع اصلی خویش عقل کل و یا خداوند برسد. عشقیکه عارفان میگویند فقط از همین جا گرفته شده است. اما پیشرفتهای علمی نشان میدهد که روح محصول فعالیتهای ذات البینی سلولهای مغزی انسان است. همینکه انسان میمیرد مغز از کار افتیده و دیگر روحی تولید کرده نمیتواند. در اینجا دیده میشود که روح فانی و جسم باقی میماند یعنی به اتم ها تجزیه شده و شامل جریان عمومی هستی میشود.
    بهر صورت من از جناب شما می پرسم که آیا شما از عرفان کدام سود و یا اثر ملموسی در دنیا نشان داده میتوانید.؟ خوب مولوی شاعر بسیار با استعداد بوده همانقدر که از لحاظ رشد فرهنگ ادبیات کمک کرده و به همان اندازه ضرر هم رسانده است. مثلا جناب مولانا علم طب را مسخره کرده است. علوم طبیعی دنیائی را کار و عذای گاو و خر گفته است.
    گذشته از اینها، ایکاش جناب شما در مورد این مینوشتید که چرا افغانستان به ذلت و بیچارگی گرفتار است، گرسنگی، بیکاری و مریضی و صد ها بلیات دیگر کارد را به استخوان مردم رسانده است. چه شود که مردم ازین مصیبت رهائی یابند. شاید نظر جناب بگفته همین دو عارف باید اینها خودرا از درون خالی سازند، که آزاد و خوش زندگی کنند. ( نظر کلبیان 400 سال قبل از میلاد) از یکطرف به زحمت و مطالعه شما ارج میگذارم و از طرف دیگر به مطالعه و زحمت شما تاسف می کنم که بیهوده وقت خودرا به هدر داده اید. ایکاش فکر میکردید و راه نشان میدادید که مردم افغانستان چطور بتوانند صاحب کار شوند و چطور بتوانند مشکل گرسنگی را حل کنند. ایکاش در باره حق انسان(حق کار، حق سرپناه و حق آزادی ) چیزی می نوشتید که به درد زندگی روز مره مردم می خورد. ایکاش در باره ایجاد جامعه سالم می نوشتید که مردم افغانستان بطرف ایجاد جامعه سالم حرکت میکردند. وغیره ببخشید که گستاخی کرده در ارتباط نوشته شما چندان نظر مطلوب ندارم. شما در اروپا هستید و به چشم سر می بینید. ولی باز هم خودرا در گمراه ساختن مردم افغانستان مصروف ساخته اید.
    امید است آزرده نشده باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا