خبر و دیدگاه

مسعود، دارای استراتیژی، دیدگاه راهبردی و مکتب فکری بود

مسعود دارای جاذبه و دافعه بود، قبض و بسط مشی سیاسی و فرهنگی او همواره و در همه حال در دایرهٔ منشور راهبردیی مکتب، دیدگاه و تفکرش محدود بود.
در دوران زعامت نظامی و اوج اقتدار کاریزماتیک او، صد‌ها شخصیت خرد و بزرگ از هر مکتب و مذهب و تفکر و اندیشه؛ برایش طرح و نقشه راه می دادند.
مسعود با سعه‌ی صدر، آراء متضاد و متناقض را می شنید و به همه گوش می‌کرد؛ اما در نهایت تصمیم خود را در چارچوب دیدگاه راهبردی خود می‌گرفت.
بسیاری از ساده لوحان هنوز مسعود را نشناخته‌اند؛ که او تنها شخصیت ملی در جغرافیای افغانستان بود.
او برای استقلال و آزای کل جغرافیای افغانستان جهاد، مبارزه و مقاومت کرد.
مسعود خود را صاحب اقتدار سرزمین افغانستان می دانست، عبا و قبای ننگین و شرم‌آور تک قومی و افتراق و انشقاق بر شانه های ستبر و قامت تمدنی‌اش، کوچک و نازیبا بود.
مسعود، به شهروند محوری، عدالت، قانون، آزادی، دموکراسی و انتخابات باور داشت و هرگز در سپهر بلند تفکر و اندیشه‌ی او توطیه های قومی نمی‌گنجید.
او دوبار افغانستان را از طرح تجزیه نجات داد و از امتحان خدا و سرزمین در برابر توطیه های شیادانه و منافقانه به‌درستی بدرآمد.
نقد مسعود بدون شناخت مکتب، دیدگاه و استراتیژی مسعود، فاقد وجاهت علمی و جامعه شناسانه می‌باشد.
درست است که امروز مسعود نیست، اما مکتب، اندیشه و دیدگاه مسعود باقیست و این دیدگاه، راه استراتیژیک ماست.
برای تمام دشمنان، رقبا و دوستان نادان باید گفت:
برو این دام بر مرغ دگر نه
که عنقا را بلند است آشیانه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا