خبر و دیدگاه

تلاقی قدرت‌ها در ایران: شرقِ محتاط، غربِ مهاجم جنگ بزرگ و سرنوشت ایران در مسیر مقاومت یا مهار؟

 

بحران امنیتی در خاورمیانه، پس از مداخلهٔ نظامی آمریکا در ایران، ابعاد گسترده‌تری به خود گرفته است. ترس اصلی منطقه، گسترش دامنهٔ این نزاع به مناطق همجوار و تشدید درگیری‌هاست. فعال‌شدن گروه‌های تندرو تروریستی و استقلال‌طلب نه‌تنها ایران، بلکه کلیت منطقه را تهدید می‌کند.

ایران، در میان کشورهای غیرعرب، مرکز ثبات محسوب می‌شد؛ یگانه کشور فارسی‌زبان با پیشینه‌ای تاریخی که توانسته بود به‌عنوان یک هژمون منطقه‌ای با ظرفیت‌های نیابتی گسترده، قدرت موشکی بالا و نظامی با ثبات، نقش دیوار دفاعی محور شرق در برابر غرب را ایفا کند. ایران، هم‌پیمان قابل اتکایی برای بلوک شرقی (روسیه و چین) و دارای جایگاه برجسته‌ای در تعاملات اقتصادی، سیاسی و امنیتی منطقه‌ای بود.

اکنون اسرائیل با همراهی آمریکا و برخی کشورهای عربی و غیرعربی، در پی برهم‌زدن این نظم فارسی‌زبان، شیعه‌مذهب و دارای نظام مذهبی میانه‌رو است؛ نظمی که با آزادی‌های نسبی و توان بازدارندگی مؤثر، مانعی در برابر فرصت‌طلبی‌های غرب و اسرائیل و شریک راهبردی بلوک شرق محسوب می‌شود.

آغاز پروژه بی‌ثبات‌سازی ایران از کجا بود؟

این پروژه با تضعیف محور مقاومت آغاز شد: نخست حماس، سپس حزب‌الله، انصارالله (حوثی‌ها)، رژیم اسد و گروه‌های هم‌سو با ایران در عراق هدف قرار گرفتند تا حلقهٔ محاصرهٔ تهران تکمیل شود. هرچند این گروه‌ها همچنان به‌صورت نسبی در منطقه حضور دارند، اما مسیرهای اکمالاتی آن‌ها (مانند سوریه) که بخش مهمی از محور مقاومت در برابر اسرائیل بودند، قطع شده است.

اکنون باید پرسید:

  • آیا محور مقاومت در صورت وقوع جنگ فراگیر میان ایران و آمریکا، قادر است به نفع تهران وارد میدان شود؟
  • وضعیت حوثی‌ها در شرایط کشمکش در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب چگونه است؟
  • آیا حزب‌الله با توجه به فشارهای داخلی و منطقه‌ای، توان عملیاتی دارد؟
  • آیا حماس، پس از ویرانی غزه، می‌تواند بر اسرائیل فشار وارد کند؟

پاسخ به این پرسش‌ها، تصویر دقیق‌تری از قدرت واکنشی ایران در صورت تداوم بحران امنیتی ارائه خواهد داد.

چگونگی اجرای برنامه در ایران

حملات ابتدایی، زیرساخت‌های شهری، نظامی و اطلاعاتی را هدف گرفت. تجمعات نیروهای نظامی وابسته به ولایت فقیه، چهره‌های کلیدی امنیتی و مراکز پدافند هوایی مورد هدف واقع شدند. هدف اصلی: تضعیف توان موشکی و اطلاعاتی ایران.

اکنون با مداخلهٔ مستقیم آمریکا و بمباران تأسیسات هسته‌ای نطنز، اصفهان و فردو، جنگ وارد مرحلهٔ تازه‌ای شده است. ایران نیز با شلیک موشک‌های پاسخ‌دهنده، در تلاش برای مهار وضعیت پیچیده موجود است. رسانه‌های غربی و شرقی، هرکدام مطابق با دستور کار خود، روایت‌هایی متضاد از این وضعیت ارائه می‌دهند.

علاوه بر جنگ روانی، فعالیت‌های جاسوسی، فعال‌سازی شبکه‌های نفوذ، و رخنه به مراکز حساس نیز بخشی از این جنگ چندلایه است.

محور شرق و مسئله ایران: همراهی یا ملاحظه‌گری؟

سؤال بنیادین این است: آیا محور شرق (روسیه و چین)، با وجود دکترین بازدارندگی در برابر غرب، ایران را تا پایان این بحران همراهی خواهد کرد؟

  • روسیه، درگیر جنگ اوکراین و دچار کمبود تجهیزات پیشرفته است. آیا حاضر است سامانه‌های دفاعی پیشرفته مانند S-500 را به ایران تحویل دهد؟
  • چین، با وجود منافع اقتصادی در ایران و وابستگی به انرژی این کشور، آیا حاضر است بهای سنگین حمایت تسلیحاتی و مالی از تهران را پرداخت کند؟

امنیت انرژی برای چین حیاتی است، اما در شرایطی که تهران عملاً وارد جنگ شده، آیا محیطی امن برای تداوم صادرات نفت باقی می‌ماند؟ چین با کسری بودجه و چالش‌های اقتصادی مواجه است. آیا هزینه‌های یک نبرد نیابتی طولانی را می‌پذیرد؟ جایگاه حیثیتی ایران در نگاه پکن و مسکو چقدر اهمیت دارد؟ آیا در صورت تغییر رژیم یا عقب‌نشینی سیاسی، همچنان حاضر به سرمایه‌گذاری استراتژیک در ایران خواهند بود؟

در صورتی‌که حمایت این دو قدرت متوقف شود، آیا سناریوی بی‌ثبات‌سازی منطقه از طریق فعال‌سازی گروه‌های تندرو و جدایی‌طلب آغاز خواهد شد؟ این الگو را پیش‌تر در افغانستان، عراق، سوریه و لیبی شاهد بودیم. ناامنی تنها در ایران محدود نخواهد ماند؛ پاکستان، ترکیه، مصر و حتی کشورهای دارای ظرفیت‌های نظامی و اتمی نیز در معرض چنین تحولاتی قرار می‌گیرند.

دوراهی تاریخی: حفظ ایران یا بازی قدرت‌ها؟

حفظ ایران برای محور شرق به معنای شکل‌گیری یک محور متحد آسیایی در برابر متفقین غربی است؛ اما آیا این محور حاضر است به هر قیمتی ایران را حفظ کند؟

از سوی دیگر، آیا این آمریکاست که با استفاده از جنگ ایران و اسرائیل، می‌خواهد محور شرق را در باتلاق خاورمیانه غرق کند تا علاوه بر اوکراین و شرق آسیا، جبههٔ سومی نیز بر دوش روسیه و چین بگذارد؟ یا بالعکس، آیا این بلوک شرق است که آمریکا را به باتلاق ایران می‌کشاند تا ظرفیت‌های جهانی‌اش را مستهلک کند؟

این بازی بزرگ، دچار تضادها و ابهام‌های تحلیلی متعددی است و حتی تحلیل‌گران خبره نیز در ارائه تصویری روشن از آن با دشواری روبه‌رو هستند.

آیندهٔ ایران: مقاومت یا تکرار سناریوهای تلخ؟

اگر رژیم ایران سقوط کند، بدیل آن چه خواهد بود؟ آیا ثبات و امنیت در ایران برقرار می‌شود یا سناریوهای تکراری عراق، لیبی، سوریه و یمن باز هم تکرار خواهد شد؟

تجربهٔ تلخ مداخلات غربی، خاطره‌های نگران‌کننده‌ای را تداعی می‌کند. امید آن‌که ایران نیز گرفتار چنین سرنوشت تراژیکی نشود.

 

ABDUL NASER NOORZAD

Writer, Translator and political activist

0034-641614129

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا