شأن تمدنی ما

ما از فقدان دیدگاه استراتیژیک و تفکر راهبردی، بشدت رنج می بریم

1. اجازه ندهید بستر و زمین بازی شما را دیگران ترسیم و تعیین نمایند.

تا زمانیکه سپهر کنش و واکنش ما را دیگران جهت می دهند؛ پیداست که ما فاقد ابتکار عمل در میدان فکر، سیاست و فرهنگ هستیم.

وضعیت ما چنان رقت‌انگیز و ترحم‌آور است که گاهی دیگران به‌خود جرئت می‌دهند؛ تا برای ما نسخه بنویسند و مشی سیاسی ترسیم نمایند.

این اوج شکست روحی و روانی ما را به نمایش می گذارد که برای هر‌کنش عبث و بیهودهٔ رهروان کاروان بلاهت؛ بدون تفکر و تأمل و تعمق گرفتار طوفان احساسات شده و با واکنش های سطحی، وقار، وجاهت و شأن تمدنی خود را فراموش می‌کنیم.

2. خود ناشناسی بزرگترین بن‌بست بلاهت است.

هویتی که بحران قبیله و بحران عصبیت را پشت سر گذاشته‌است و وارث تمدن می‌باشد؛ هرگز دوباره به جهنم تعصب و برزخ جهالت بر‌نمی‌گردد.

معرف‌ما هویت و فرهنگ ماست، هویت و فرهنگی‌که هم اکنون با سومین بحران تاریخ حیات اجتماعی و سیاسی خود دست و پنجه نرم می‌کند.

سعه‌ی صدر، ظرفیت مدیریت بحران و ابتکار عمل در سپهر فرهنگ و سیاست از اوجب واجبات برای مدعیان زعامت گفتمان تمدنی و مکتب تفکر و اندیشه خراسانست.

3. شأن و جایگاه تمدنی خود را بشناسید.

هویتی‌که بحران قبیله و بحران هویت را پشت سر گذاشته است، هرگز نباید با شیوه های منحط دوران پیشا مدرنیزم و با مشی سیاسی قرون وسطایی عمل نماید.

کنش و واکنش ما چه در برابر تنها رقیب اقتدار سیاسی ما (پشتون‌ها)، چه در برابر متحدان تمدن خراسانی ما(اوزبیک ها) و چه در برابر سایر هویت های ساکن سرزمین افغانستان؛ هرگز در شأن اخلاق متعالی خراسانی و مشی تمدنی ما نمی‌باشد.

پیش از آنکه به هر عمل بیهوده، هر ادعای عبث و کنش رهروان کاروان بلاهت، واکنش نشان بدهید؛ ابتدا باید شأن تاریخی و جایگاه تمدنی خود را ارزیابی و با میزان خردمندی در معیار خرد و ترازوی تعقل بگذارید.

4. فقدان تدوین دیدگاه راهبردی و چشم‌انداز استراتیژیک، بزرگترین اشتباه مرگبار ماست.

تا زمانیکه دیدگاه راهبردی ما مدون و معین نیست و سپهر تفکر سیاسی ما از پریشان‌حالی مزمن و فروپاشیدگی تاریخی رنج می برد؛ ما محکوم به بازی در زمین دیگران هستیم.

در فقدان دیدگاه راهبردی، انرژی و پوتانسیل ما در کنش و واکنش های احساساتی و عواطف زودگذر هدر می رود.

بار ها دیده‌ام: که با یک نظم پریشان دیگران سرمست می شوییم و بایک نقد بی پایه، عصبانی و پریشان، با ادعای مزخرف و مضحک کاروان جعل و جهل عنان اختیار از دست می دهیم و با یک طرح پوشالی و ضد منافع تمدنی، پایکوبان و رقص رقصان محفل هر شیاد و پوپولیست کذاب خودی و بیگانه بیگانه می‌شویم.

کلام آخر

بخود آیید، از شأن تمدنی خود پاسداری کنید، دیدگاه راهبردی خود را تنظیم نمایید، تشکیلات مدرن و علمی تأسیس کنید، بر دانش و تخصص خود بیافزایید، از فرمول منحط زعامت قرن نزدهمی عبور کنید، به هویت تمدنی و باستانی خود برگردید، دوستان و دشمنان خود را در کل سپهر بلند فلات ایرانشهر تمدنی و خراسان بزرگ بشناسید و متوجه انواع و اقسام توطیه های شیادان و منافقان و عربده کشان باشید.

این نکته را هرگز فراموش نکنید که بعد از هزار سال نماد شمشیر و قلم در یک هویت جمع شد؛ اما فقدان دیدگاه راهبردی ما این پوتانشیل بالقوه را هدر داد.

بسترگفتمان احیاء نهضت خراسان، بازگشت به هویت تمدنی و خود شناسی ما مدیون استاد ربانی و سپهسالار بزرگ خراسان مسعود عزیز است‌و لاغیر!